یازدهمین جلسه از دور چهل و ششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی موقت مسافر صادق و دبیری موقت مسافر هادی با دستور جلسه "جهان بینی 1و2 و تولد اولین سال رهایی مسافر سجاد" پنجشنبه 18 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان، محمد هستم یک مسافر
خداوند را بابت جایگاهی که در آن قرار گرفتم برای خدمت کردن و آموزش گرفتن شکر میکنم.
دستور جلسه امروز دو بخش هست،
تولد آقا سجاد، که بهش خواهیم پرداخت و جهان بینی ۱و۲.
از نظر من صحبت کردن در مورد جهان بینی کار دشواری است. هر شخص جهانبینی مختص خودش رو داره، مثلا جهان بینی یک دکتر با یک مهندس متفاوت هست و همینطور جهان بینی یک شخص کنگره ای با کسی که هنوز کنگره نیامده خیلی متفاوت هست.جهان بینی یعنی طرز فکر انسانها و پر مسلم است که انسانها با یکدیگر متفاوتند. در کنگره اگر کسی در سفرش به مشکل میخورد، قطعا در زمینه جهانبینی اش مشکل دارد. در مثلث درمان، جهان بینی قاعده مثلث است، یعنی اگر برداشته شود آن مثلث ویران میشود. امکان ندارد شخصی در کنگره رها شود ولی جهان بینی درستی پیدا نکرده باشد. پایه اصلی درمان در کنگره ۶۰، جهان بینی شخص است به عبارت دیگر هیچ درمانی رخ نخواهد داد مگر اینکه جهان بینی و دانایی یک پله رشد کند. وقتی دانایی یک پله رشد کرد، میرسیم به مرحله دانایی موثر، یعنی آن چیزی را که یاد گرفتیم، عملیاتی کنیم. در این شرایط و با رشد دانایی میتوانیم دارو را یک پله کاهش داد.
شما از هر کسی حتی یک بچه هم در مورد سیگار بپرسید میگوید سیگار بد است، حال یک سوال مطرح است، که چرا سیگار میکشیم؟
در پاسخ باید گفت این موضوع تماما به جهان بینی اشخاص برمیگردد به بیان دیگر شخص تا جهان بینی اش به طرز صحیحی تغییر نکرده باشد و یا تکامل نیافته باشد نمیتواند یک ضد ارزش را درست کند.
من میدانم که خیلی میوه ها خاصیت درمانی دارند مثلا سیر، ضد سرطان است ولی آیا میروم سیر تهیه کنم و همراه وعده های غذایی مصرف کنم؟ این یعنی دانایی موثر داشتن و یا جهان بینی کاربردی.پس برای یک جهان بینی خوب، دانستن به تنهایی کافی نیست. حال سوال اینجاست که برای رسیدن به یک جهان بینی خوب چه باید کرد؟
قدم اول این است که نقطه صفر خودت را پیدا کنی و یا مبدا حرکت خودت را بیابی. در قدم بعد جزوات جهان بینی را مطالعه کنید. برای یک سفر اولی هیچ چیز مهمتر از این جزوات نیست. این جزوه مانند یک آینه عمل میکند و با مطالعه آن، شخص مشکلات خودش را در آینه میبیند و برای انها راه حل میابد.
توجه کنید که برای هیچ شخصی، هیچ اتفاقی رخ نمیدهد مگر اینکه دانایی اش به دانایی موثر تبدیل شود. در خصوص جزوات جهان بینی قابل ذکر است که بر روی جزوات جمله جهان بینی کاربردی درج شده، که اشاره دارد به کاربردی کردن دانایی ها و آموزش ها در زندگی.
دستور جلسه دوم در خصوص جشن تولد آقا سجاد هست.
این تولد را در راس خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک میگم، همچنین به آقا سجاد و کلیه خدمتگزاران کنگره۶۰ که از ابتدا حضور داشتند تبریک عرض میکنم و همچنین مبارک باد میگویم خدمت آقا کامران عزیز که امروز شاهد ثمره تمام زحماتی که کشیدند هست و هنوز گل هایی هستند که میشکوفند و در آخر تبریک و خسته نباشید خدمت گروه مرزبانی و ایجنت محترم آقا فربد.
با سپاس
ممنون که به صحبت های بنده گوش دادین.
صحبتهای مسافر سجاد در تولد یک سالگی.
سلام دوستان سجاد هستم یک مسافر.
شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که میتوانم در این مکان حاضر باشم، درمان شوم و آموزش بگیرم. خدا را شاکر و سپاسگزارم که به من راهنما داد و به واسطه راهنما، مسیر درست برایم نمایان شد.
انسانهای زیادی هستند که در رنج و عذاب هستند اما کسی نیست که راه را به آنها نشان بدهد. و من بسیار سپاسگزار خداوندم که اذن ورود به کنگره و داشتن راهنما به من داده شد.
اگر بخواهم از گذشته و تاریکی های اعتیاد صحبت کنم، من در سن خیلی پایین سیگاری شدم و به یاد دارم که در طول دوران سیگار کشیدنم، فقط دو تا نه روز توانستم که سیگار نکشم و واقعاً از نظر جسمانی ضعیف شده بودم.
من به هر دری میزدم که بتوانم سیگار را کنار بگذارم و به همین منظور وارد انجیاو های دیگری هم شدم. مدتی هم خوب پیش میرفت اما چون نیاز بدنی من همچنان برطرف نشده بود، به دنبال جایگزین میگشتم.
حساب و کتابی کردم و با خودم گفتم بهتر است با همان مقدار پولی که بابت سیگار خرج میکنم تریاک تهیه کنم. و با این تفکر، مصرف کننده ی تریاک شدم.
دو سالی گذشت و مصرف تریاک من به غیر از کشیدن به روزی پنج گرم تریاک خوراکی رسید.
دوباره به فکر ترک کردن افتادم و مصرفم را قطع کردم و پس از مدتی درد و خماری وارد انجیاو ی دیگری شدم.
به مدت دو سال هیچ چیزی مصرف نمیکردم ولی تحت فشار زیادی بودم و به همین علت مصرف الکل را شروع کردم.
حدود ۱۰ سال دائم الکل مصرف میکردم.
سیگار و تریاک، من را از نظر جسمی ضعیف کرد، اما مصرف الکل کل زندگی و خانوادهام را به نابودی کشید.
وقتی خمار الکل بودم که حال و حوصله نداشتم، وقتی هم مست الکل بودم اصلا کسی نمیتوانست با من صحبت کند. آسیب های زیادی به خانوادهام زدم. در خانه ما تمام درب های اتاق ها شکسته بود.
یک روز به خاطر ناتوانی های من در سرکارم نزدیک بود حادثه خطرناکی رخ دهد، آنجا برخورد بدی با من شد و من با ناراحتی خارج شدم و همچنان که یه بطری الکل به همراه داشتم و از آن مصرف میکردم به خاکستان رفتم، سر خاک یکی از عزیزانم بودم که خوابم بود و حدود ساعت ۳ نیمه شب بیدار شدم و خودم را در آن شرایط یافتم. همانجا قسم خوردم که دیگر الکل مصرف نکنم.
که البته فقط توانستم تا فردا ظهر تحمل کنم و باز روز از نو روزی از نو. چرا که بسیار وابسته شده بودم و اگر مصرف نمیکردم حتی قادر نبودم از خانه تا محل کار را رانندگی کنم.
در آخر از راهنمای عزیزم آقا محمد تشکر میکنم.
وقتی راهنما هایی چون اساتید کنگره در کنار ما باشند، چطور میتوانیم در مسیر درست نباشیم؟
از آقای مهندس بابت این بستری که بنیان نهادند تشکر میکنم. از آقا کامران و خانم مرجان بابت تمامی زحماتشان تشکر میکنم.
از آقا فربد راهنمای درمان سیگارم تشکر میکنم. از آقا سهراب که زمان ورود من راهنمای تازهواردین بودند تشکر میکنم.
از همسفرم بسیار متشکرم که در این سالها همراه من بودند. از راهنمای همسفرم که زحمت بسیاری در طول سفر به ایشان دادیم تشکر میکنم.
از همه شما ممنونم که به صحبت های من گوش دادید.
.jpg)
صحبت های راهنمای محترم همسفر مینا:
سلام دوستان مینا هستم یک همسفر.
خدا را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر توفیق داده شد در کنگره حضور پیدا کنم و از آموزشها استفاده کنم.
هفته دیدهبان را خدمت دیدهبانان محترم، آقای مهندس و خانواده محترمشان و آقای کامران تبریک میگویم.
این تولد را خدمت آقای سجاد و خانواده محترمشان، همچنین خدمت راهنمای محترم آقای محمد تبریک میگویم.
من روز دوشنبه در شعبه گوجان بودم و در زمان دعا ناخودآگاه خانم زهره در ذهنم آمد و از خدا خواستم که دوباره در کنگره حضور پیدا کنند و همان شب خانم زهره با من تماس گرفتند و گفتند روز پنجشنبه تولد یک سالگی مسافرشان است. این را به فال نیک گرفتم.
خانم زهره بسیار رهجوی منظمی بودند سیدیهایشان را مرتب مینوشتند. منظم و به موقع در جلسات حضور داشتند.
نقش همسفر در کنگره بسیار مهم و حائز اهمیت است. امیدوارم خانم زهره در کنگره حضور داشته باشند. نقش مادر در خانواده بسیار مهم است. تا وقتی همسفر آموزش نگرفته باشد چطور میتواند روی فرزندان اثر مثبتی داشته باشد.؟
همیشه در لژیون گفتهام که آموزش باید نقش مهمی در زندگی ما داشته باشد و همانطور که خوراک و پوشاک و مسکن از مسائل حیاتی در زندگی ما هستند، آموزش هم باید از امور حیاتی و مهم ما باشد.
ما در کنگره آموزش میگیریم و این آموزشها باعث آرامش ما میشود و در زمان مشکلات و سختیها میتوانیم آنها را با آرامش پشت سر بگذاریم.
مجدداً به همه شما، آقای سجاد و خانم زهره تبریک میگویم.
ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
.jpg)
صحبتهای همسفر زهره:
سلام دوستان زهره هستم یک همسفر.
در ابتدا بابت این تولد و جایگاهی که در آن قرار دارم خدا را شکر میکنم.
این اتفاق زیبا را در رأس به آقای مهندس و خانواده محترمشان، آقا کامران و خانم مرجان، راهنمای محترم مسافرم آقای محمد، و همه کسانی که با عشق در حال خدمت کردن هستند، تبریک میگویم.
از آقای محمد بسیار تشکر میکنم، ایشان بسیار زحمت کشیدند. امیدوارم که برکت خدمات ایشان به زندگیشان برگردد و همیشه موفق باشند.
از راهنمای لژیون تازه واردین خود خانم طیبه تشکر میکنم.
از راهنمای سیگار مسافرم آقا فربد تشکر میکنم.
و همچنین از راهنمای تازه واردین مسافرم آقا سهراب تشکر میکنم.
از راهنمای عزیزم خانم مینا خیلی تشکر میکنم. خیلی برای من زحمت کشیدند. ممنون که دعوت ما را پذیرفتید انشالله که زحمات شما در ادامه راه، برکت زندگیتان شود.
این تولد زیبا را به مسافرم تبریک میگویم و انشالله که خدمتگزار صدیق کنگره باشند.
خدا را شکر که با کنگره آشنا شدیم و از آموزشهای آن استفاده میکنیم.
در آخر برای همه سفر اولیها آرزوی موفقیت دارم.
ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
.jpg)
نگارنده: مسافر ابوالقاسم لژیون یکم ومسافر رسول لژون هشتم
ویراستار: مسافر امین لژیون دهم و مسافر حمید نوزدهم
تنظیم: مسافر منوچهر لژیون دوم
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
251