چهارمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی_خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی لاله کرج با استادی راهنما مسافر فرزانه، نگهبانی مسافر حوریه و دبیری مسافر مهری با دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲» روز شنبه ۱۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان فرزانه هستم یک مسافر.
دستور جلسه این هفته، جهانبینی ۱ و ۲ میباشد. آنچه میخواهم بیان کنم، مبتنی بر خودِ واژهی «جهانبینی» است.
در کنگره، مثلثی تحت عنوان مثلث درمان داریم که اضلاعش شامل جسم، روان، جهانبینی است. برای درمان، باید روی هر سه ضلع این مثلث کار کنیم تا به درمان قطعی اعتیاد برسیم و به انسانی نرمال و متعادل تبدیل شویم.
زمانی که جسم من دچار تخریب باشد، قطعاً روان من نیز بههمریخته خواهد بود و برعکس، اگر روان دچار آشفتگی باشد، جسم نیز آسیب میبیند. برای مثال: اگر من دنداندرد شدید و مزمن داشته باشم، و در همین حال کسی بخواهد با من صحبت کند، احتمال دارد پرخاشگری کنم یا نتوانم به حرفهایش گوش بدهم، چرا که درد جسمی بر روان و خلقوخوی من تأثیر گذاشته است.
جسم و روان، مکمل یکدیگرند و ارتباط آنها همچون سوار و سوارکار است. برای مثال، مانند خلبان و هواپیما یا راننده و ماشین که هر دو باید سالم باشند؛ اگر یکی آسیب ببیند، حرکت و ادامه مسیر ممکن نخواهد بود.
در کنگره، در سفر اول، روی جسم و روان کار میکنیم؛ یعنی با مصرف شربت OT جسم را به تعادل میرسانیم و در کنار آن، روان نیز متعادل میشود.
در پایان سفر اول و رسیدن به رهایی، نباید بخش دوم درمان، یعنی جهانبینی که مربوط به سفر دوم است، رها شود. زیرا جهانبینی، مکمل درمان است و در سفر اول تنها جسم درمان شده است.
جهانبینی چیست؟
ادراک، احساس، دریافت و برداشتی که من از جهان بیرون و درون دارم. ادراک یعنی درک کردن؛ مثلاً اگر دردی را تجربه کرده باشم، بهتر آن را میفهمم. احساس، از حس میآید؛ یعنی همان پنجحسی که در ما وجود دارد: چشایی، بویایی، لامسه، شنوایی و بینایی. دریافت و برداشت نیز، آن چیزی است که به من منتقل میشود و من از آن برداشتی شخصی دارم.
شما در کنگره، بیشتر با جهان درون خود سروکار دارید. جهانبینی، الفبای درمان اعتیاد در کنگره است. تاریکترین بخش هر مسئله ضد ارزشی، در دل اعتیاد نهفته است. پس اگر جهانبینی را بهدرستی نیاموزم، هرگز به درمان قطعی نخواهم رسید. بنابراین، باید با حضور در سفر دوم، جهانبینی خود را تکمیل نمایم.
سخنان استاد درباره اولین سال رهایی مسافر بهاره:
این تولد را خدمت بنیان کنگره۶۰، خانم بهاره، همسر و فرزندانشان تبریک میگویم. ایشان همراه با همسرشان، با مصرف همزمان هروئین وارد کنگره شدند. کسانی که با مصرف هروئین به درمان میرسند، حقیقتاً شاهکاری انجام میدهند.
بهاره، با وجود تمام سختیها و مشکلات متعدد، به زیباترین شکل ممکن سفر خود را انجام داد. با حضور مداوم، به اندازهی ظرف وجودی خود از کنگره برداشت کرد و توانست به درمان قطعی برسد. از جناب مهندس، خانم مونا، و گروه محترم مرزبانی کمال تشکر را دارم. از خداوند برای ایشان بهترینها را خواستارم.
اعلام سفر:
مدت تخریب: دوازده سال. آنتی ایکس مصرفی: هروئین. مدت سفر: ۱۲ ماه. روش درمان : DST. داروی درمان: OT. ورزش در کنگره: ایروبیک. راهنمای سفر اول: مسافر فرزانه. راهنمای سفر دوم: مسافر پريسا. مدت رهایی: ۱ سال.
صحبتهای مسافر بهاره:
سلام دوستان بهاره هستم یک مسافر.
من با دوازده سال مصرف و انواع بیماریها، سفری بسیار سخت را پشت سر گذاشتم. انشاءالله آقای مهندس، که پدر معنوی ما هستند، همیشه سلامت و تندرست باشند که این مسیر را برای ما خانمها هموار کردند.
برای منِ مصرفکننده، هیچ جای امنی وجود نداشت؛ اما وقتی به کنگره آمدم، همه با آغوش باز و خوشآمدگویی از من استقبال کردند. به همسرم گفتم: من جایی را پیدا کردهام به نام کنگره ۶۰ و دربارهاش تحقیق کردهام؛ گفتند که در آنجا با طی کردن مدتزمان لازم، به درمان میرسی. با جان و دل پذیرفتم، چون خودم به دلیل بیماری و مسائل دیگر، هم خودم و هم همسرم را درگیر اعتیاد کرده بودم. سفرم را با یک کودک خردسال و هزاران سختی آغاز کردم. با وجود مشکلات بسیار، حتی یکبار هم به راهنمایم زنگ نزدم. خواسته درونیام از خدا این است که هیچ خانمی مصرفکننده نباشد و اگر شد، راه کنگره را یاد بگیرد.
باید واقعاً قدردان باشیم؛ در رأس، از جناب مهندس، خانم مونا، خانم فرزانه، خانم پریسا و مرزبانها. از همهی دوستانی که در جشن من شرکت کردند تشکر میکنم و آرزوی جایگاههای بالاتر برایشان دارم. پیام من به سفر اولیها این است که اگر فقط قدم اول را بردارید و واقعاً تلاش کنید و به نیروهای منفی توجه نکنید، میتوانید به حال خوش و درمان برسید. پایدار باشید.
صحبتهای مسافر فرهاد:
سلام دوستان، فرهاد هستم، یک مسافر.
با ۱۵ سال تخریب وارد کنگره شدم. آخرین آنتیایکس مصرفی: هروئین. روش درمان: DST، داروی درمان: OT، مدت سفر: ده ماه و بیست روز، مدت رهایی: یک سال و سه ماه.
بسیار مفتخرم که امروز در جمع عزیزان، خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی لاله کرج حضور دارم. در رأس، از بنیان محترم کنگره ۶۰، جناب مهندس دژاکام تشکر و قدردانی میکنم. همچنین از سرکار خانم فرزانه و سرکار خانم پریسا، همچنین راهنمایان و اساتید خودم، بسیار سپاسگزارم که چون چراغی در مسیر حرکتمان بودند. برخی صحبتها و جایگاهها، سکوی پرتابی برای برخی افراد هستند. من و همسرم که امروز اینجا حضور داریم، در سفر اول سختیهای بسیاری را تجربه کردیم، زیرا بهعنوان پدر و مادر، هر دو مصرفکننده بودیم و با داشتن دو فرزند، با مسائل و مشکلات زیادی مواجه بودیم. اما توانستیم، چون مهمترین چیز خواستِ ما بود. با یاری قدرت مطلق و همراهی تکتک عزیزان، توانستیم. در اینجا به یاد وادی دهم افتادم که میگوید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست، زیرا انسان جاری است.» چون انسان دارای صور پنهان و ظرفیتهای بالایی است، میتواند کارهای عظیمی انجام دهد.
تایپ: مسافر میترا - لژیون دوم - نمایندگی لاله کرج
ویرایش و ارسال: همسفر سولماز

- تعداد بازدید از این مطلب :
82