درکنگره۶۰ به همه اعضاء این را آموزش میدهند که در ابتدا خداوند ظرفیت را در قبال مسئولیتی که به بندگانش سپرده، درون انسانها قرار داده است؛ یعنی اول خداوند انسانها را میسنجد و به همان اندازه برکت و خیر را شامل حال آنها میکند یا به همان اندازه بار مشکلات را به انسانها داده است که بتوانند با علمی که از جهان هستی بهدست میآورند با مسائل روبهرو شوند و از قوانینی که در اختیارشان قرار داده شده بهره ببرند، بهدرستی آموزش بگیرند و به این مطلب پی ببرند که فقط برای دو موضوع یکی آموزش گرفتن و دیگری خدمت کردن در این کره خاکی آمدهاند تا بتوانند به آن مرحله ظرفیت و بالا بردن پتانسیل خودشان برسند، از عهده مسئولیت خود برآیند، شانه خالی نکنند و نه تنها برای خود بلکه برای دیگران هم بتوانند مفید واقع شوند. در این مرحله است که یک انسان به قول آقای مهندس دژاکام قبله خود را پیدا میکند، سلب مسئولیت از خود نمیکند و به اندازه آن ظرفیتی که در خود ایجاد کرده است پا به پای مشکلات پیش میرود، آنها را درست میکند و در پی خلق کردن و سازندگی است.
امروز در خدمت مشاور تازه واردین مسافر حیدر هستیم و گفتگویی با ایشان داشتیم که شما را به این گفتگو دعوت می کنم:
1. لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
آخرین آنتی ایکس تریاک دودی روش درمان دیاستی داروی درمان شربت اوتی ۱۰ ماه و ۱۵ روز سفر کردم با راهنمایی آقا حامد نعمتی و در ادامه سفر سیگار داشتم با راهنمایی احمد آقا آقازاده رهایی از مواد ۱۷ ماه رهایی از سیگار ۱۴ ماه
2. شما در حال حاضر به عنوان مشاور تازهواردین در کنگره ۶۰ خدمت میکنید. لطفاً از احساس خود در مورد این مسئله که بدون شال خدمت میکنید، بفرمایید؟
خدمت در قسمت تازهواردین یکی از بهترین اتفاقات زندگیام در کنگره بود. واقعیت این است که اصلاً تصور نمیکردم چنین جایگاهی تا این حد ارزشمند و آموزنده باشد. این خدمت با اینکه بدون شال انجام میشود، اما حس و لذتی دارد که قابل وصف نیست. خدا را شکر میکنم که این فرصت در شعبهای برایم فراهم شد که بتوانم در این جایگاه خدمت کنم.

3. تا مرحله انتخاب راهنما، تازهوارد چه مراحلی را باید طی کند؟
در کنگره ۶۰، انتخاب راهنما باید با حس قلبی فرد انجام شود. یکی از دلایل آن این است که اغلب تازهواردان با منیت وارد میشوند و پذیرش سخن دیگران برایشان دشوار است. وقتی راهنمایی را با حس خود انتخاب میکنند، احساس نزدیکی و تشابه بیشتری با او دارند و همین باعث میشود بیشتر به حرفهای راهنما گوش دهند و درمان را جدیتر دنبال کنند. این انتخاب حسی، تأثیر زیادی بر روند درمان دارد.
4. چرا از یک تازهوارد خواسته میشود با حس خودش راهنمای درمان را انتخاب کند؟
چون انتخاب با حس، تعهد بیشتری در پی دارد. اگر راهنما به او تحمیل شود، ممکن است بعدها آن ارتباط دچار مشکل شود. اما وقتی خودش انتخاب کند، مسئولیتپذیرتر خواهد بود و این موضوع در درمانش بسیار مؤثر است. بنابراین حتی اگر مشاور درخواست کند که راهنما را به او معرفی کنیم، باز هم تأکید ما بر انتخاب شخصی تازهوارد است.
5. چرا مشاور نباید در انتخاب راهنما به تازهوارد کمک یا پیشنهاد بدهد؟
مشاور تازهواردین وظیفه بسیار مهمی دارد: آشنایی فرد با مسیر درمان، قوانین و ساختار کنگره. اگر مشاور در انتخاب راهنما دخالت کند، ممکن است مسئولیتپذیری رهجو کم شود. استاد امین فرمودهاند که باید صحبتها را طوری بیان کنیم که حتی مادربزرگ هم متوجه شود. ما باید تلاش کنیم تازهوارد را در همان سه جلسه ابتدایی آگاه و آماده پذیرش کنیم، نه اینکه انتخاب را به جای او انجام دهیم.
6. نقش راهنمایی تازهواردین در هدایت اولیه و پذیرش تازهوارد جهت درمان و فهم قوانین کنگره چیست؟
من در جلسه سوم، همیشه دربارهی قوانین کنگره صحبت میکنم. زیرا بدون احترام به این قوانین، درمانی اتفاق نمیافتد. قوانینی چون احترام به راهنما، نظم در حضور، نوشتن سیدیها و مصرف درست دارو. وقتی این موارد رعایت شود، نتیجهی آن رهایی و سلامت واقعی است. نقش راهنمای تازهواردین این است که این آگاهی را در همان ابتدا منتقل کند.
7. شما اجازه پهلوانی را از بنیان کنگره دریافت کردید. چه چیزی باعث شد که به این درک و فهم برسید؟
من اصلاً فکر نمیکردم این افتخار نصیبم شود. از شعبه حاج رسولی و پروژه ساخت سالن برای مسافران خانم، جرقه این خواسته در ذهنم شکل گرفت. درک کردم که کنگره چقدر در زندگیام تأثیر گذاشته و باید قدردان آن باشم. من هنوز به کنگره نیاز دارم و پهلوانی نوعی تعهد و حفظ آنچه بهدست آوردهام است. کسانی حاضرند زندگیشان را بدهند برای سلامتی، ما که آن را یافتهایم، باید آن را حفظ کنیم.
8. در طی سفری که در کنگره ۶۰ انجام دادید، چه تحولی در شما ایجاد شد که تصمیم گرفتید به جایگاه پهلوانی برسید؟
ورود به لژیون سردار نتیجه یک تغییر واقعی در درونم بود. سفر خوبی داشتم، درمان را احساس کردم و دانستم که حال خوبم بهایی دارد. اگر بخواهیم برای این حال قیمت بگذاریم، بیشتر از مبالغ پهلوانی است. من این هزینه را نه فقط برای خودم، بلکه برای حفظ این سیستم میپردازم.
9. پیام پایانی یا سوالی که دوست داشتید از شما پرسیده شود چیست؟
من برای خودم مثلثی تعریف کردهام: درمان، خدمت، و خدمت مالی. هر سه ضلع باید کامل باشد تا رهایی واقعی اتفاق بیفتد. کسی که فقط درمان کند و خدمتی نکند یا مشارکت مالی نداشته باشد، هنوز به حال خوب نرسیده. از همه مسافران میخواهم که پس از درمان، حتماً عضو لژیون سردار شوند و مدتی هم خدمت کنند. در پایان جا دارد از آقای مهندس دژاکام برای این بستر زیبا و از دو راهنمای عزیزم، آقای حامد (راهنمای مواد) و آقای احمد (راهنمای سیگار) صمیمانه تشکر کنم.
.jpg)
ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
تنظیم و ارایه گذارش: مسافر حسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
127