
عرض خیر مقدم داریم خدمت دیدهبان محترم آقای ترابخانی
جناب ترابخانی با توجه به اینکه شما از بزرگترین خدمتگزاران کنگره هستید ، برداشت شما از مفهومی به نام خدمت، چیست ؟ خدمت راستین و سالم به چه خدمتی گفته میشود و اصلا انسان برای چه باید خدمت کند؟
به نظر من خدمت به عملی گفته میشود که منافع فردیه شخص در آن دخیل نباشد ، یعنی شخص منافع جمع را به منافع خود ترجیح دهد و این نوع خدمت حتما آموزش را به همراه خواهد داشت، در امتداد این خدمت خالصانه است که حال خوش برای ما به ارمغان خواهد آمد.
آقا رضا در پیام ها، واژه ای بسیار پر تکرار رو شاهد هستیم که اگر بگوییم، کنگره بر این گزاره بنا شده، جمله ای بی راه نیست و آن مفهوم چیزی نیست جز محبت، (آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی ست ) چه اتفاقی رقم خورد که محبت شد رکن کنگره 60 ؟
آنچه بیان میکنم نگاه شخصی من است ، این سوال مطرح میشود که چرا محبت در وادی آخر به آن اشاره شده، زیرا ما باید از سیزده وادی عبور کنیم، آموزش بگیریم تا بتوانیم عمق آن محبت را ادراک کنیم، شاید ما در روزمرگی به خانواده ابراز علاقه کنیم ولی آن محبتی که بعد از فرا گرفتن سیزده وادی درک میکنیم جنسش بسیار متفاوت از آن محبت همیشگی است.
آقا رضا در پیام سفر اول به مسافرین سفر اول میگوییم به آنچه علاقه داری مشغول باش، من به یاد دارم در سفر اول با استناد به این جمله خودم رو قانع میکردم که میتوانم امشب تا دیر وقت بیدار بمانم و فوتبال تماشا کنم، عملکردی که احتمالا با پروتکل درمان من در تضاد بود، پاسخ شما به این چالش سفر اولی چیست؟
شما به نانوایی میروید به شما میگویند در صف بایست و صبر کن، شما در صف ایستادی و کاری انجام نمیدهی ولی صف حرکت میکند و بالاخره نوبت شما فرا خواهد رسید در عین حال که میگوید به آنچه علاقه داری مشغول باش، در همین هنگام نقطه ی تفکری در حال شکل گیری ست که این نقطه ی تفکر بستری را رقم خواهد زد برای بهبود شرایط سفر اول ، اینکه این نقطه ی تفکر چه زمانی به بلوغ میرسد؟ بستگی به عملکرد شما دارد. چرا که این برهه ی سفر ظرفیت آن را نداریم که به ما بگویند راس ساعت بخواب ، سر ساعت بیدار شو، دقیقا در ساعت مقرر در شعبه حضور داشته باش و غیره و علت این موضوع همان نبرد درون است، شما یک موجودی درون خویش درگیری که در تلاش است برای تمام موضوعات سفر خللی ایجاد کند، از طرف دیگر نیرویی در درون ما در حال تقویت است که میگوید برای سفر مناسب میبایست سر ساعت مناسب خوابید، راس ساعت دارو را استفاده کرد و به فرمان راهنما گوش سپرد؛ روزی این نیرو آنقدر قوی خواهد شد که سخت ترین پله ی زندگی به نام درمان اعتیاد را، به سهل ترین حالت ممکن انجام خواهی داد و این نبرد درون فقط در مورد سفر و کنگره نیست، لحظه به لحظه ی زندگی در آمیخته شد با این نبرد چرا که ما هر لحظه شاهد دو راهی هایی هستیم از جنس نیرو های منفی و صراط مستقیم.
آقا رضا در مورد سفر دوم هم موضوعی مطرح است که میگوید سفر دوم هم سخت و هم سهل است، چه چیزی سفر دوم را سخت و یا سهل میکند؟
موضوعی که عرض کردم در این مورد نیز صادق است و بستگی به این دارد که ما به کدام نیرو آب میدهیم و به آن میپردازیم، به نیرو های منفی و یا صراط مستقیم؟ این نبرد درون در دید عموم حائز اهمین نیست بلکه زمانی اهمیت پیدا میکند که من در خلوت تنهایی خویش به ارزش های صراط مستقیم پایبند باشم؛ وادی ها راستن است، قوانین هستی را بیان میکند، شما اگر سیبی را به هوا بیاندازید حتما به زمین میافتد، اهمیتی ندارد شما جاذبه را قبول دارید یا خیر، قوانین هستی عملکرد خود را خواهند داشت و اگر ما از این قوانین پیروی کنیم حتما سفر برای ما سهل خواهد بود وگرنه سفر سختی را در پیش خواهیم داشت، چگونه میتوان بر این موضوع تسلط پیدا کرد؟ با آموزش، آموزشی که در ابتدا عرض کردم در ادامه ی خدمت رقم خواهد خورد.
جناب ترابخانی در فرمایشاتتان اشاره نمودید به نبرد درون، ماهیتی که همگی با آن به صورت روزمره در چالش هستیم، فکر میکنید چه چیزی این نبرد را برای ما سهل خواهد کرد؟
هرگز این اتفاق رقم نخواهد خورد! چرا که اگر این موضوع اتفاق بیافتد ما پیشرفتی نخواهیم کرد، زندگی از جریان خواهد ایستاد و زندگی خسته کننده خواهد شد؛ مهندس میفرماید فکر نکنید که مشکلات فقط برای عذاب ما اتفاق میافتد، گاهی این مشکلات رحمت خداوند است؛ شما یک پای راست دارید یک پای چپ، ابتدا با پای راست قدم میگذارید سپس پای چپ، بعد از مدتی مشاهده میکنید که صد متر را طی نموده اید حال تصور کنید پای راست را گذاشته اید و پای چپ حرکتی نمیکند، قاعدتا درجا خواهید زد.

آقا رضا فکر میکنید چرا گاهی اوقات نوشتن سی دی انقدر کار مشکلی است؟
ما درونمان ماهیتی داریم، درون همه ما هم است که زندگی را برایمان دشوار میکند، خیلی وقت ها خیلی از نیرو ها نمیخواهند که ما به زندگی سالم و صراط مستقیم بازگردیم، برای مثال مهندس که صحبت میفرمایند ممکن است دچار خواب آلودگی شویم و میگوییم آرامشی در صدای مهندس است، شاید در این بین نیرویی در درون ما متوجه میشود که حقیقتی از جانب یک شخص در حال بیان شدن است و در این هنگام این نیرو تمام تلاشش را به هر طریقی خرج میکند که اجازه ندهد این حقیقت را فرا بگیریم.از این زاویه هم نگاه کنید، شما در زمان نوشتن سی دی آنقدر حواستان پرت میشود که به همه چیز فکر میکنید به جز سی دی،این به علت وجود همان نیرویی است که اجازه ی تمرکز به ما نمیدهد، شاید حقیقت هایی در آن سی دی وجود دارد که ما محرم آن نیستیم که بخواهیم آن را درک کنیم، آنقدر باید آموزش بگیریم و در ادراک موضوعات قدرتمند بشویم بلکه آن موجودات دست از سر ما بر دارند.
به عنوان سوال پایانی پیشنهادتون برای رشد و تکامل شعبه های تازه تاسیس همچون کمال الملک چیست؟
با حرکت راه نمایان میشود، هر چیزی که قرار بر رقم خوردن آن باش رقم خواهد خورد، آن را من و شما تعیین نخواهیم کرد ، آب راهش را پیدا خواهد نمود
از اینکه زمان ارزشمندتون رو در اختیار ما قرار دادید سپاسگزار و قدردانیم
- تعداد بازدید از این مطلب :
48