English Version
This Site Is Available In English

جهان بینی یعنی به نوعی الفبای زندگی یاد گرفتن است.

جهان بینی یعنی به نوعی الفبای زندگی یاد گرفتن است.

هفتمین جلسه از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی مسافران و همسفران، نمایندگی آبیک با استادی راهنمای محترم مسافرمحمد، نگهبانی مسافررضا و دبیری مسافرمسیح با دستور جلسه «جهان بینی1و2 » در روز پنجشنبه 18اردیبهشت ۱۴۰4ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد: خیلی خوشحال هستم که در جمع شما هستم و از آقا سامان و آقا رضا و آقا مسیح که این شرایط را فراهم کردند که امروزمن در خدمت شما باشم سپاسگزارم. دستور جلسه امروز در رابطه با جهان بینی است یکی از مولفه‌هایی که در کنگره ۶۰ خیلی راجع به آن صحبت می شود و کنگره ۶۰ معتقد است که حتی در موضوع درمان و سایر مسائل ۹5، درصد بار روی جهان بینی است.. پس این موضوع بسیار حائز اهمیت است و بیشترین وقتی که  رهجو در قسمت مسافرین حالا یا در قسمت همسفرها برای خودش در کنگره ۶۰ می‌ گذارد بیشتر روی همین ضلع جهان بینی اش است.
کلاس‌هایی که شکل می‌گیرد جلسات پایین، لژیون ها و همه ی این‌ها بخاطر این است که جهان بینی آن شخص تغییر کند. چون انسان تا جهان بینی خوبی نداشته باشد، نسبت به مسائل هر چقدر هم بخواهد روی مسائل دیگر تمرکز کند به  آن نتیجه‌ای که باید برسد نمی تواند برسد، و جهان بینی یعنی به نوعی الفبای زندگی یاد گرفتن است. یک نفر که به مدرسه میرود برای اولین بار الفبای حروف را به او یاد می‌دهند تا  از کنار قرار گرفتن آنها بتواند کلمات را بسازد، این یک مصداقی است برای تک تک ما، باید ذره ذره این حروف را یاد بگیریم یعنی آن الفبای زندگی کردن، الفبای درست زندگی کردن.
خوب طبق آخرین صحبت‌هایی که حالا جناب مهندس یا استاد امین راجع به جهان بینی می‌کنند، می‌گویند به طور کاملاً ساده تر جهان‌بینی یعنی اینکه یک انسانی در مرحله اول به خودش ضرر نزند و در مرحله دوم به دیگران آسیب نرساند و به دیگران ضرر نرساند، یعنی همان حکایت مرنج و مرنجان است یعنی این باید به یک مرحله‌ای انسان برسد که آن تطبیق، تطبیق دنیای بیرون و درون  در آن اتفاق بیافتد و آن آرامش شامل حالش بشود خوب ، من از خودم می‌خواهم صحبت کنم. من قبل از اینکه وارد کنگره بشوم جهان بینی من یک جهان بینی افیونی بود یعنی من تمام کارهای خودم را بر اساس مواد مخدر و آن انرژی کاذبی که از آن می گرفتم می‌توانستم انجام بدهم یعنی یک روز اگر من مواد مصرف نمی کردم به کوچکترین کارهای خودم هم نمی توانستم حتی تمام تفکرات من بر اساس همان جهان بینی افیونی بود.
مسافرت رفتنم قبل از هر مسافرتی من فقط برنامه‌ریزی این رامی‌کردم که ابتدا مواد را کجا قایم کنم نمی‌دانستم کجا، جا سازی کنم حالا وقتی می رفتم آنجا برای آن به‌ اصطلاح نبودن‌هایم باید کلی در ذهنم بهانه تراشی می‌کردم که من مریض شدم رفتم بهداری یا اینجا یا آنجا می آمدم یه چسبی می‌زدم روی دستم می‌گفتم بهم سرم وصل است حالا آن جهان بینی ، جهان بینی افیونی بود ولی در کنگره یک جهان بینی به ما آموزش می‌دهند جهان بینی کاربردی است، یعنی از آن فضا انسان می آید بیرون چیز هایی را یاد می گیرد که به دردش بخورد و آن را بتواند در زندگی عملی کند.
در جهان بینی راجع به دانایی صحبت می‌کند و بخشی از مسولیت اصلی جهان بینی آن روی دانایی است چون انسان وقتی به یک دانایی میرسد و آن دانایی موثر میشود یعنی آن را تازه میتواند کاربردی کند و برای خودش مشکل درست نکند در مورد جهان بینی میخواستم صحبت کنم یه صحبت هایی بود راجع به جهان درون و بیرون که اول عرایضم به آنها اشاره کردم چون  کنگره ۶۰ اعتقادش بر این است که انسان دارای دو بخش است یک صور ظاهر و دیگری صور باطن و یک انسان زمانی می‌تواند به یک آرامش برسد که تعریف جهان بینی هم تو این گنجانیده شده .

گفته ادراک ما  نسبت به احساس و ادراک ما نسبت به دنیای درون و دنیای بیرون نسبت به هستی، یعنی انسان زمانی می‌تواند به آن آرامش برسد که آن تطبیق در انسان شکل بگیرد در سی دی تطبیق آقای مهندس خیلی خوب این مسئله را  شکافتند گفتند انسان اگر هر کاری انجام دهد تمام فرایض دینی رابه جا بیاورد نماز، عبادت، هر کاری انجام بدهد مادامی که دنیای درون و دنیای بیرون با هم تطبیق نداشته باشد آن شخص به آرامش نمی‌رسد یعنی چه یعنی من دنیای درونم دنیای خرابی است در ظاهر می‌خواهم خودم را طور دیگری جلوه بدهم انسان دروغگویی هستم می‌خواهم خودم را انسان راستگویی جلوه بدهم انسانی هستم که به اموال مردم چشم دارم ولی در ظاهر جور دیگری برخورد می‌کنم.
این انسان هیچ وقت به آرامش نمی‌رسد یعنی این تطبیق در جهان بینی یک فرد باید اتفاق بیفتد یعنی دنیای درون و بیرون آن با هم یکی شود حالا وقتی  این اتفاق افتاد آن بحث آرامش اتفاق می‌افتد که خوب جناب مهندس هم همیشه در صحبت‌ها شون هست می‌گویند اگر بخواهد انسان  به آرامش برسد باید آن قوانین الهی را رعایت کند قوانین الهی هم خیلی چیز های پیچیده و سختی نیستند مسائلی هستند که در تمام کشور های دنیا مورد پذیرش هست مثل دورغ نگفتن، بی قانونی نکردن، بی نظم نبودن، کنجکاوی نکردن، غیبت نکردن، شما از بدترین آدم‌ها که خودشان بی‌نظم‌ترین آدم‌ها باشند اگر بگویند شما دوست دارید با یک آدم با نظم زندگی کنید یا با یک آدم بی‌نظم، یا در آپارتمان زندگی کنید که نظم داشته باشد یا بی‌نظم باشد.
قطعاً می گوید من آنجایی را می‌خواهم که نظم داشته باشد. یعنی مسائلی‌ هستند که در تمام دنیا پذیرفته شدند در تمام کشورهای دنیا و آن خرد جهانی آنها را قبول دارد حالا مسئله دیگری هم که می‌خواستم راجع به آن صحبت کنم در مورد اینکه جهان بینی به چه درد ما می‌خورد  جهان بینی برای این است که ما درست زندگی بکنیم قوانینی که حاکم است را درست انجام بدهیم هدف اصلی جهان بینی این است که انسان‌ها به یک آرامش درونی برسند هدف اصلی جهان بینی این است که انسان هاآرام باشند آرامش داشته باشند آن کرامت‌های انسانی خودشان را بتوانند حفظ کنند فکر می‌کنم کفایت کند دیگر بیشتر از این هم وقت نداریم استاد خیلی ممنونم که به من وقت مشارکت دادید.از اینکه به صحبت هایم گوش دادید سپاسگذارم
تایپ:همسفر میثم لژیون اول
ویراستاری وارسال: مسافر علی لژیون اول
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .