جلسه دوم، از دوره اول، سری کارگاه های عمومی کنگره ۶۰، هفته دیدهبان، نمایندگی سیرجان، با استادی مسافر دیده بان آقای مهدی صدیقی و نگهبانی ایجنت مسافر علی و دبیری مسافر محمد در روز دوشنبه مورخه ۱۴۰۴/۰۲/۲۹ راس ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد .

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار داده تا امروز در خدمت شما عزیزان در نمایندگی سیرجان باشم. بسیار خوشحالم که قرعه شعبه سیرجان، در کنگره دیدهبانان به نام من افتاد، بسیار خوشحال شدم که میتوانم در شعبه سیرجان در خدمت شما عزیزان باشم. خیلی دوست داشتم که زودتر به این شعبه بیایم؛ اما فرصت نشد. هفته دیدهبان را در رأس به آقای مهندس بنیان کنگره ۶۰ و خانواده محترم آقای مهندس، عزیزان دیدهبان و همه اعضاء کنگره ۶۰ بهخصوص اعضای کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان تبریک میگویم.
اکثر عزیزان با دیدهبان و کارهای دیدهبان آشنا هستند؛ اما برای کسانی که آشنایی چندانی ندارند میگویم که ما ۱۴ دیدهبان در کنگره دیدهبانان هستیم و آقای مهندس نحوه انتخاب دیدهبانها را توضیح دادهاند، هر کدام از ما در کنگره ۶۰ در یک قسمت درحالخدمت هستیم و آموزش می. گیریم؛ اما چگونه یک نفر در جایگاه خدمتی به دیدهبانی میرسد؟ یک فرد که وارد کنگره میشود، در ادامه راه اگر قدمهایی که برمیدارد قدمهایی محکم و استوار باشد و به مسیر ایمان داشته باشد، مطمئناً تمامی جایگاهها را خواهد رفت، چون بهگونهای طراحی شده است که برای همه باشد و نه اینکه فقط برای یک عده خاص در نظر گرفته شده باشد. اگر یک عدهای در کنگره ۶۰ به یک جایگاه میرسند و عده دیگری نمیرسند، من میگویم همت آن شخص است. همت که زیاد باشد شما به هر جایگاهی که تصویرسازی کرده باشید میرسید، همت و تلاش و ایمان در کنگره ۶۰ که زیاد باشد خود جایگاه شخص را میبرد و اصلاً نیازی نیست که دنبال یک جایگاه بدوید، آنقدر آقای مهندس قشنگ طراحی کردهاند که اصلحترین اشخاص برای جایگاهها انتخاب میشوند و بهترین افراد را انتخاب میکند برای خدمت در این جایگاه در کنگره ۶۰ شما اگر بخواهید هر خدمتی را انجام بدهید باید پیشزمینهای در خدمتهای دیگر داشته باشید و در دیدهبانی هم دقیقاً به همینگونه است؛ اما در دیدهبانی باید خدمتهایی که گذراندهاید بهدرستی و بهترین نحو انجام داده باشید.
یک دیدهبان هم در جایگاههای مختلف خدمت کرده است، صددرصد مرزبان بوده، صددرصد ایجنت بوده، دستیار دیدهبان بوده و هر خدمتی که در کنگره وجود داشته است آن دیدهبان در آن جایگاه خدمت کرده است و در جایگاههایی که خدمت کرده است نمره گرفته است و نمره یک دیدهبان الگوپذیری دیگران از رفتار آن شخص است. اگر ما در کنگره فقط یک نفر از ما در کنگره درست حرکت کند، محکم حرکت کند و باایمان راسخ به کنگره حرکت کند حداقل ده نفر از ما الگوپذیری میکنند؛ چون اگر هرکدام از ما در کنگره درست حرکت کنیم اختلاف سطح به وجود میآید و زمانی که اختلاف سطح پیدا کنیم آدمها به سمت ما جذب میشوند و هر چقدر آگاهی و دانایی ما افزایش پیدا کند اختلاف سطح ما با دیگران نیز بیشتر میشود و زمانی که این اختلاف سطح زیاد شد آدمهای بیشتری را میتوانید به خود جذب کنید. زمانی که به چشمه جوشان تبدیل شدید، انسانها به سمت شما سرازیر میشوند؛ مثلاً آقای مهندس در کنگره ۶۰ برای همه ما الگو است و ببینید که چقدر انسانها به سمت ایشان جذب شدهاند و دلیل آن فقط اطلاعات و آگاهی است که آقای مهندس دارند و اختلاف سطح ایشان با ما اعضای کنگره چند کهکشان است و هیچکدام از ما به گرد آقای مهندس هم نمیرسیم و آقای مهندس بهگونهای طراحی کرده است که همه بتوانند از کنگره ۶۰ استفاده کنند. سیستم کنگره، سیستم قوانین است؛ یعنی یادگیری قوانین و راهورسم درست زندگیکردن و چیزی خارج از این نیست. زمانی که ما در کنگره قوانین هستی را یاد میگیریم، شروع میکنیم به تغییرکردن و کسب صفات یکی از صفاتی که در کنگره یک فرد میتواند آن را کسب کند و بسیار بارز است برای اختلاف سطح از خودگذشتگی است. در ساختار کنگره ۶۰ شما میتوانید از خودگذشتگی را یاد بگیرید و این بسیار مهم است که هم عملی و هم تئوری یاد میگیرید و آموختن این صفت بیرون از کنگره شاید هزاران سال طول خواهد کشید.
اما کسانی که وارد کنگره میشوند، بستر آنها برای کاشتن بذر از خودگذشتگی آماده است. این کار بسیار سختی است؛ اما زمانی که در کنگره آموزش گرفتیم و آموختههای خود را عملی کردیم تازه میفهمیم که در جهت انسانیت و انسان بودن در حال قدم برداشتن هستیم. اگر کنگره نبود ما چهکار میکردیم؟ مهمترین و مهمترین شاخصه یادگیری ازخودگذشتگی، این است که ما باید از خواستههای خودمان شروع کنیم و کمکم از خواستههای خودمان کم کنیم. از سفر اول شروع میشود و آموزش برای سفر دوم نیست. خب همه مواد مصرف میکردیم و خواسته جسم هم این بوده که حتماً باید مواد مصرف کنیم. اولین قدم که آموزش داده میشود این است که مواد را کنار بگذار و از آن بگذر و شربت اوتی را جایگزین کن. این اولین قدم، اولین پله از خود گذشتن و از خواسته گذشتن است. این مسیر را طی میکند و آموزش میگیرد و از ساعات استراحتش باید بگذرد و سی دی بنویسد. خواسته استراحت، خواسته خوبی است؛ ولی باید چند ساعتی بگذرد که بتواند سی دی خودش را بنویسد. این اتفاق تا جایی میافتد که انسان از خیلی از خواستههای معقول خودش میگذرد. تازه وقتی که یاد گرفتی از خواستههای معقولت بگذری آن موقع میفتی در مسیر از خودگذشتگی.
استاد آقای مهندس هم میگوید: بالاترین عمل این است که یک انسان بتواند از خوش بگذرد و این عمل بسیار سخت است؛ ولی در کنگره این اتفاق میافتد. برای خیلیها اتفاق افتاده و برای همه ما هم اتفاق میافتد چون بستر، بستر آموزش است و باید به نقطهای برسیم که این آموزشها را عملی کنیم. باید درون خودتان بروید و فکر کنید، ببینید تو این یک سال چقدر پیشرفت کردید؟ در این یک سال آیا سهمی در پیشرفت و پیشبرد اهداف بزرگ کنگره داشتهایم؟ آیا قدمی برای اینکه در کنگره ۶۰ روبهجلو و پیشرفت کنیم برداشتهایم یا خیر؟ آیا توانستید انسانی رو جذب خودتان بکنید؟ با اعمالتان، با رفتارتان، با کردار شما، یک شخص وارد کنگره شود و به سبب حرکت شما، زندگی او نیز تغییر کند؟ آیا توانستهای این کار را بکنی؟ اگر توانسته باشید این کار را کرده باشید. خب موفق باشید؛ یعنی زمانتان را الکی و بیهوده هدر ندادهاید. اگر نتوانستهاید، باختید؛ چون بههیچوجه زمان به عقب باز نمیگردد. این زمان واقعاً طلاست. میدانم که شماها تلاشتان زیاد است؛ ولی از این باید زیادتر باشد. از این باید محکمتر حرکت کنید چرا که هر چهقدر هر چهقدر من و شما کمتر حرکت کنیم، هر چقدر شما دیرتر حرکت کنید، انسانهای بیشتری در بند اعتیاد میمانند، خانوادههای بیشتری در اعتیاد از بین میروند. من باید بیشتر تلاش کنم، شماها بیشتر تلاش کنید، از آن طرف میتوانیم انسانهای بیشتری رو نجات بدیم.
چقدر زیبا صحبت میکند استاد امین و میگوید: ما در کنگره ۶۰ شاکر خداوندیم نه به اینکه بتونیم ارتقا پیدا بکنیم یا اینکه چیزی به ما بدهند، ما شاکر خداوندیم و شکرگزاریم و تلاش میکنیم بهخاطر چیزی که الان داریم. این بستر، خیلی بستر پر عظمتی است و اساتیدی که در این بستر بهرایگان به من و شما خدمت و آموزش میدهند. بهراحتی این بستر را از دست ندهید، شاکر باشید. شاکر بودن به زبان نیست به عمل هست و عمل هم یعنی اینکه از خواستههای خود بگذرید تا بتوانید این بستر را حفظ کنید. حفظ این بستر؛ یعنی خدمتکردن به انسانها، یعنی بردن آرامش به خانه و زندگی خودتان. یعنی اینکه بیشتر تلاش کنیم و بیشتر انسانهای بیرون جذب کنگره ۶۰ بشوند. گوی سبقت را در خدمت از یکدیگر برباییم. نباید بگیم فلانی هست یا بقیه اعضا هستند، همیشه دستتان در خدمت بالا باشد و آماده خدمت باشید، آماده باشید به انسانهای دیگر کمک کنید. مسلماً این اتفاق میافتد. دلم خیلی روشن است. میدانم که شما تلاشتان را میکنید و از این بیشتر خواهد شد. انسانهای بیشتری را جذب کنید. خب بیشتر از این صحبت نمیکنم. خیلی متشکرم که به صحبتهای من گوش کردید. آقای مهندس را تشویق کنید. ممنون. مرسی.


- تعداد بازدید از این مطلب :
330