جلسه یازدهم از دوره سی و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صالحی با استادی همسفر زهرا، نگهبانی همسفر طاهره و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲» روز سهشنبه ۱۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز «جهانبینی ۱ و ۲» است. جهانبینی موضوع پیچیده و غیر قابل فهمی نیست که از درک به دور باشد. در واقع جهانبینی؛ یعنی درست دیدن و درست زندگی کردن، همچنین آموختن هنر زندگی کردن است و این یکی از بهترین و مهمترین هنرها است. سه عاملی که باعث میشود ما درست زندگی کنیم و در مقابل مشکلات صبور باشیم این است که یکی نسبت به مشکل خودمان شناخت و معرفت پیدا کنیم و همچنین محبت و هدف داشته باشیم.
معرفت و شناخت پیدا کردن؛ یعنی باید ببینیم مشکلی که در زندگی من به وجود آمده علتش چیست؟ آیا علت این مشکل از روی بیاحتیاطی بوده؟ برای مثال قراردادی را بدون اینکه بخوانم و بدانم چه بوده است امضاء کرده ام و خود را گرفتار مشکل کردهام و یا در مورد مرگ اگر فکر کنیم که با مرگ همه چیز نیست و نابود میشود خود را در رنج و عذاب بسیاری قرار میدهیم. ما باید بدانیم این جهان موقتی است و ما بعد از مرگ به عالم دیگر منتقل میشویم و دوباره متولد میشویم. زمانی که نسبت به مرگ اینگونه فکر کنیم وقتی عزیزی را از دست میدهیم آنقدر بیقراری نمیکنیم و خودمان را از نظر روحی روانی از تعادل خارج نمیکنیم. درست است سخت است شاید کمی گریه کنیم؛ اما اینطور نباید باشد که از نظر روحی و روانی دچار آشفتگی شویم و اگر این اتفاق بیفتد، به خاطر این است که ما از خلقت انسان شناختی نداریم. بعضی از افراد زمانی که این مسائل برایشان پیش میآید تا یک سال لباس مشکی را از تن در نمیآورند. تمام اینها به خاطر این است که این افراد شناختی در مورد مرگ ندارند.
ما باید بفهمیم که این مشکلات در زندگیمان برای چیست؟ آیا برای این است که من در مقابل مشکلات بزرگ شوم و استعدادهای من شکوفا شود؟ همینطور که آقای مهندس گفتند در مشکلات و سختیها انسانها میفهمند که در چه زمینهای استعداد دارد و آن را رشد میدهند. من قبل از اینکه به کنگره۶۰ بیایم از روی نادانی دوستی داشتم که هر روز با من تماس میگرفت و با من صحبت میکرد، از همه جا غیبت میکرد و بعد از قطع تلفن از غیبتهایی که شنیده بودم حال بسیار بدی پیدا میکردم و مدام در حال قیاس بودم؛ اما طبق صحبتهای آقای مهندس که میگویند: زمانی که در صراط مستقیم قرار بگیرید یک عده از انسانها از مسیر شما کنار میروند که اصلا فکرش را هم نمیکنید، زمانی که در راه کنگره و راه مستقیم قرار گرفتم ناخواسته بعضی از دوستانم از مسیر من برداشته شدند و شاید ماهی یک بار با آنها صحبت میکنم، آن هم حدود ۵ دقیقه و برای احوالپرسی.
افرادی در مسیر من قرار گرفتند که در جهت تکامل من نقش بسیار مهمی داشتند. من از کودکی علاقه زیادی به قرآن داشتم به طوری که چند جزء را حفظ کرده بودم. زمانی که در این مسیر قرار گرفتم با استادی آشنا شدم. ایشان در مشهد هستند و جلسه آموزشی برگزار میکنند و هفتهای دو جلسه برای ما کلاس آنلاین به صورت رایگان میگذارد و ما از صحبتهای ایشان استفاده میکنیم. این باعث شده که من که به قرآن علاقه بسیاری داشتم کلمات قرآن را بفهمم، درک کنم و لذت ببرم.
زمانی که در راه مستقیم قرار بگیری خداوند برای تو این زمینه را فراهم میکند که به آنچه علاقه داری بپردازی و استعدادت در آن زمینه شکوفا شود. من به عنوان یک همسفر تا قبل از ورود به کنگره هنگامی که با مسافرم بحثی میکردم از شدت عصبانیت به قدری ناراحت بودم و تند صحبت میکردم که به دور از عقل من بود. همینطور با فرزندم به طوری که خود متوجه حرفهایم نمیشدم. الان به خودم میگویم در آن زمان چطور من توقع داشتم مسافر و یا فرزندم متوجه حرفهای من بشود. من از کنگره یاد گرفتم که همیشه در مقابل عصبانیتم سکوت کنم. سکوت بسیار با ارزش است. سعی میکنم زمانی لب به سخن باز کنم و حرف بزنم که ارزش آن از سکوت بالاتر باشد و حرفی را نزنم که پشیمانی به بار آورد و از روی بیفکری باشد. ما در صورتی میتوانیم به آرامشی که آرزوی آن را داریم برسیم که به داناییمان اضافه کنیم. اگر یک پنجم به دانایی ما اضافه شود میتوانیم به یک پنجم آرامش برسیم. همانطور که آقای مهندس میگویند: در صورتی که مسافران ما یک پنجم به داناییشان اضافه شود، میتوانند یک پنجم از مواد خود را کم کنند؛ در غیر این صورت نمیتوانند آن را کاهش دهند. اگر غیر از این بود همه کلینیکها در حال انجام چنین کاری هستند و مصرفکننده ماهی یک بار دارو میگیرد و مصرف میکند، بعضیها به درمان میرسند؛ اما اکثرا به درمان نمیرسند.
سه نکته مهم در مورد صبر در برابر مشکلات هست که باید به آنها توجه کنیم به نظر من این سه نکته را باید بنویسیم و به سر در اتاقمان بچسبانیم و همیشه ملکه ذهنمان قرار دهیم. اول این که خداوند همیشه صلاح ما را بیشتر و بهتر از خود ما میداند؛ پس اگر مشکلی سر راه ما قرار گرفته به صلاح ماست که این مشکل به وجود آمده و دوم اینکه بدانیم خداوند هیچگاه برای بندگانش شر نمیخواهد. خداوند ما را خلق نکرده تا ما را در سختی و شر قرار دهد. برای ما همیشه خیر میخواهد و اگر سختی و گرفتاریها وجود دارند لعنت خداوند را به دنبال ندارند. بعضی مواقع ممکن است رحمت خداوند باشند برای اینکه ما خودمان را بشناسیم و تغییر دهیم. زمانی که خودمان را تغییر ندهیم نمیتوانیم روی مسافرمان اثر بگذاریم. زمانی که مسافر تغییر را در ما ببیند میتواند تغییر کند.
سومین نکته اینکه خداوند ما را از خودمان بیشتر دوست دارد و از ما به خودمان نزدیکتر است. همانطور که در سوره ملک میفرماید: من شما را خلق کردم تا شما را آزمایش کنم و ببینم کدام یک از شما بهتر عمل میکنید. نمیگوید کدام یک از شما بهتر از دیگری هستید؛ بلکه میگوید کدام بهتر عمل میکنید. از نظر من انسان خوشبخت انسانی نیست که مشکلی ندارد؛ بلکه انسانی است که مشکل را مشکل نمیداند؛ زیرا خداوند را دارد و میداند در همه زمینهها به او یاری میرساند و اگر مشکلی وجود دارد خود راهش را جلوی او قرار میدهد تا بتواند به آن خواسته و هدفش که آرامش است برسد.

تقدیر از اعضاء لژیون سردار

مرحله ۳۰سیدی همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)، همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فروغ (لژیون سوم) و همسفر فائزه و همسفر مرضیه رهجویان راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم)
.jpeg)
مرزبانان کشیک: همسفر مرضیه و مسافر احمد
تایپیست: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)
ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر مرضیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
128