اولین جلسه از دوره سی ونهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی پهلوان مسافر محمدحسین، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر نیما با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» پنجشنبه ۱1 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱7 برگزار شد.
.jpg)
سخنان استاد:
خدارو شکر میکنم که در خدمت شما عزیزان در نمایندگی صائب تبریزی هستم.
با تشکر از اساتید آقای مهندس و جناب مهندس و دیده بان های محترم که این بستر را فراهم کردند که بتوانم در خدمت شما باشم و آموزش بگیرم و تشکر میکنم از ایجنت نمایندگی و مرزبانان و نگهبان محترم که مرا دعوت کردند تا بتوانم در خدمت شما باشم.
دستور جلسه وادی دوم است و وادی ها یک صور آشکار و یک صور پنهان دارند که صور آشکار برای سفر اولیها است و صور پنهان برای سفر دومی ها است که باید به عمق وادی ها بروند تا بتوانند معنا و مفهوم واقعی را بدست آورند.
۱۴ وادی داریم که هفت تای اول، وادی هایی هستند که قوانین را بیان میکنند و هفت تای دوم حکم اجرایی دارند و هم نظری و هم عملی هستند و وادی دوم در قسمت قوانین است.
دستور جلسه هفته بعد جهان بینی است و ما در جهان بینی به دنبال یادگیری قوانین هستیم و تا قوانین را یاد نگیریم، نمی توانیم حرکت کنیم. آقای مهندس در سی دی محور ۱ در مورد انسان ۱ بعدی و ۲ بعدی و ۳ بعدی صحبت میکنند که ۱ بعدی مثل ماهی و ۲ بعدی مثل میمون که از ماهی کاملتر است ولی باز درگیر است و موجود ۳ بعدی میشود انسان که نمیتواند از خیلی از بندهایی که دارد رها شود.
.jpg)
موجود ۳ بعدی و ۴ بعدی را آقای مهندس اینطور مثال میزنند که اگر یک محفظه ای داشته باشیم، موجود ۴ بعدی خیلی راحت میتواند خارج شود ولی انسان نمیتواند تصور کند که چگونه خارج شد و تمام این تفاوت ها در میزان آگاهی این ۴ دسته است و کنگره ۶۰ و لژیون سردار و تمام آموزشهای کنگره دنبال این هستند که در ما آگاهی بوجود بیاورند و ما را طوری بار بیاورند که بتوانیم از بندها و مشکلاتی که داریم، بیرون بیاییم چرا که بعد از وادی تفکر که وادی الویت بندی اهداف و وادی تشخیص نیاز و خواسته های انسان است، انسان دچار ناامیدی میشود چون همیشه خواسته و نیاز و هدف ما جلوتر از ماست و وقتی این فاصله را میبینیم، ناامید میشویم.
آقای مهندس خیلی قشنگ طراحی گرده است و آمده و وادی تفکر را گذاشته است و انسان وقتی حساب میکند، ناامید میشود و میگوید که من نباید اینجا باشم و جای من اینجا نیست و دچار ناامیدی میشود و ناامیدی هم باعث سکون میشود و یکی از اضلاع مثلث جهل است و ترس و منیت هم همینطور و من آدمی بودم که بسیار منیت داشتم و از منیت ضربه خوردم و دچار ناامیدی شدم.
وادی دوم یاد میدهد که آیا میتوانیم که بند منیت را از خودمان باز کنیم و جای آن تسلیم و رضا را بگذاریم چون شکر گزاری میتواند مثلث جهل را ضعیف کند.
انسانی که شاکر است امکان ندارد دچار ناامیدی شود البته ناامیدی که بتواند از پا بندازدش چون به قدرت مطلق ایمان دارد و انسانی که شاکر است نه ترس دارد و نه منیت دارد چون میداند که نیرویی مافوق از او وجود دارد.
پس تنها عامل اصلی شکرگزاری است که یعنی من قبول دارم که نعمت هایی که به من داده شده و جایی که در آن قرار دارم عین عدالت است ولی میتوانم با تلاش جایگاه خودم را تغییر دهم.
استاد امین در مورد نقطه صفر و اینکه بدانم در کجا هستم صحبت کردندو اگر بدانم کجا هستم میتوانم رشد کنم.
لژیون سردار کاری که میکند این است که من میتوانم درون خودم را ببینم و خوبی ها و بدیها و صفاتی که درون من است را ببینم و بررسی کنم و ببینم که چه چیزهایی دارم و میتوانم با خود ببرم و دروبینم را بروی خودم زوم کنم و تلاش کنم که جایگاه خودم را تغییر دهم چون هر چیزی که درونم هست بیرون هم هست واین یک قانون است و باید درون خودم ظرفیت و آگاهی را بالا ببرم تا بیرون هم ببینم و راهش شکرگزاری و آگاهی و بخشش و محبت است.
بچه های لژیون سردار میگویند که با محبت ساختارها آغاز میگردد.
۱۴ وادی که تمام میشود، دوباره از اول شروع میشود و جنسش عوض میشود.
امیدوارم که همه ما آموزشها را دریافت کنیم و در مسیرش حرکت کنیم.
تهیه گزارش:گروه سایت
تایپ:مسافر آرش
خدمتگزار سایت:همسفررضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
67