English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_ بیان واقعیت

گروه خانواده_ بیان واقعیت

ناب‌ترین حس و حال دنیا را می‌توان در روزهای چهارشنبه در آکادمی تجربه کرد. اشک‌های شوقی که پس از فرمان قطع‌مصرف و رهایی بر گونه‌ها می‌غلتند، لحظات دلنشین و شگفت‌انگیزی را رقم می‌زنند و من خداوند را هزاران بار شکر می‌کردم. تقدیر مرا در هفدهمین روز اردیبهشت‌ماه برای مصاحبه با استاد جهان‌بینی کنگره۶۰ به آن‌جا کشاند تا بار دیگر این موهبت الهی را در زندگی یادآوری کنم و بیش از پیش قدردان آن باشم. هرچه به زمان مصاحبه نزدیک‌تر می‌شدم، تپش قلبم سرعت بیشتری می‌گرفت. این اولین باری بود که با استاد امین به صورت خصوصی ملاقات داشتم. ازدحام جمعیت در آکادمی بسیار زیاد بود و همه برای رهایی، دیدن و تبریک گفتن این روز زیبا آمده بودند. من در این روز زیبا، راهنمایم خانم پریسا را در کنار خود داشتم تا مرا در این مصاحبه یاری کند. از ایشان بسیار سپاس‌گزارم که همیشه در کنار من حضور دارند. افرادی در آن‌جا بودند که سوالاتی را در ذهن خود مرور می‌کردند و امیدوار به دریافت جواب از آقای امین بودند.

زمان مصاحبه شد و پس از مدتی ما را صدا زدند. وارد شدیم؛ اما هم‌چنان افرادی بودند که سوالات زیادی داشتند و هر زمان که اجازه ورود به آن‌ها داده می‌شد، آقای امین با گشاده‌رویی و طمأنینه به آن‌ها پاسخ می‌دادند. در این میان، فرصت را غنیمت شمردم و به دیوار اتاقی نگاه کردم که روزی آرزویم در آن‌جا به تحقق پیوست. روزی که برای رهایی خودمان به آن‌جا رفته بودیم، جز عقاب روی میز آقای مهندس چیز دیگری را ندیده بودم. امروز تمامی آن چیزهایی که به دیوار آویزان بودند و من ندیده بودم را نگریستم. چه زیبا بودند؛ و این بار فرقی با گذشته داشت. تفاوت در این بود که کنار مسافر و راهنمایم در آسودگی خیال نظاره‌گر بودم. محو تماشا بودم که با صدای آقای امین به خود آمدم. دلشوره و دلهره امانم را بریده بود؛ اما با جواب سلام ایشان، انگار آبی بر آتش دلم ریختند و آرامش خاطر پیدا کردم. من بودم و استاد امین و سوالاتی که باید به جوابشان می‌رسیدم. زیر لب به نام قدرت مطلق الهی گفتم و شروع به صحبت کردیم.

شما را به خواندن این گفت‌وگوی زیبا دعوت می‌کنم.

حد اعلا برای ورزش تیروکمان از نظر شما و آقای مهندس کجا است و چگونه باید به آن برسیم؟

در ابتدا سلام می‌کنم و خدا قوت به شما می‌گویم. این حد اعلا شاید جزئیاتش را ما خودمان از الآن ندانیم؛ اما باید دید هدف کاری که انجام شده چه بوده است. از روی هدف می‌توانیم حداقل بفهمیم که هدف این بود، افرادی که به درمان رسیده‌اند وارد این ورزش شوند. وقتی ورزش تیروکمان تشکیل شد، تیروکمان وسیله‌ای برای رساندن پیام درمان و رهایی بود؛ زیرا آقایان مصرف‌کنندگان موادمخدر بودند و بر اثر مصرف مواد اعصاب و جسمشان از بین رفته و تعادل نداشتند. اکنون به این نقطه رسیده‌اند که می‌توانند در رشته حساسی مثل تیراندازی که تعادل بالایی می‌طلبد، شرکت و با افراد سالم رقابت نمایند. این سندی است برای این‌که بگویند: «آفتاب آمد، دلیل آفتاب» شما وقتی فردی که سال‌ها مصرف‌کننده شیشه و مواد بوده به مقام می‌رسد، مانند مسافر عباس که رکوردش را در تیم ملی زد این دیگر سندی است که می‌گوید متد «DST» خوب است. هدف ما این بود که تیراندازی به نقطه‌ای برسد که بتواند در میادین مختلف بدرخشد و پیام درمان و این متد را مخابره کند.

هوش مصنوعی چگونه می‌تواند ما را در پیشبرد جهان‌بینی کنگره کمک کند؟

من با هوش مصنوعی ارتباط دارم و با آن درباره مسائل مختلف، مانند کارهای هنری صحبت می‌کنم. هوش مصنوعی دایرةالمعارفی بسیار غنی، کامل و نعمتی است که شما می‌توانید بسیاری از سوالات و مسائل را از آن بپرسید و به شما جواب می‌دهد؛ اما مطالب جهان‌بینی کنگره در هوش مصنوعی نیست. شما مطالب جهان‌بینی را از سی‌دی‌های آقای مهندس یا صحبت‌های من آموزش می‌گیرید و این‌ها را می‌توانید کاربردی کنید؛ یعنی شما لازم نیست از هوش مصنوعی بپرسید که فلان مسئله چیست. شما در سی‌دی‌های آقای مهندس مطلب مختلفی را آموزش می‌گیرید و گویاترین و زیباترین شکل آن را خود آقای مهندس به شما انتقال می‌دهند. در آموزش جهان‌بینی، مسئله بعدی این است که این‌ها را یاد بگیرید و کاربردی کنید؛ حال در زندگی شخصی، درس خواندن، خدمت در کنگره و یا در خانواده به کار ببرید. اگر ما سی‌دی‌ها را نداشتیم و تمام دانش جهان‌بینی را هوش مصنوعی در اختیار داشت و در دایرةالمعارفش بود، می‌توانستیم از آن سوال کنیم. به‌طور مثال فلان مطلب مهندس راجع به چه نکته‌ای گفته شده است، پس این‌جا هوش مصنوعی به شما در راستای جهان‌بینی می‌توانست بسیار کمک کند؛ اما به علت این‌که این‌ مطالب در دایرةالمعارف هوش مصنوعی نیست ما نمی‌توانیم جزئیات جهان‌بینی را از آن بپرسیم؛ بنابراین کاربرد هوش مصنوعی در پرسیدن آدرس جهان‌بینی است.

همه ما می‌دانیم که کنگره یک مسیر طولانی برای دستاوردهایش طی کرده است. شما کنگره را در مقیاس جهانی چگونه می‌بینید؛ یعنی به چه میزان پیشرفت در کل جهان داشته است؟

دو تا موضوع وجود دارد؛ آیا کنگره به گنج رسیده است؟ بله.  آیا دنیا می‌داند که کنگره به گنج رسیده است؟ خیر کنگره در زمینه پزشکی، دانش جهان‌بینی، بیماری‌های صعب‌العلاج، متد DST و نگاه جدیدی برای حل مسائل بشری به بالاترین نقاط رسیده است. آقای مهندس با دانش کنگره بدون شک در مورد درمان اعتیاد و سیگار، کشف درمان بسیاری از بیماری‌های لاعلاج، متد DST و سیستم ایکس، از نظر علمی در چه جایگاهی قرار دارد. این را می‌گویم چون در عمل توانسته بیماری‌ها را درمان کند. مقالات علمی هم در این حوزه‌ها به بالاترین سطح رسیده‌اند؛ یعنی بالاترین درجه علمی جهان. اگر بخواهم بدون تعارف صحبت کنم ما در این زمینه‌ها بالاترین درجه علمی را در حال حاضر در کنگره داریم. آقای مهندس برای سوالات بی‌پاسخ آمریکا که گفت: ما در سه حوزه، اعتیاد، اضافه وزن، بیماری سرطان ناکام بودیم. توانستند پاسخ واضح، صریح و کاربردی پیدا کنند؛ بنابراین می‌توان گفت که ما از نظر جهانی در بالاترین درجه قرار گرفتیم. این به معنی تکبر و خودبینی نیست؛ بلکه بیان واقعیت است؛ اما آیا این قضیه و این روش آشکار شده در سطح جهانی و شناخته شده است؟ خیر هنوز اتفاق نیفتاده است.

از آن‌جا که تکنولوژی باعث فیلتر شدن احساسات می‌شود، چگونه می‌توانیم تعادل و تعامل سازگار بین دو مؤلفه تکنولوژی و زندگی را برقرار کنیم؟

این‌جا هدف مهم است؛ باید بدانیم که هدف زندگی‌مان چیست. آیا هدف ما این است که درست زندگی کنیم یا فقط لذت ببریم؟ این سوال را از خود بپرسیم ما در زندگی می‌خواهیم به چه نقطه‌ای برسیم؟ یکی می‌گوید من می‌خواهم زندگی سالمی داشته باشم، اگر عمری خدا بخواهد ۸۰ یا ۹۰ سال عمر سالم و به دور از بیماری داشته باشم، کیفیت زندگیم خوب، آدم متعادل‌ و برای خود و دیگران مفید باشم. یکی هم می‌گوید هرچه بادآباد، یک‌بار می‌رویم، یک‌بار می‌آییم؛ باید تا می‌توانید لذت ببرید. هر کدام از این دیدگاه‌ها یک استراتژی و رویکرد خاص خود را دارد. اگر هدفتان این باشد، وقتی به پای حساب تکنولوژی می‌رسیم، می‌تواند به من کمک کند. بله، چه‌قدر می‌تواند به من کمک کند؟ آیا آب‌ پرتقال برای من مفید است؟ بله، قطعاً مفید است. تکنولوژی برای زندگی انسان مفید و ضروری است؛ اما به چه میزان؟ چه مقدار باید در زندگی من باشد؟ آیا اگر الآن وسیله‌ای درست کنند که شما اصلاً نیازی نداشته باشید تکان بخورید، همه چیز را برای شما آماده کنند، غذا درست کنند، لباس شما را بپوشانند و حتی شما را به حمام ببرند، آیا از آن استفاده می‌کنید؟ آیا اگر چنین وسیله‌ای باشد، استفاده می‌کنیم یا خیر؟ آیا انسان هر کاری که توانش را دارد باید انجام دهد؟ آیا تکنولوژی هر کاری که برای انسان میسر بود و توانست انجام دهد؛ باید استفاده کند؟ پاسخش در گره قدرت توان انجام کار یا توان انجام ندادن انجام کار است، اگر گره قدرت را بگوییم توانایی انجام کار تنها قدرت انجام کار است، پاسخ مثبت است؛ اما اگر قدرت متعادل انجام کار و انجام دادن باشد با تکنولوژی می‌توانیم انجام دهیم؛ اما انجام نمی‌دهیم. اگر فردی باشد که ما را همه جا ببرد و ما راه نرویم، بعد از مدتی فاسد می‌شویم، عضلات‌مان از کار می‌افتد، میکروب‌ها و ویروس‌ها ما را از پا در می‌آورند. به جایی می‌رسیم که ۸۰ سال عمر داشته باشیم؛ اما در ۴۰ سالگی ناکارآمد و ناتوان شویم. نمی‌توانیم از زندگی لذت ببریم؛ بنابراین آیا از تکنولوژی استفاده می‌کنیم؟ اگر فردی باشد که ما را استحمام کند، یکی لباس‌هایمان را بپوشاند و یکی فک‌مان را پایین و بالا کند تا غذا در دهان‌مان بگذارد، آیا از آن استفاده می‌کنیم؟ نه. در این‌جا دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاه اول، گره قدرت؛ یعنی ما از چیزهایی استفاده می‌کنیم که به ما قدرت بدهد و کیفیت زندگی‌مان را بهتر کند و دیدگاه دوم این است که من می‌خواهم از زندگی لذت ببرم، پس هر کاری که تکنولوژی می‌تواند برای من انجام دهد، استفاده می‌کنم. اما بعد از ۱۰ سال اگر زوال عقل پیدا کردید و از حافظه‌تان استفاده نکردید، همه چیز به قول معروف هیچ می‌شود. اگر هیچ درسی را حفظ نکنید و همه چیز را به هوش مصنوعی بسپارید، قدرت و هوشیاری‌تان را از دست می‌دهید؛ بنابراین اگر طرفدار دیدگاه اول باشیم؛ باید از تکنولوژی در جای مناسب و به اندازه استفاده کنیم. حضرت امیرالمو‍ٔ‌منین می‌فرمایند: «باید فرزند زمان خودت باشی» یعنی باید از تکنولوژی استفاده کنید. این‌که استفاده نکنید و کنار بگذارید غلط است؛ اما چه اندازه و به چه ترتیبی، جوابش در گره قدرت است.

دلیل علاقه خاص شما، خانم آنی کماندار و آقای مهندس به ورزش تیروکمان چیست؟

خانم کماندار واقعاً تیرانداز درجه یکی هستند و سطح‌شان بسیار بالا است. ما به آن سطح نرسیده‌ایم. مربی تیراندازی فنی استان تهران بودند و مربیگری‌شان بسیار عالی است. دانششان هم بسیار بالاست. شاید تیراندازی در زندگی به ما کمک کرد تا از به هم‌ریختگی، حال خراب و شرایط روحی بد عبور کنیم. تیراندازی وارد زندگی ما شد. من و خانم کماندار، به‌خصوص آقای مهندس هم تیراندازی می‌کردند و بودنشان برای ما نعمتی بود. این باعث شد که یک سری از سختی‌های زندگی را تحمل و عبور کنیم. تیراندازی قوت قلبی برای ما بود و اوقات خوشی را برای ما به ارمغان آورد. این مثل یک پالایش و تزکیه بود و بار قلب ما را سبک کرد. زمانی که تیراندازی می‌کردیم به ما خدمت کرد و ما هنوز این خدمت را فراموش نمی‌کنیم. محبت و علاقه خانم کماندار هم از آن‌جا نشئت می‌گیرد که خودشان در تیراندازی تیم ملی و بعداً هم مربی در باشگاه بودند. به هر حال چون ما خودمان از سال 1384 و 1385 در زمین تیراندازی بودیم و تا سال 1393 مربیگری کردیم و کار تیمی و تدارکات انجام دادیم، این حس در زندگی ما نقش سازنده‌ای داشته است. ما ورزش تیروکمان را به عنوان یک درمان و یک شفا می‌بینیم. حضرت رسول نیز تیراندازی و سوارکاری را توصیه کرده‌اند؛ ولی تیراندازی و شنا در دسترس‌مان بوده و انجامش داده‌ایم. این‌ها که من فکر می‌کنم تأکید شده، چون درمان و شفا هستند.

و این مصاحبه جذاب و خواندنی ادامه دارد...

طراح سؤال و مصاحبه‌کننده: مرزبان خبری همسفر اسرا و مرزبان مسافر علی
ویرایش: همسفر سپیده رهجوی راهنما همسفر لیلا (دبیر اول سایت)
ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فخری (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی باشگاه تیراندازی با کمان کنگره۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .