اگر بخواهم در مورد دستور جلسه جهانبینی حرفی بزنم باید بگویم که کنگره۶۰ معتقد است که درون و برون جهانبینی است و درون ما آینه برون ماست؛ اگر درون ما به هم ریخته باشد، برون ما هم به هم ریخته است. اگر بیرون بهم ریخته باشد نشان از بهم ریختگی درونی ما دارد که آموزشهای جهانبینی باعث تغییرات ما میشود و زمانی این تغییرات اتفاق میافتد که آن آموزش کاربردی شود. تعریف جهانبینی؛ یعنی برداشت، ادراک دریافت و احساس ما نسبت به دنیای درون و دنیای بیرون است، یعنی ارتباط درون و بیرون ما چگونه است. اگر این دو از هم فاصله داشته باشند احساس ما نسبت به اطرافمان کاملا متفاوت خواهد بود.
قبل از کنگره من هیچ احساسی نسبت به محیط اطرافم نداشتم؛ زیرا هیچ عشق و محبتی در درونم نبود و جای همه این احساسات را کینه، نفرت و تاریکیها گرفته بود و انسان بسیار خشمگین، زودرنج و نسبت به همه گلهمند بودم. همه اینها بخاطر نداشتن دانش و دانایی بود؛ زیرا در سیدی حلقههای آفرینش آقا مهندس میگویند: سختی و دشواری آدمها بخاطر ناقص بودن عقل آنهاست چون دانایی ندارند و عقل را دانایی کامل میکند. در جزوه جهانبینی مثلث دانایی تفکر، تجربه و آموزش است، این سه پارامتر زمانی که همزمان با هم رشد کنند و دانش لازم در شخص بهوجود آید دانایی شخص بالا رفته و عقل زیاد میشود.
جهانبینی الفبای زندگی است و برای اینکه قوانین زندگی را درست بدانیم باید جهانبینی را بیاموزیم تا بتوانیم در آرامش و آسایش زندگی کنیم. جهانبینی در تمام سطوح زندگی ما لازم و ضروری میباشد. مثلث درمان اعتیاد در کنگره سه ضلع جسم، روان و جهانبینی است که جسم فرد در طول ۱۰ ماه با داروی «OT» به درمان میرسد و روان همان خلقوخوی فرد را میگویند که با آموزش گرفتن و کاربردی کردن در زندگی کمکم تغییر میکند و همزمان با جسم روان نیز به تعادل میرسد؛ اما جهانبینی مجموعه دیدگاههای ما نسبت به جهان پیرامون ماست و زندگی و عملکرد هر شخص براساس شناخت او از جهان شکل میگیرد.
اگر من در نقطهای که ایستادهام سکون پیدا کنم و نتوانم از آن نقطه عبور کنم جهانبینی من تغییر نخواهد کرد و چه بسا بخاطر سکون در دیدگاهم به پوچی میرسم؛ اما هرگاه در حرکت باشم و نقاط بیشتری از ناشناختهها را بنگرم آن وقت است که به دیدگاه وسیعتر میرسم و در نتیجه جهانبینی من تغییر میکند. زمانی که در جهانبینی به جهان خویش نگاه کنم و نقاط ضعف و قوت خود را بررسی کنم دیگر نقاط ضعف دیگران به چشم من نمیآید و اینجا نقطه شروع خودشناسی من آغاز میشود و در واقع هدف اصلی جهانبینی همین است که من به خویش برسم، خویشتن خویش را بشناسم و با الگو گرفتن از طبیعت و الهامات الهی به جهت رفع نواقص خویش گام بردارم. به نظر من مهمترین الگو از طبیعت بخشش است.
امیدوارم بتوانم با گرفتن آموزشها و کاربردی کردن جهانبینی درست را فرابگیرم تا بتوانم زندگی آرام و راحتی هم برای خودم و هم برای دیگران فراهم کنم.
نویسنده: راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
ویراستاری: همسفر سوده رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
40