مثلث درمان درکنگره شامل جسم، روان و جهانبینی است که هر سه ضلع این مثلث، باید به تعادل برسد، در این مقاله به ضلع جهانبینی میپردازیم. به تعادل نرسیدن جهانبینی باعث میشود، بر جسم و روان تأثیر منفی بگذارد. جهانبینی شامل دو بخش درون و بیرون است؛ یعنی احساس و ادراک شخص نسبت به خود و تمام هستی. تمامی ادیان و پیامبران برای تکمیل حلقه جهانبینی و رسیدن انسان به آرامش و آسایش آمدند. تفاوت انسان و حیوان در داشتن اختیار است و انسان به دلیل داشتن اختیار نیازمند آموزش جهانبینی است تا بتواند بین دوراهیها بهدرستی تصمیم بگیرد. جهانبینی چگونه زیستن را آموزش میدهد، اینکه چطور به صلح و آرامش برسم و خود را به مسلخ نبرم.
ای برادر تو همان اندیشهای مابقی تو استخوان و ریشهای
اندیشهای آن چیزی است که انسان را میسازد، افکار و اندیشه اوست. یکی از نشانههای جهانبینی این است که به خود و دیگران آسیب نرسانم، نشانه دیگر این است که از خوشحالی دیگران، خوشحال و از ناراحتی آنها ناراحت شوم. شاهکلید آموزش جهانبینی، تزکیه و پالایش است. شخصی میتواند آموزش بگیرد که تواضع و فروتنی داشته و منیت را کنار بگذارد. طبق فرموده استاد امین صرفاً خواندن و نوشتن مطالب کافی نیست و مهم کاربردی کردن آن است. همسفری که به آموزش جهانبینی اهمیت ندهد، کنگره تبدیل به محلی برای تفریح او میشود؛ شاید در ابتدا انرژی بگیرد؛ ولی باگذشت زمان به این دلیل که گرههای او باز نشده، انگیزه و توان برای حرکت ندارد؛ مانند مشک که سوراخ است، در آب فرومیبریم و بعد از پر شدن، سریع آب از آن خارج میشود، در اینجا هم گرههای وجودی فرد امکان ذخیره انرژی را نمیدهد.
جهانبینی میتواند، تفسیر انسان را نسبت به مسائل تغییر دهد. گاهی از مسائل مثبت، ناامیدی خلق میکند و گاهی از مسائل منفی تفسیر مثبت دارد. جهانبینی علم قوانین زندگی است و یادگیری آن بااستعداد و هوش مرتبط نیست؛ در ابتدا شخص به دلیل اینکه کلیدها را پیداکرده خوشحال و امیدوار است؛ ولی زمانی که بتواند از کلیدها در جای مناسب استفاده کند، آن را کاربردی کرده و به قلب او راهیافته است. با کمک علم جهانبینی، انسان میتواند، به دانایی مؤثر دست یابد و از دیوار ترس، ناامیدی و منیت عبور کند. همچنین این امکان را میدهد که حسهای منفی و راه مقابله با آن را بیابد؛ مثلاً برای از بین بردن ترس، باید در دل آن برود و برای از بین بردن خشم باید بر آن غلبه کند.
بنابراین فراگرفتن جهانبینی، نباید باعث گردد، من انسانها را آنالیز، قضاوت و تقسیمبندی کنم و مشخص کنم، چه کسی منیت، کبر و سایر خصوصیات را دارد؛ زیرا بر اساس این تقسیمبندی شروع به برخورد میکنم و در اینجاست که ارتباط انسان دچار اختلال میشود، در نگاه او کراهت به وجود میآید؛ درصورتیکه جهانبینی، باید بهگونهای باشد که انسانها به یکدیگر نزدیک شوند؛ یعنی با دیدن منیت در شخصی من گذشت و بخشش را یاد بگیرم.
منابع: سیدیهای عبور، حقیقت، حلقه مفقوده ۲، امواج بازدارنده ذهن و جزوه جهانبینی
نویسنده: راهنما همسفر مائده (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال همسفر منصوره (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
141