هشتمین جلسه از دوره اول سری جشنهای کنگره ۶۰، نمایندگی شفا مشهد، با استادی دیدهبان محترم مسافر بابک، نگهبانی ایجنت نمایندگی مسافر رضا و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه «هفته دیدهبان» یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان بابک هستم مسافر، خوشحال هستم که بار دیگر در نمایندگی شفا، خدمت شما مسافران و همسفران عزیز هستم. امیدوارم جلسه خوب و شادی را با هم داشته باشیم. از اینکه خدمت شما هستم واقعاً خیلی خوشحالم حضور در نمایندگیهای مشهد برای من حس خاصی دارد و زمانیکه در هر نمایندگی استان خراسان رضوی هستم انرژی خیلی خوبی میگیرم.
اگر بخواهم در مورد دستور جلسه این هفته که جشن دیدهبان است برای شما صحبت کنم شاید لازم باشد مقدمهای راجع به نحوه شکلگیری کنگره۶۰ و شکل گیری گروه دیدهبانها بگویم ، اساتید در مورد دستور جلسه طی هفته صحبت میکنند و در سایت مطالب بطور کامل موجود است که دیدهبان ها از ابتدا چطور و به چه نحوی انتخاب شدند، من امروز سعی میکنم متفاوتتر در مورد دستور جلسه صحبت کنم.
هر تَشَکُّل و یا گروهی به هرشکل به سمت پویایی و موفقیت حرکت میکند و در مسیر حرکت رشد میکند، برای اینکه بتواند خودش را حفظ بکند و بقا داشته باشد به یکسری چارچوبها و قوانین نیاز دارد یعنی اینکه اگر ما بخواهیم به همه مجموعهها نگاهی بکنیم از کوچکترین مجموعه اجتماعی که خانواده باشد تا بزرگترین مجموعه اجتماعی که یک کشور یا سازمانها است را درنظر بگیریم، آن کشورها و سازمانهایی موفق هستند و به رشد پویایی دست پیدا میکنند و خانوادههایی میتوانند موفق باشند که قوانین درستی داشته باشند و به قوانین خودشان احترام بگذارند.
تمام آن جاهایی که شاید من بر اثر عدم آگاهی در آن مجموعهای که حضور دارم نتوانم نقش خودم را درست بازی کنم اگر بیآییم درست نگاه کرده و درست ریشهیابی کنیم یا قوانين درستی وجود نداشته است و یا منی که عضوی از آن تشکل و یا مجموعه هستم قوانین آن مجموعه را درست اجرا نکردم.
یکی از آن دلایلی که کنگره۶۰ در طول سالهای گذشته توانسته به بهترین نحو ممکن رشد کند و به نتیجه مطلوب برسد، آن پویایی که لحظه به لحظه در کنگره وجود دارد و به کار خودش ادامه میدهد با خواست و کمک خداوند بزرگ و بعد از وجود پربرکت بنیان گنگره۶۰ یکی از دلایل اصلی آن این است که ما قوانین محکمی داریم، قوانينی داریم که ریز به ریز در آن تمام موارد گنجانده و در نظر گرفته شده است.
این قوانین را گروه دیدهبانان میگذارند، یعنی اگر بخواهیم معادلش را در نظر بگیریم شاید معادل گروه دیده بانان در بیرون از کنگره میشود هیئت مدیره، ولی خوب آقای مهندس دژاکام با هنر خاص خودشان آمدند و اسم دیدهبان را انتخاب کردند، خودشان داخل جلسه چهارشنبه فرمودند که اسامیای را انتخاب میکنند که آدمها هیچ حس خاصی را نسبت به آنها نداشته باشند.
دیدهبانها هستند که قوانين را وضع میکنند و آن چارچوبها را وضع میکنند و همه جوانب را در نظر میگیرند تا کنگره بتواند به بهترین نحو به مسیر خودش ادامه بدهد، و چیزی که خیلی مهم است در صورت لزوم از تغییر دادن قوانین هیچ اِبایی ندارند یعنی زمانی که میبینند صلاح کنگره و اعضای کنگره در تغییر دادن آن قانون است هیچ وقت با خودشان فکر نمیکنند که این قانون را مثلا ما دو ماه پیش وضع کردیم، پارسال وضع کردیم، شش سال پیش دیدهبانان قبلی این قانون را گذاشتهاند و اگر این قانونی که پانزده سال پیش گذاشته شده است را تغییر بدهیم دیدهبانان قبلی را خراب کردهایم یا اینکه حرف خودمان را خراب کردهایم نه اصلاً به این شکل نیست.
یعنی اگر در یک جلسه، دیدهبانی به هر دليلی آن قانونی که برای کنگره و نمایندگیها در قسمت مسافران و همسفران وضع میشود به هر دلیلی چه توسط بنیان کنگره۶۰ چه توسط بقیه دیدهبانها به این نتیجه برسیم که به هر شکلی آن قانون عیب و ایرادی دارد و آن نتیجه دلخواه و لازم از آن گرفته نخواهد شد، حتی در جلسه بعدی که دو هفته بعد باشد آن قانون لغو میشود و یک قانون بهتر گذاشته میشود.
این به روز بودن قوانین کنگره است که کمک میکند همیشه خدمات با کیفیت مطلوب ارائه شود و بر حسب نیاز آن لحظه قانون گذاشته میشود حالا به هر دلیلی نیاز آن برطرف شود و اگر نیاز دیگری نسبت به نیاز قبلی حس شود که برتری داشته باشد و اگر نیاز به لغو باشد در لغو کردن آن هیچ اِبایی وجود ندارد و لغو میشود.
حالا مطلب دیگری که خیلی مهم است شاید خیلی از سیستمها و تَشکلها قوانین خیلی درست و خوبی داشته باشند ولی آیا در اجرای این قوانین توسط اعضای آن مجموعه و تَشَکُّل، نظارت درستی انجام میشود؟ ما اگر نگاهی به این تشکلها و گروهها داشته باشیم قوانین در آنها وجود دارد و قوانین بسیار خوبی هم است اما به این دلیل به آن موفقیت و سر منزل مقصود نمیرسد که نظارت درستی روی انجام درست آنها وجود ندارد.
باز مثال سادهاش خانواده است ما نگاهی میاندازیم به بعضی از خانوادهها پدر، مادر و افرادی که در راس قرار دارند قوانین درستی را در نظر میگیرند ولی به دلیل اینکه آن قوانین را درست اجرا نمیکنند و بر اجرای آن توسط اعضای خانواده نظارت نمیشود چنین خانوادهای موفق نیست. قبل از آمدن به کنگره وضعیت زندگی من هم همینطور بود خیلی از قوانین را در نظر میگرفتم، قوانین انسانی و اخلاقی ازهر نظر خیلی قوانین خوب و مثبتی بودند اما چون درست اجرا نمیکردم یا نظارت درستی بر اجرای آن نداشتم داخل خانوادهام این قوانین خیلی موفقیت آمیز نبودند.
کنگره بابت این قضیه هم راهکار گذاشته است یکی دیگر از وظایف دیدهبانان این است که بر اجرای قوانینی که در کنگره وجود دارد (چه از قبل بوده و چه خودشان وضع کردهاند از ابتدا تا کنون) نظارت میکنند. چرا؟ چون خودشان را در قبال تکتک افرادی که در کنگره حضور دارند، چه اشخاص قدیمی و پیشکسوت، چه سفر دومیها، چه سفر اولیها و چه کسانیکه به عنوان تازهواردین میخواهند وارد کنگره بشوند مسئول میدانند. در واقع این نظارت باعث حفظ و بقای کنگره60 است و ریشه دیگر آن هم تعهدی است که حس میکنند نسبت به افرادی که به کنگره میآیند و مثل خودشان استفاده میکنند.
کیفیت نظارت تقریبا در تمام نمایندگیهای کشور برابر و یکسان است یعنی نظارتی که روی نمایندگیهای کیش، بوشهر و قشم میشود برابر با آن نظارتی که روی نمایندگیهای تبریز، اردبیل، مشهد و سمنان میشود. چهطور این اتفاق میافتد؟ شاید اگر یک راهکار خیلی ساده را آقای مهندس دژاکام بنیان در کنگره60 در نظر نمیگرفتند انجام اینکار که کیفیتها را یکسان سازی کنیم خیلی سخت ونشدنی بود.
اما با یک راهکار خیلی ساده که جلسات متعدد و دستور کارهای مشخص تشکیل شده و تبادل نظر میشود. قاعدتا با این تبادل نظرها همه از حال هم باخبر میشوند و مثل یک مشق دوره میشود و این مسائل و قوانین مجدد تکرار شده و ملکه ذهن آدمها میشود و آنها مثل سفیر بنیان کنگره60 داخل نمایندگیها حضور پیدا میکنند ومطالب را به مسئول نمایندگیِ کنگره60 که زیر نظر آنها است انتقال میدهند.
مسئله دیگری که کنگره60 را خاص میکند این است همانطور که در وادی دهم آموزش میگیریم صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. اگر کنگره را هم در نظر بگیریم کنگره هم جاری است یعنی به سمت تکامل حرکت میکند مثلا یک قانون امروز جزو قوانینی است که باید اجرا بشود فردا نیازش حس میشود همان قانون یا همان مسئله دیگر اجرا نشود.
این برحسب همان جاری بودن کنگره60 میباشد برحسب اینکه به سمت تکامل حرکت میکند بر حسب آن نیاز که حس میشود یک چیز تعیین میشود فردا اگر نیازش حس بشود که این قضیه باید دقیقا برعکسش باشه بخاطر همان احساس مسئولیت که وجود دارد و برای اعتمادی که کلیه مسافران و همسفران به کنگره دارند از انجام هیچ کاری برای اینکه کیفیت مطلوب اتفاق بیفته هیچ اِبائی نیست.
یک چیز که در چند سال اخیر لازم بود، این بود که هر کدام از کارها در سیستم مدیریتی کنگره یا همان هیئت مدیره که وجود دارد به اسم دیدهبانها بیاید و تخصصیسازی بشود. تخصصیسازی یعنی اینکه ابتدای کار کنگره را نگاه کنیم، خیلی ساده آقای مهندس نفر اول را انتخاب کردند و بعد دو نفری نفر بعدی و حالا در ابتدای کار شاید یک سری امور کمتری را بررسی میکردند چرا که کنگره تعداد نفرات زیادی نداشت، وقتی شما میخواهید برای 100نفر یا 150 نفر تصمیمگیری کنید و نظارت داشته باشید خیلی متفاوت است با اینکه بخواهید برای 150 هزار نفر تصمیم بگیرید وقتیکه میخواهید برای 150 هزار نفر تصمیم بگیرید یا قاعدتا نظارت کنید روی مطلوب بودن اتفاقاتی که در سیستم میافتد قاعدتا باید یک سری چیزها تخصصی بشود. یعنی یک نفر باید مسئول مالی باشد، یک نفر مسئول راهنمایان باشد، یک نفر باید مسئول انجام امور مدیران اجرایی باشد که ما اصطلاحاً بهش میگوییم مرزبانها. الان کنگره بجایی رسیده و به آن حدی گسترش پیدا کرده که آقای مهندس برای پارکهای ورزشیامان دیدهبان تعریف کردند. قبلا دیده بانی که هر شهر زیر نظرش بود پارکهای آن شهر هم زیر نظرش بود ولی الان که در کل کشور حدود 85 پارک ورزشی داریم این نیاز حس شد که کل این پارکهای ورزشی باید یک دیدهبان جداگانه داشته باشد.
در ادامه آن بحث تخصصیسازی که خدمتتان عرض کردم اگر بخواهم وظایف دیدهبانان به غیر از مسئولیتهای قانونگذاری و نظارت بر امور کنگره از نظر اجرایی دوتا وظیفه خیلی مهم دارند و دوتا کار مهم انجام میدهند. حدوداً ما 140 تا نمایندگی در کشور داریم و هر چند تا شعبه زیر نظر یک دیدهبان است که روی حسن انجام کارِ خدمتگزاران آن نمایندگیها و اجرای قوانین نظارت میکند.
در کنار آن بحث تخصصی هم وجود دارد مثلاً آقای ترابخانی مسئول راهنماهای کنگره هستند و در ادامه چندین نمایندگی هم زیر نظرشان است که حضور پیدا میکنند و نظارت میکنند. مثلاً آقای سلامی مسئول امور مالی هستند و با آن حجم بالای کارهای مالی که وجود دارد در سیستم کنگره در رابطه با بحث اتفاقات مالی که در سیستم کنگره میافتد باز هم حدود ۱۰ تا ۱۲ نمایندگی هم در اصفهان زیر نظر ایشان است. و بقیه دیده بانها که حضور دارند به همین صورت است.
در سیستم دیدهبانها شاید یه چیزی متفاوت باشد با بقیه، آن هم در نحوه و میزان خدمتی است که در سیستم دارند انجام میدهند. یعنی ما زمانیکه به کنگره میآییم در نظر میگیریم برای اینکه تعادل داشته باشیم باید مثلث کار، خدمت و خانواده را به تعادل برسانیم.
با توجه به اینکه تمام روزهای هفتهی دیدهبانان در گرو آن خدمتی است که دارند انجام میدهند و وقتشان صرف آن میشود قاعدتا اون ضلع کنگره کمی برایشان پررنگتر است یک مقدار که نه خیلی پر رنگتر است ولی چطور آن اضلاع دیگر را حفظ میکنند حالا آن لطفی است که خداوند دارد در کنار آن محبتی که نگهبان کنگره60 به سیستم دارند و رهنمودهایی که دارند همیشه آن اتفاق افتاده که آن دو تا ضلع هم به هر شکلی که هست بتواند به بقای خودش ادامه بدهد و خیلی مورد آسیب قرار نگیرد ولی اگر بخواهیم واقعیت قضیه را بگوییم ضلع خدمت برای دیدهبان ها متفاوت است. چون پاره وقت حضور ندارند یک وقتهایی ما جاهای مختلف که میرویم افراد به ما میگویند که مگر میشود آدم هفت روز هفتهاش را در سیستم کنگره باشد یک ریال حقوق هم دریافت نکند ولی در کنگره حضور داشته باشد و بتواند با این وضعیت زندگیاش را هم بچرخاند؟ مگر چنین چیزی میشود؟ آره واقعا میشود و داره این اتفاق میافتد.
شاید هیچ کدام از دیدهبانان فرد خیلی متمولی (ثروتمندی) نباشند ولی واقعاً چیزی که در سیستم کنگره ۶۰ اتفاق میافتد تمام وظایف به خوبی انجام میشود و در ادامه شرایط مالی افراد هم به آن شکلی نیست که در مضیقه باشند. چرایی آن را من نمیدانم واقعاً یک سری چیزهایی که در کائنات اتفاق میافتد و اگر بخواهیم دنبال دلیل بگردیم دلیل موجه و منطقی برای آن پیدا نمیکنیم.
دیدهبانان یا خدمتگزاران در کنگره ۶۰ هیچ حقوقی دریافت نمیکنند و این رمز موفقیت و رمز اعتماد انسانها به کنگره است که هیچ کدام از خدمتگزاران در کنگره نه راهنماها نه مرزبانان نه دیده بانان نه ایجنت ها و هیچکدام از مسئولینی که در کنگره خدمت میکنند حتی یک ریال حقوق دریافت نمیکنند ولی آن چیزی که دریافت میکنند خیلی بالاتر از حقوق است نمیخواهیم فقط مبحث را معنوی کنیم و نمیخواهیم بگوییم همهاش عشق است.
اگر بخواهم سادهتر صحبت کنم، ما پول را واسه چه میخواهیم؟ ماشین خوب را برای چه میخواهیم؟ ما این چیزهایی که میخواهیم به عنوان مادیات بدست بیاوریم برای چه چیزی است؟ مگه غیر از این است که میخواهیم به آسایش برسیم و با استفاده از آن آسایش به آرامش برسیم. آخرش این است که این اتفاقه بیفته دیگه من فکر میکنم نه تنها دیدهبانها همه آن کسانی که ضلع خدمتشان را دارند پر رنگ تر انجام میدهند و وقت میگذارند برای اینکه به کنگره بیایند که حال خودشان خوب شود لذت ببرند به آرامش برسندو بعد کمک کنند به اندازه سر سوزن برای اینکه یک نفر بتواند خودش را پیدا بکند یا اعتیادش را درمان کند و یا اینکه از جهانبینی کنگره شرایطی را فراهم کنند تا بهتر استفاده کند و برای این وقت میگذارند آن چیزی که دریافت میکنند برابر با همین آرامشه است شاید اگر بخواهیم با هزینه مادی بسنجیم چیزی که بدست میآورند خیلی فراتر از حقوق است.
اگر در نظر میگرفتیم هر خدمتگذار A ریال باید حقوق دریافت میکرد شاید دریافت کردن این مبالغ برای هیچکدام از خدمتگزاران در کنگره اینقدر لذت بخش نبود نسبت به الان که آن عشق و محبت که بین اعضا وجود داره، آن اعتمادی که در سیستم کنگره وجود دارد، برای اینکه من میآیم اینجا حضور پیدا میکنم هیچ عایدات مالی برای من نوعی حالا با هر جایگاهی که دارم مسئول اوتیام، مسئول نشریاتام، مسئول صوتام یا راهنماام هیچ کدام از آن دریافت مادی را ندارم ولی زمانی که اینجا حضور پیدا میکنم آنقدر حالم خوب میشود آنقدر حس متفاوتی را نسبت به بیرون از این درب تجربه میکنم که حاضر نیستم آنرا با هیچ پولی عوض کنم.
جالب اینجاست که آنهایی که تجربهاش کردند میدانند که وقتی پا پیش میگذاری خودش فراهم میشود اگر نخواهیم شعار بدهیم واقعاً آن چیزی که میخواهیم جذب میکنیم یعنی شرایطش فراهم میشود که افرادی میآیند و میگویند کارم را چکار کنم؟ اگر بخواهی میشود. همه آن کارهایی که در ما در زندگیامان میخواهیم اگر به معنای واقعی بخواهیم، کائنات موظف است به ما بدهد یعنی یک نفر بخواهد راهنما بشود اگر دلش بخواهد راهنما میشود ولی شرایط کاریاش این اجازه را نمیدهد شرایط مالیاش اجازه نمیدهد که دو روز، سه روز از کارش بزند و حضور پیدا کند اگر واقعا با تمام وجود و با قدرت از کائنات بخواهد کائنات موظف است براش بهوجود بیاورد.

مطلب آخر اینکه همه اینها را ما در کنگره یاد میگیریم، تمرین میکنیم که از این در بیرون میرویم آنرا اجرایی کنیم یعنی چی؟ یعنی اینکه زمانی که من به کنگره میآیم میگویم خُب حالا فضای کنگره این چیزی بود که الان من درمشارکتم توضیح دادم فضای خیلی خوب، پُر از محبت، پُر از عشق، پُر از اطمینان، اعتماد این زمانی ارزشمند است که اینجا مثل یک زمین تمرینی باشد که من تمرین میکنم که از این در بیرون میروم هم چنین فضایی را داشته باشم یعنی اگر قرار باشه من بیام اینجا تو این فضای که براتون ترسیم کردم همه اینها را تجربه بکنم بعد از این در که بیرون میروم دوباره همان اتفاقات ناخوشایندی را که در زندگی روزمره برایم میافتد همانها را تجربه بکنم و حالم بد بشود که ارزشمند نیست اگر اینجوری باشه من ساعتهایی که در کنگره هستم حالم خوب است از این در که بیرون میروم حالم بد است.
هنری که ما اینجا در کنگره یاد میگیریم با استفاده از جهان بینی با استفاده از سیدیهایی که هر هفته در اختیار ما قرار میگیرد آن هنر زندگی کردن را بیاموزیم یعنی اینکه زمانی که من از این در بیرون میروم همه آنچه که در اینجا یاد گرفتم به صورت نسبی به اندازه ظرف خودم بتوانم بیرون از این در هم همانها را تجربه کنم بتوانم کاربردی کنم و یک چیزی که من در کنگره تجربه کردهام این است اگر من بتوانم در فضایی که گفتم قرار بگیرم و از این در که بیرون میروم تا یک حدودی به اندازه ظرف خودم این را اجرایی بکنم اتفاقات بد بیرونی دیگر برایم نمیافتد آدمهای بدی که قبلاً جذب میکردم که دیگه دور و بر من نمیآیند که بخواهد اتفاق بدی برایم بیفتد.
زمانی که من از این در بیرون میروم اگر سر چهارراه یک نفر بوق میزند من با لبخند بهش نگاه کنم ذره ذره دیگر کسی برای من بوق به عنوان اعتراض نمیزند حتی اگر جلوش بپیچم اتفاقاتی که برایم افتاده است به صورت عینی دارم تعریف میکنم قطعاً که همه شماها هم تجربه کردین. حالا آن بحث رانندگی و آن بوق سر چهارراه یک نمونه خیلی ساده است وقتی که در نمونههای بزرگتر نگاه میکنیم هم همین است این به چی برمیگردد؟ به آن قانون جذب به اینکه من آن چیزی را جذب میکنم که در من وجود دارد یا با آن قضیهای سر جنگ دارم که در وجودم باهاش مشکل دارم اینها را همه را ما در کنار هم تمرین میکنیم تا اینکه از این در بیرون میرویم و هرچه را که اینجا یاد گرفتیم بتوانیم بیرون هم به آن عمل کنیم.
هفته دیدهبان، هفته مرزبان، هفته همسفر و هفته راهنما همه اینها هست که ما یاد بگیریم که سلسله مراتب در کنگره هست برای اینکه کنگره حفظ بشود اگر ما اینجوری به آن نگاه کنیم این هفتهها خیلی قشنگه، خیلی مقدس است قدردانیهاش خیلی زیباست ولی اگر غیر از این بهش نگاه کنیم قاعدتاً درگیر بازیهای کوچکی شدیم که خیلی ارزشمند نیستند.
من به کنگره میآیم که یاد بگیرم اول از همه کنار شماها حال خودم خوب بشود و بعد اگر بتوانم به اندازه سر سوزن کمک کنم تا افراد دیگری که میخواهند حالشان خوب بشود، در حال خوب هر کسی به اندازه نوک سوزن بتوانم تاثیرگذار باشم بتوانم اثرگذار باشم اگر اینجوری باشد آن جایگاهی که دارم جایگاه ارزشمندی است اگر نباشد و دنبال چیزهای دیگری باشم و درگیر آن آقا آقا شنیدنه باشم درگیر آن رنگ شالم باشم درگیر این باشم که جایگاه من از کی بالاتر است از کی پایینتر است قاعدتاً حضور من در اینجا حداقل برای کسی موثر نیست. ممنون که با سکوت به حرفهای من گوش کردید به افتخار خودتان دست بزنید.
در ادامه مراسم تقدیر و تشکر از مقام والای دیدهبان انجام پذیرفت

.jpg)

در ادامه از حاضرین پذیرایی بهعمل آمد.

مرزبان خبری: مسافر علیاصغر
عکاس: مسافرین علیرضا ل7، مجتبی ل19
تایپ: مسافران مصطفی ل18، محمدرضا ل10،
مهراد ل11، مهدی ل1
صوت: مسافرین محمد ل20، ابراهیم ل7
تنظیم و ویرایش: مسافر احمد ل18
ارسال خبر: مسافر عطا ل18
- تعداد بازدید از این مطلب :
1134