English Version
This Site Is Available In English

وظیفه در هستی

وظیفه در هستی

در نمایندگی شهباز در خدمت پهلوان مسافر محمد از نمایندگی اسپیکو خرم آباد بودیم و گفت‌و‌گویی را با ایشان ترتیب دادیم که شما عزیزان را به خواندن آن دعوت می‌نماییم.

پهلوان مسافر محمد با مصرف حشیش وارد کنگره شدند با روش درمان متد DST، داروی OT به مدت ۱۰ ماه و ۲۶ روز با راهنمایی مسافر حمید آذرنیان سفر کردند و به مدت ۱۰ ماه و دو روز هم سفر سیگار داشتند با راهنمایی رضا بهرامی و مدت دو سال و دو ماه است که رها و آزاد شده‌اند ورزش در کنگره والیبال.

از احساستان لحظه‌ای که اجازه پهلوانی را از آقای مهندس گرفتید برایمان بیان کنید.

من سفر اول دنور شدم این حس در من بود که دوست داشتم پهلوان بشوم و یک سری رفتم خدمت آقای مهندس من را نشاندند و یک سری سوال از من پرسیدند. یادم هست بعد از تعطیلات تابستان بود، پارک تعطیل بود و دوباره رفتم از من سوال پرسیدند و به من گفتند برو بعداً بیا یعنی به من اجازه پهلوانی ندادند. من بغضم ترکید دگرگون شدم یعنی حس کردم جناب مهندس من را پس زده است، کجای دنیا واقعاً این اتفاق می‌افتد که شما بروی از یک نفر اجازه بخواهی که من می‌خواهم خدمت کنم و ۵۰۰ میلیون پول بدهم و بعد بگویند اجازه نداری. این اتفاق فقط فقط در کنگره۶۰ می‌افتد. من خیلی فکر کردم از تهران که برگشتیم خیلی ناراحت بودم و گفتم حتماً حکمتی بوده و جناب مهندس یک چیزی می‌داند که من نمی‌دانم و یکسری اتفاقات در زندگیم افتاد و یکسری ضرر مالی به من زده شد که اگر آقای مهندس قبول می‌کردند من قادر به پرداخت آن نبودم و حتی شاید از کنگره می‌رفتم بیرون، آن‌جا بود که فهمیدم جناب مهندس یک چیزایی را می‌بینند و من قطع به یقین ایمان آوردم البته قبلش هم ایمان داشتم ولی ایمانم مستحکم‌تر شد. تمام تلاشم را کردم و حدود ۱۰ ماه از آن قضیه گذشت دوباره رفتم خدمت آقای مهندس و خدا را شکر اجازه دادند که من بتوانم این خدمت را انجام بدهم و حسش یک چیز توصیف ناپذیر است که آن لحظه آدم احساس می‌کند که بخشی از هستی است و احساس می‌کند که رها شده، همان حسی که روز رهایی دارد. انسان و احساس وارستگی به انسان دست می‌دهد که احساس می‌کند وظیفه خودش را در هستی دارد انجام می‌دهد و به همین وادی دوم هم که دستور جلسه بود بر می‌گردد و احساس بیهودگی در انسان خیلی کمتر می‌شود.

به نظر شما بخشیدن و خواسته خدمت مالی چه زمان دریک رهجو اتفاق می افتد؟

یک رهجو اول باید بفهمد که کنگره کجاست تا زمانی که کنگره درک نکنیم نمی توانیم و میلی نداریم واقعاً، ما الان میریم یک رستوران یک غذایی را می‌دهد یک میلیون یک رستوران دیگر می‌دهد ۲۰۰هزار تومن شما باید اول تفاوت این غذاها را از هم تشخیص بدهی که اونجا چرا باید یک میلیون می‌دهیم اونجا دویست هزار می‌دهیم ما باید اول ارزش کنگره برایمان نمایان بشود یعنی بفهمیم این کمکی که داریم می‌کنیم در چه راستایی است مبلغی که من دارم پرداخت می‌کنم وقتی من به ماهیت کنگره پی می‌بریم متوجه می شوم که کنگره یعنی خود من یعنی منی که آمدم اینجا درمان شدم و به حال خوش رسیدم وقتی به این ماهیت میرسم می‌فهمم که رشد کنگره من ارتقا کنگره یعنی من به طور خاص خود من زمانی که میان به کنگره کمک می‌کنند دقیقاً با همان دست به زندگی خود من بر می‌گردد و الهام‌های جدیدی که قبلاً برای من نمایان نبودند به من نمایان می‌شد و من فرصت پیدا می‌کنم که برم تو زمین کنگره قوی‌تر حاضر بشوم و رشد بیشتری داشته باشم.

بخشیدن از مال کار سختیه از چه توصیه ای برای مسافران و همسفران دارید که تردید دارن در بخشیدن؟

یک عده ای هستند که حتی وضع مالی خیلی خوبی دارند و انسان یک موجود ناهوشیاری است از نظر من. یعنی من در کنگره هوشیاری را به دست بیاورم چون خیلی ساده است و یک فرمول ساده‌ای است که من اول باید درک کنم و جهان بینی من به اون حس برسه که بفهمم این جهان اولین و آخرین جهانی نیست که من در آن پا گذاشتم همان جوری که قبل از جهان‌های قبل از این بوده جهان‌های بعد از این هم هست هر چیزی یک قبل و بعد داره هیچ چیزی نیست که تو هستی ثابت شده باشد من زمانی که بفهمم بعد از این هم وجود داره آدم ها برای چی مال جمع می‌کنند برای فرداشون همه آدم هایی که دارن مال اندوزی می‌کنند فقط و فقط به خاطر این می‌ترسند فردا مالی نباشد که به این‌ها برسه فقط و فقط می‌ترسند که از گرسنگی نمی‌میرند من آدم های پولدار زیادی را دیدم که طرف کلی پول داره می‌گوید نکند قطعی بیا اگر قطعی بیا آمد تو هم یکی مثل همه اتفاق خاصی نمی‌افتد نهایتاً این بعد را ترک می‌کنید ما لرها می‌گوییم هیچ کس از گرسنگی نمرده چون خداوند است که رزق ما را تعیین می‌کند و شایسته است از مالی که داره به ما می‌دهد دوباره به خودش برمی‌گردونیم این جوری یعنی ما حق مطلب را ادا کردیم ما باید به این درک برسیم که بعد از این جهان و جهان های دیگری هست و نمی‌تونیم نگران فردامون باشیم ولی اون جا چه اتفاقی خواهد افتاد آیا در اسفرالسافلین قرار داریم یا رشد می‌کنم و در این جا لذت می‌برم. 

چه چیز باعث شد که شما تصمیم گرفتید پهلوان شدید و کنگره را برای بخشیدن انتخاب کردید.

اوایل سفر اول بودم 2ماه از سفر من گذشته بود این حسم یک جورایی به اوج رسیده بود ودر کنگره بدون لذت می‌بردم واحساس می‌کردم که من آفریده شده‌ام که بیام کنگره واینجا باشم ازهمان اویل کنگره دوست داشتم که راهنما بشوم وحس راهنما شدن درون من بود بعد به خودم گفتم باید دنور شوم و پهلوان بشوم وحس می‌کردم من در کنگره می‌تونم یک جایی را داشته باشم و می تونم یک خدمتی را انجام بدهم واین حس رفته رفته جلوتر رفت و توانایی های من بیشتر شدند به واسطه خود کنگره وخود کنگره توانایی به من داد یعنی اویل سفرم از نظر مالی حتی نمی‌توانستم فکر کنم اگر می‌خواستم منطقی فکر کنم قدرت مالی من به من اجازه نمیداد که حتی به پهلوانی فکر کنم اون عشق و حس خوبی که به کنگره داشتم اون به من اجازه می‌داد که این تفکر را داشته باشم می‌دونستم شرایطش نیست ولی می‌خواستم که پهلوان بشوم وهمان شد که هستی و کائنات من رو در مسیری قرار داد که بتوانم این خدمت را انجام بدهم.

جهان بینی و وادی ها چقدر می تونه در رشد یک انسان تاثیر بذاره؟

 جهان بینی و وادی‌ها صد درصد تاثیر دارد از زمانی که هستی بوده این قضیه وجود داره در کنگره اسمش را گذاشتن جهان بینی تمام انسان ها فقط به دنبال این جهان بینی هستند جهان بینی کاربردی جهان بینی که بتواند کاربردی بشود تمام انسان‌ها ما بیرون را نگاه می‌کنیم می‌بینیم حالمون خرابه شاید بخوان قبول نکنن نقاب بزنند ولی یک انسانی که هوشیار باشه اون غم را پشت نقابشون قشنگ حس می‌کنیم من امسال خدا را شکر تونستم اجازه پهلوانی همسفرم را بگیرم و سعی کردم اول براش فهم پهلوان بودن را جا بندازم که واقعاً حال خوبی بود ما باید اول به این برسیم که در کنگره حال خوبی وجود دارد چرا وجود داره؟ در جهان الان دارم می‌گویم در زمینی که ما هستیم یک زمانی همیشه بزرگانی در طول تاریخ بودند که این بزرگان تدریس می‌کردند نحوه درست زندگی کردن و رسیدن به کمال رو به بندگان خدا یاد می‌دادند در زمانه ما این بزرگوار جناب مهندس است که ما باید اول این را متوجه بشیم که حرف جناب مهندس برای من حجت است الان اگه جناب مهندس بگویند شبه من خودم به شخصه به این ایمان رسیدم که شبه جناب مهندس تا الان چیزی نگفتند که به ضد من باشد و برای من بد باشد پس جهان بینی کنگره را ما باید در درونمان احیا کنیم و بتونیم از دیدگاه جناب مهندس جهان بینی را نگاه کنیم که بتوانیم آن رشد را داشته باشیم.

نظرتان راجع به جایگاه دیده بانی چیست ؟

من خودم علاقه زیادی به جایگاه دیده‌بانی دارم و دیدبانها افراد خاصی هستند درکنگره 60 و واقعا از خودشون گذشتند و من الان چند وقتی هست که عضو گروه قاصدک شدم و از طرف لژیون سردار شهرهای مختلفی سر میزنم و زندگی تو جاده را من الان تجربه کردم درحد کم یک دیده بان 20 سال است داره این مسیرها را می‌آید و می‌رود یعنی وقتی انسان از دید فیزیکی نگاه می‌کند واقعاً خسته است قدرت می‌خواهد در این جادها و آمدن رفتند‌ها دیده‌بانها خودشون را وقف کنگره کردنند عطر حضور دیده‌بانها به انسان یک انرژی خاصی می‌دهد و نفس بلند مرتبشون را نشون می‌دهد آن خدمتی که کردند به زندگیشون برگشته و بهترین الگوها هستند بعد از جناب مهندس و امیدوارم سالم و سلامت باشند.

در سوال پایانی اگر پیامی دارید به اعضای شعبه شهباز یا اعضای کنگره 60بفرمایید.

من سری قبل که آمدم شهبه شهباز پرداختیم را انجام داده بودم ولی شال پهلوانی نگرفته بودم که جلسه سردا بود آقای زرکش دیدبان محترم آمده بودند اینجا .من حس خیلی خوبی به شعبه شهباز پیدا کردم به شعبه شهباز پیدا کردم و امروز خوشحالم که اینجا برای استادی دعوت شده‌ام مکان شعبه خودش ۱ حس خوبی به آدم می‌دهد همین طبیعت زیبا و دشت پر سبز این نوری که تو شعبه هست واقعاً حس خوبی است شعبه شهباز به نظر من پتانسیل و عشق خاصی دارد امیدوارم دوستان خودشان و پتانسیل‌هایشان را کشف کنند من مطمئن هستم که پهلوان‌های زیادی از این شعبه خواهد آمد با هم باشیم و افرادی امروز در این شعبه دیده‌ام که تازه آمده بودند امیدوارم این‌ها را در جایگاه بالاتر ببینم و همه رشد کنند چون کنگره بهترین زمین حاصلخیز را دارد که بذرمان را در این زمین بکاریم و آماده باشیم که ثمر بدهیم برای خودمان و برای دیگران.

تایپ و تنظیم: همسفر اکرم؛ دبیر سایت

همسفران نمایندگی شهباز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .