English Version
This Site Is Available In English

رسیدن به تعادل با رعایت ادب ممکن می‌شود

رسیدن به تعادل با رعایت ادب ممکن می‌شود

جلسه یازدهم از دوره‌ی دوازدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دلیجان، با استادی راهنما مسافر سعید، نگهبانی همسفر مسعود و دبیری مسافر دانیال،با دستور جلسه:" آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی" شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان! سعید هستم، یک مسافر.  

خداوند را شاکرم که در این جمع و این جو حضور دارم. از آموزش‌های کنگره ۶۰ که توسط آقای مهندس ارائه می‌شود و آموزش‌هایی که در جمع‌ها می‌گیرم، استفاده می‌کنم تا بتوانم بهتر زندگی کنم.  

دستور جلسه امروز: آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی.  

از نگهبان جلسه آقا مسعود متشکرم. از آقای عینی ممنونم. از مرزبان‌ها و خدمتگزاران عزیز هم "خداقوت" می‌گویم و هم تشکر می‌کنم – چه همسفران چه مسافران.  

به نظر من، بزرگترین لطف خداوند این است که ما در جمعی پا گذاشته‌ایم که به آن "علم راستین" می‌گویند. این علم الهی است که توسط آقای مهندس منتقل می‌شود و هر کداممان به نسبت استفاده‌ای که می‌کنیم، حال بهتری پیدا می‌کنیم.  

انسان موجودی جمعی است. برای مصون ماندن از قضاوت در جمع، باید رفتارهایی مبتنی بر تفکر و تعقل داشته باشد. به این رفتارها "ادب" می‌گویند: یعنی گفتار و کرداری که مرا در جمع مصون نگه می‌دارد. اگر این کارهای عقلانی را انجام دهم، آدم مؤدبی هستم.  

آداب معاشرت یعنی آداب "با هم بودن". سیستم هستی قوانین خودش را دارد:  

- قوانین الهی که در ادیان گفته شده (مثل ۱۹ قانونی که آقای مهندس در CD قبلی اشاره کردند).  

- در کنگره هم قوانین نوشته‌شده (حرمت‌ها) و قوانین نانوشته وجود دارد؛ مثلاً در لژیون:  

  - احترام به بزرگتر (بلند شدن هنگام ورودشان)  

  - جلوتر حرکت نکردن  

  - پا روی پا نینداختن  

این‌ها را از راهنماها می‌شنویم یا به ما گوشزد می‌شود. در هر سیستمی – کنگره، خانواده، یا هر نهاد دیگری – رعایت این آداب دو نتیجه دارد:  

۱. در آن سیستم آدم مؤدب محسوب می‌شوم.  

۲. لایق ارتقا خواهم بود.  

اما سیستم الهی چیز کلی‌تری است. کنگره ۶۰ امروز همان قوانین الهی را آموزش می‌دهد. آقای مهندس معلم بسیار شایسته‌ای هستند و من باید ثابت کنم که لایق استفاده از این آموزش‌ها هستم. اگر از این آداب استفاده کنم، در مسیر تعادل مصون می‌مانم. تعادل نسبی است: جایگاه هرکس (مثلاً راهنما، مرزبان یا رهجو) رفتار مناسب خود را می‌طلبد.  

یعنی این نیست که اگر من در هر جایگاهی قرار گرفتم، صددرصد انسانی متعادل و کامل هستم.اگر این‌گونه باشد، اصلاً اگر بخواهی این‌گونه حساب کنی، هستی از حرکت باید بایستد. یعنی در مقطعی، به نظر من حداقل برای شخص باید بایستد.  پس نسبی است، ولی قابل اجراست.و لطف خداوند چیست؟ ما آمدیم برای این آمدیم: اول این‌که آمدیم آموزش بگیریم، بعد خدمت کنیم.  و باید آموزش ببینم تا بتوانم متعادل شوم.  

کنگره ۶۰ را هم می‌بینید که از ایجنت و راهنما گرفته تا مرزبان سفر اولی، در هر جایگاهی حتی دیده‌بان‌ها سی‌دی می‌نویسند تا بتوانند در تعادل خدمت کنند.امیدوارم بتوانم از آموزش‌ها استفاده کنم و در مسیر آموزش‌ها حرکت کنم، و عملی انجام دهم تا به تعادل بیشتر نزدیک شوم. متشکرم که به سخنانم گوش دادید.  

عکس: همسفر پیمان- لژیون یکم 

تایپ، ویرایش و ارسال خبر: همسفر مسعود- لژیون یکم 

نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .