همسفر غزل مقالهای در مورد دستور «جلسه جهانبینی ۱و۲» ارائه کردند که در ادامه میخوانیم:
مقدمه:
آنچه ما نسبت به کل هستی یا جهان درون و برون، برداشت، ادراک، دریافت و احساس مینماییم؛ جهانبینی نام دارد. جهانبینی در کنگره۶۰ به عنوان یکی از پارامترهای اضلاع مثلث درمان اعتیاد میباشد و بر اساس اعتقاد کنگره برای درمان بیماری اعتیاد لازم است هر سه مؤلفه جسم، روان و جهانبینی به تعادل برسد. برای رسیدن به رهایی و آرامش لازم است، انسان دانش خود را پیرامون مسئله جهانبینی ارتقاء بخشد.
اصل مطلب:
در بحث جهانبینی در کنگره۶۰ ما با مفهوم سفر اول، سفر دوم و سفر سوم آشنا میشویم و سفر؛ یعنی حرکت از یک مبدأ معلوم به یک مقصد معلوم، برای انجام سفر باید مبدأ و نیز مقصد مشخص باشد. سفر اول مربوط به مسافرانی است که به جهت رهایی خویش از بندهای اعتیاد (از مصرف مواد مخدر تا قطع آن) حرکتی بسیار مهم را آغاز نمودهاند. سفر دوم از بینیازی به مواد مخدر شروع شده و تا رسیدن به خود ادامه دارد و سفر سوم از رسیدن به خود تا رسیدن به قدرت مطلق میباشد که زمان آن پایانی ندارد.
جهانبینی کنگره را میتوان جز جهانبینیهای الهی و عرفانی؛ همچنین تا حدودی علمی دستهبندی کرد. در جهانبینی مثلثهایی معرفی شده است؛ مانند مثلث درمان، دانایی و مثلث جهالت که مثلث دانایی و جهالت در مقابل هم قرار دارند. اجزای مثلث دانایی؛ تفکر، تجربه و آموزش است و اجزای مثلث جهالت؛ ترس، ناامیدی و منیت است.
جهانبینی، انسان را به دو قسمت صور آشکار و صور پنهان تقسیم کرده است. صور آشکار آنچیزی است که مشاهده میکنیم؛ مانند قلب، ریه، کلیه و... صور پنهان غیر قابل مشاهده است؛ مانند عقل، نفس، روح و ... برای شناخت صور پنهان از مدلهایی؛ مانند مدل شهر وجودی و مدل قلعه عقل استفاده میشود. بیشترین توجه ما در جهانبینی مربوط به صور پنهان و نفس است. نفس آنچیزی است که در ظاهر و باطن تعیین موجودیت میکند و خواستههایی دارد که شامل دو بخش معقول و نامعقول میباشد.
در مدل شهر وجودی اینچنین بیان میشود که فرد مصرف کننده فرماندهی جسم خود را از دست میدهد و روان و جهانبینی او در خدمت مواد و مصرف مواد است به نحوی که هر کجا مواد بگوید، میرود و هر کجا که مواد نگوید نمیرود؛ حتی غذا خوردن او نیز تحت تاثیر مواد مخدر است. به مجموعه این حالات جهانبینی افیونی یا معتادگونه میگوییم؛ یعنی نگرش، احساس، ادراک و برداشتی که تحت تاثیر مواد مخدر و مصرف آن به وجود آمده است و فرد خود، زندگی و تمام هستی را از دریچه مواد مخدر، مصرف و نشئگی میبیند.
برای اصلاح و به تعادل رساندن جهان بینی افیونی یک اصل مهم و اساسی، آموزش است. در این اصل، مصرف کننده وارد چرخه آموزش میشود و با یاد گرفتن و کسب آگاهی از علم اعتیاد و شناخت صورت مسئله اعتیاد بلافاصله دیدگاه او نسبت به بیماری اعتیاد تغییر میکند؛ همانگونه که جهانبینی بستر تعادل جسم و روان است، جسم و روان نیز بستر تعادل جهانبینی میباشد و بدون در اختیار داشتن تعادل نسبی در قسمت جسم، کار کردن روی مقوله جهان بینی و به تعادل رساندن آن هیچ معنا و مفهومی ندارد.
در طول حداقل ۱۰ماه سفر اول یا دوره درمان با کاهش تدریجی و پلهای مصرف، قرار گرفتن در جمع و گروه، مشارکتهای جمعی، خدمت و دریافت آموزشها و عمل به آنها فرد در وضعیتی قرار میگیرد که اضلاع مثلث درمان اعتیاد او پا به پای یکدیگر به تعادل میرسند.
نتیجه گیری:
همه مطالب در درون و برون ما وجود دارند و همه بدیها و خوبیها از خود ما شروع میشود و سرچشمه میگیرد؛ اگر مثبت باشیم، خود و دیگران را دوست بداریم و افکار منفی نداشته باشیم، تکتک سلولهای بدن حالشان خوب میشود و چهره ما نیز زیبا و دوست داشتنی خواهد شد و در ادامه تمام دنیا و هستی ما را دوست خواهند داشت و به ما احترام خواهند گذاشت.
منابع: جزوه جهانبینی، سایت کنگره ۶۰
نویسند: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر پرنیان (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر پرستو رهجوی راهنما همسفر پرنیان (لژیون چهارم)
تنظیم و ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
98