جلسه نهم از دور هشتم کارگاههای آموزشی عمومی نمایندگی قشم با استادی ایجنت محترم مسافر رضا ، نگهبانی مسافر پیمان و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه ( وادی دوم و تأثیر آن بر روی من ) در تاریخ یازدهم اردیبهشت ماه 1404 ساعت 17 در محل دانشگاه خوارزمی قشم آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد ؛
خداوند را شاکرم که در جمع شما دوستان هستم تا خدمت کنم و آموزش ببینم ،همان طوری که دبیر محترم بیان کردند ؛ دستور جلسه امروز از دو بخش دستور جلسه هفتگی و تولد اولین سال رهایی آقا علیرضا تشکیل می شود انشاالله جلسه خوب و مفیدی داشته باشیم. در مورد دستور جلسه در واقع من هم مثل شما وقتی وارد کنگره شدم بواسطه ترک ها، شکست ها و خرابکاری هایی که در زندگی داشتم اعتماد به نفس خودم را از دست داده بودم و به هیچ فکر می کردم و با خودم می گفتم برای چه بدنیا آمده ام اگر بمیرم هیچ اتفاقی نمی افتد ؛ این حال و روز من قبل از ورود به کنگره بود، ولی وقتی وارد کنگره شدم آرام آرام آموزش های کنگره را فرا گرفتم و یک چیزهایی را متوجه شدم و مطالبی به من گفتند و ایمان آوردم که خیلی کارها را می توانم انجام بدهم اگر خودم را باور کنم و به من گفتند به خودت دروغ نگو ؛ به قول هایی که به خودم و راهنمایم داده بودم یکی یکی عمل کردم و نتایج خوبی هم گرفتم و چون نتایج مثبت بود به خود باوری رسیدم و دیگران هم به من نگاه می کردند الان توی شهر خودمان چهل الی پنجاه نفر از فامیل ها و دوستان خودم کنگره ای هستند و من فکر می کردم به هیچ دردی نمی خورم ولی بعدها متوجه شدم همه آنها داشتند من را نگاه می کردند و منتظر بودنت موفقیت من را ببینند و این تغییرات را مدیون کنگره و آموزش ها ی کنگره و خداوند هستم که به من کمک کردند که به چیزهایی که از دست داده بودم برسم در هر صورت راه سختی بود و وقتی که خود را از ناامیدی می خواهید بیاورید بیرون خیلی سخت است و وقتی که می خواهید یکی را باور کنید خیلی سخت تر می شود ولی نمی دانم چه حکمتی در این سختی ها وجوددارد که هر آنچه زمان بگذرد این سختی ها شیرین و شیرین تر خواهد شد، من در لژیون به رهجوها توضیح می دهم که کنگره الان شناخته شده است و بیست سال است که کنگره شروع به فعالیت کرده و توی همه شهرها شعبه دارد خیلی ها کنگره را می شناسند حالا ما می خواهیم یک شعبه را راه بیندازیم سختی دارد شما ببینید آقای مهندس چقدر سختی کشیده اند و باعث شده خیلی ها تغییر کنند و به آسایش برسند، خیلی وقتها ما سختی ها را تجربه می کنیم تا به عظمت روشنایی برسیم و انشالله که بتوانیم از این گذرگاه سخت عبور کنیم. در قسمت دوم جلسه امروز تولد یک سال رهایی آقا علی رضا را داریم ؛ آقا علی رضا یکی از رهجوهای خوب کنگره هستند و راهنمایان از حال و هوای گذشته رهجو می گویند و این تفاوت را می گذارند تا عظمت این روشنایی مشخص شود ؛ علی رضا امروز با قبل خیلی فرق دارد چه در ظاهر و چه در باطن خیلی صاف تر و میزان تر از قبل شده است ، شاید بتوانم بگویم بیست سال جوانتر شده و وقتی علی رضا برای ورزش می آمد می گفتیم شما نمی خواهد بدوید فقط این مسیر را راه بروید می گفت کمرم درد می گیرد ولی خدا را شکر الان ورزش والیبال بازی می کند و خیلی خوب شده است در ظاهر، اخلاق و رفتار خیلی فرق کرده و این تفاوت ساده به دست نیامده است زحمت های زیادی کشیده شده و ایشان یکی از رهجوهایی هستند که قبل از اتمام سفر چهل سی دی را تمام نوشته بودند و برای سفر سیگار هم پیش قدم بودند در نهایت همه افتخار می کنیم به کنگره و به رهجوهایی مثل علی رضا که باعث شده خیلی ها تغییر کنند ، من هم از طرف خودم در رأس به بنیان کنگره جناب آقای مهندس دژاگام تبریک می گویم به خانواده محترم جناب مهندس که خیلی سختی ها را متحمل شده اند تا آقای مهندس بتواند این رسالت را به سرانجام برساند ،به خود آقا علی رضا، به خانواده محترمشان به آقا کوروش پسر نازنین آقا علی رضا و به فاطمه خانم دختر و همسفر شان که تأثیرات خوبی را در جلسات گذاشته تبریک می گویم و ما باید بدانیم خیلی وقت ها آدم ها تاریکی را تجربه می کنند تا به عظمت نور برسند نه اینکه خداوند دوستشان نداشته باشد بلکه توی عمق تاریکی ها می روند تا بیشتر به طرف روشنایی ها حرکت کنند.





ویرایش و تایپ : مسافر سجاد ( رهجوی لژیون سوم )
- تعداد بازدید از این مطلب :
30