انسان با امید متولد می‌شود

ششمین جلسه از دور دوازدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اردبیل ویژه مسافران و همسفران، به استادی ایجنت محترم مسافر طیب، نگهبانی موقت مسافر رحیم و دبیری موقت مسافر یاشار با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» پنج‌شنبه ۶ ارديبهشت  ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

در خارج از کنگره شصت درمانی وجود ندارد، اگر فردی درست سفر بکند به راحتی در کنگره شصت به درمان می‌رسد، آقای مهندس فرمودند: روان برایند جسم است، اگر جسم دچار مشکل باشد، روان نیز دچار مشکل می‌شود. مورد بعدی جهانبینی است، اساس جهانبینی همین وادی‌ها هستند، در سفر دوم سی دی لازمه خدمت است که باعث رشد جهانبینی می‌شود، در وادی دوم، ما به دلایلی که خودمان نیز نمی‌دانیم جهت را گم کرده‌ایم، یعنی من طیب نمی‌دانستم قضیه چیست، به هر حال من راه خویش را گم کرده بودم، مواد مخدر در هرجای دنیا عمل ضدارزشی است، وقتی انسان به تک تک فرایند وجودی مخلوقات می‌نگرد به فکر فرو می‌رود آیا من بیهوده به این دنیا پا گذاشته‌ام؟ من به یاد دارم به این فکر می‌کردم چرا همه به رهایی می‌رسند اما من نه! همیشه ناامید بودم، به این فکر می‌کردم که من همه چیز خود را از دست داده‌ام، اگر هم درمان شدم به چه دردم خواهد خورد.

انسان مانند قله یخی است که صورپنهان زیر دریاست، بعد از وادی اول می‌گوید نترس حرکت کن تو بی‌دلیل به این دنیا پا نگذاشته‌ای، آیا ارزش من از کرم کمتر است؟ ما اختیار داریم باید راه ارزشی را انتخاب بکنیم، وادی دوم وادی امید است انسانی که ناامید باشد یعنی نقشه شکست خود را کشیده است.

سخنان استاد در مورد مسافر:

تولد مقصود عزیز است در راس به جناب مهندس دژاکام، به اعضای کنگره 60، به راهنمای عزیزش آقا بهزاد، همسفرش، راهنمای همسفرش، آقا حجت و به خودش تبریک می‌گویم، دلیل اینکه من امروز استاد جلسه هستم چون مقصود مرزبان است و قانون این است که راهنمای مرزبانان به عنوان استاد جلسه باشد، همه‌ی تولدها را مدیون جناب آقای مهندس سپس آقا حجت هستیم، مقصود از راه دور می‌آمد، مشکلات زیادی داشت اما خواست درمان نیز داشت، به خوبی سفر کرد و  به درمان رسید و خدمتگزار شد مرزبان شد، پیامش نیز خیلی قشنگ است، می‌تواند تیر ماه امتحان بدهد و راهنما بشود، فردی که خدمتگزار می‌شود هم وقتش زیاد است هم پولش و حالش نیز خوب است. امیدوارم در نمایندگی اردبیل هر هفته یه تولد داشته باشیم.

اعلام سفر مسافر:

تخریب 17 سال آخرین آنتی‌ایکس؛ شیره خوراکی، 11 ماه 27 روز سفر کردم به روش DST با داروی OT درمان شدم،  راهنمای مرزبانی آقا طیب، ورزش تنیس روی میز، رهایی 1 سال ؛ در ادامه سفر نیکوتین رهایی  8 ماه و 10 روز.

آرزوی مسافر:

آرزو می‌کنم که در شهر پارس آباد بتوانیم شعبه‌ای احداث بکنیم.

سخنان مسافر:

 از خدای خودم شاکرم که در این جایگاه قراردارم، حس حال امروز را با هیچ چیزی نمی‌توان توصیف کرد، خیلی خوشحال هستم، از جناب مهندس تشکر می‌کنم که این بستر را برای ما فراهم کرده است، از راهنمای عزیزم آقا بهزاد تشکر می‌کنم دستش را می‌بوسم مانند یک پدر دستان مرا گرفت و به من در این راه کمک کرد، از آقا حجت،ایجنت محترم آقا طیب، آقا یعقوب، از خانوم زهرا راهنمای همسفران و از همه عزیزانی که چه مشارکت کردند و چه مشارکت نکردند، من لایق آن همه تعریف و تمجید نیستم، من این حال خوش را برای همه آرزو دارم، از دوستانم که به من پیام کنگره شصت را دادند تشکر می‌کنم، راه من طولانی بود، به راهنمایم گفتم هروز صبح ساعت 11 از خواب بیدارمی‌شدم و ساعت 11 به خانه برمی‌گشتم و مواد نیز مصرف می‌کردم الانه به کنگره میایم بدون مصرف با حال خوش.

سخنان راهنمای همسفر:

منم به آقا مقصود تولد یکسال رهایی اش را تبریگ می‌گویم و امیدوارم در تمام مراحل زندگیش موفق باشند، اقا مقصود که درست سفر می‌کند و خدمت می‌کند دلیل آن این است که یک همسفر موفق پشتیبان ایشان است، من از همه‌ همسفران تشکر می‌کنم همراه و همیار مسافرانشان هستند و امیدوارم که از این تولدها در شعبه اردبیل روز به روز بیشتر و بیشتر شود.

سخنان همسفر:

خیلی خوشحال هستم مسافر درست سفر کرده است و این حال خوش را دارد ، از نمایندگی اردبیل سپاس‌گذارم، از آقا بهزاد و آقا حجت و آقا طیب و همه‌ اعضا تشکر می‌کنم، از راهنمای عزیزم خانوم زهرا تشکر می‌کنم که زحمت بسیاری برا من کشیده‌اند.

تهیه گزارش: مسافر سهند
تایپ متن و ارسال گزارش: مسافر یاشار