در کنگره۶۰ علاوه بر درمان اعتیاد، کسانی که خواستار رهایی از دام اعتیاد هستند، ورزش جهانبینی نیز تدریس میشود؛ زیرا کنگره۶۰ بر این اعتقاد است که شخصی که از نظر جسمی از حالت افیونی خارج شده باشد ولی فکر و اندیشهاش همچنان افیونی باشد، روزی دوباره به اعتیاد بازگشت خواهد کرد؛ به همین دلیل در کنار درمان اعتیاد کلاسهای جهانبینی برای این افراد و خانوادههایشان برقرار است.
استاد جهانبینی، آقای امین دژاکام هستند که مطالب جهانبینی را در دو جزوه ۱ و ۲ جهانبینی به رشته تحریر در آورده است. این جزوه در اسفندماه سال ۱۳۸۲ نوشته شد؛ علت انجام این کار این بود که کلاسهای جهانیبینی یکی دو سال بود که برگزار میشد؛ اما سیستم صوتی نبود که این مباحث ضبط شود؛ به همین دلیل لازم بود که مدرن شود.
این جزوهها الفبای یک زبان هستند، مفاهیم کلی یا صحبتهایی که در کنگره آموزش داده میشود؛ برای این که قابل درک و قابل لمس باشد باید این الفبا را بلد باشیم. جهانبینی ۱ و ۲ یکی از کاربردهایی که دارد، الفبای زندگی درست را برای ما میشکافد، حال این از کجا مشخص میشود؟ یکسری از دوستان که عضو کنگره۶۰ هستند این جزوهها را میخوانند آن را متوجه میشوند؛ ولی کسی که خارج از کنگره با این جزوات آشنا میشود، وقتی آن را مطالعه میکند برای او کمی نامفهوم است؛ به مرور زمان متوجه شدند کسانی که در کلاسهای کنگره۶۰ شرکت میکنند و آموزش میگیرند، بیشتر متوجه میشوند.
حال بیشترین هدف این جزوات؛ این است که یک تصویر ذهنی از مطالبی که ارائه میشود در ذهن شخص به وجود آورد، سخت بودن مطالب و دشوار بودن مطالب یکی از دغدغههایی است که وقتی این جزوات را مطالعه میکنی با آن مواجه میشوی؛ ولی اگر یک استاد مطالب را درست انتقال دهد و پایههای علمی را درست پایه گذاری کند؛ زیرا هر مطلبی مانند یک بنای عظیم است که یک سری قوانینی دارد و این قوانین فونداسیون این بنا میباشد.
حال باید استاد طوری این مطالب را به شاگرد انتقال دهد که به سادهترین شکل باشد تا هضم و درک مطالب برای شاگرد آسان باشد؛ چون این هنر نیست که انسان طوری صحبت کند که کسی متوجه صحبتهایش نشود این از سواد بالا نیست که از مفاهیمی استفاده کند که میزان علمش را به رخ شاگرد بکشد و شخص مقابل احساس بیسوادی کند. اعتبار جمع کردن از این طریق اصلاً کار صحیحی نیست؛ پس ساده کردن یکی از مهمترین کارهایی است که یک معلم و یا استاد باید آن را بلد باشد؛ زیرا در غیر این صورت نمیتواند علم خود را انتقال دهد.
در جزوه جهان بینی ۱ و ۲ سعی شده است که این قانون رعایت شود و از بازتاب خوبی که این جزوه بر روی خوانندگانش داشته است، معلوم میشود که کارش را درست انجام داده است، کار دیگری که این جزوات انجام دادهاند؛ این است که نویسنده برای انتقال درست مطالب از مدل استفاده کرده است زیرا انسان برای این که یک مطلب را خوب درک کند نیاز به ابزارهای مختلف است که یکی از مهمترین آنها تصاویر است؛ به همین دلیل است که انسان از شنیدن قصهها و دیدن فیلمها لذت میبرد.
اگر ما بتوانیم در علمی که میخواهیم انتقال دهیم، تصویری در ذهن مخاطب ایجاد شود، مخاطب برای فهمیدن موضوع به همان تصاویر مراجعه میکند و میتواند شبیه سازی کند، از شبیه سازیهایی که انجام میدهد میتواند روابط را نیز پیدا کند، برای مثال در این جزوه گفته شده است که نفس مثل یک شهر است و نفس اماره مثل یک قبیله وحشی است، اگر این تصویرسازیها نباشد و یک سری تعریف خالی به مخاطب داده شود درک موضوع برای مخاطب سخت میشود؛ زیرا علم جهانبینی متعلق به تمام انسانها است و هر انسانی با هر سواد و هر فرهنگی باید بتواند آن را بفهمد به خصوص برای کسانی که در تاریکی هستند و میخواهند از تاریکی رها شوند مانند یک طناب بسیار محکم است که میتواند انسان را از عمق تاریکیها بیرون بکشد.
وقتی راهنمایان کنگره۶۰ جهانبینی برای رشد شاگرد و رهجو خود استفاده میکند؛ در واقع دارد به او جهانبینی و قانون درست زندگی کردن را هدیه میدهند؛ به طور مثال یک مسافر سفر اولی تا نتواند یک پنجم از داناییاش را بالا ببرد، نمیتواند یک پنجم از مواد خود را کاهش دهد شاید بتواند مصرف خود را کنار بگذارد ولی بدون حال خوب هیچ ارزشی ندارد. یادگیری جهانبینی کمک میکند که این حال خوب در یک مسافر اتفاق بیفتد؛ زیرا در جسم انسان برای این که غدد ترشح شبه افیونیها شروع به ترشح و راه اندازی مجدد کنند، در قسمت جسم باید فرمان صادر شود و این فرمان زمانی صادر میشود که انسان از نظر دانایی و ظرفیت تغییر کرده باشد؛ علتش این است که در درون همه ما سیستمی وجود دارد که بر اساس نیاز ما فرمان میدهد اگر نیاز و ظرفیت را در ما ببیند فرمان میدهد که اندروفین یا دینوررفین ترشح شود.
چون جسم میداند که لازم است در سیستم باشد اما اگر ظرفیت نباشد، تولید آن فایدهای ندارد؛ به همین دلیل جهانبینی و دانایی ظرفیت و پذیرش را بالا میبرد. آقای مهندس دژاکام بنیانگذار کنگره۶۰ به تمام اعضای کنگره۶۰ توصیه میکنند که اگر میخواهید ادامه تحصیل بدهید، حتماً در رشتههای روانشناسی ادامه تحصیل بدهید؛ زیرا با انتقال دانش درست جهانبینی در دانشگاهها میتوان به تکامل علم روانشناسی کمک نمود. حال ما تمام اعضای کنگره۶۰ با آموزشهای ناب جهانبینی، زندگی آرام و بدون تنش را تجربه میکنیم. یاد گرفتهایم طوری زندگی کنیم که نه به خود و نه به دیگران آسیب نزنیم.
منابع: سیدی و جزوه جهانبینی ۱ و ۲
نویسنده: راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
31