دوازدهمین جلسه از دور پنجاه و دوم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی راهنمای محترم همسفر مهراد، نگهبانی همسفر بهنام و دبیری همسفر فرامرز، با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من»، پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
پیش از این که میخواستم در این جایگاه قرار بگیرم با نگهبان جلسه صحبت میکردم؛ هرچه میگذرد بیشتر به این نتیجه میرسم که جایگاه، من را انتخاب میکند و این جایگاه تصادفی نیست. هر شخص برای دستور جلسهای انتخاب میشود که در آن یا گرهای دارد و یا آن را حل نموده و به دانایی رسیده است. در هر دو صورت دغدغهٔ انسان بوده است.
وادی دوم و تجربهٔ شخصی خودم این است؛ زندگی تک به تک انسانها سرشار از نشانه است که با ما صحبت میکنند. وقتی اثر انگشت هر نفر منحصر به فرد است؛ یعنی این که تو منحصر به فرد هستی. یعنی کسی شبیه تو نیست؛ پس مأموریتی که بر عهده تو است را کسی دیگر نمیتواند انجام دهد.
قطعاً همهٔ ما هنگامی که به این چرخه آمدیم؛ مانند آن است که به یک دانشگاه بسیار معتبر بورسیه گرفتهایم. اینجا دیگر انتخاب من است. میتوانم از این بورسیه به کشور دیگری بروم و همیشه به دنبال خوشگذرانی و مشروب خوردن و قمار باشم و یا میتوانم تمرکز خودم را بر روی واحدهای دانشگاه بگذارم تا قبول شوم.
اصلاً برای چه آمدهام؟ این انتخاب است؛ انتخابهایی که انسان در طول زندگی انجام میدهد باعث ایجاد ساختارهایی میشود. اگر این انتخابها اشتباه باشند در نهایت آن ساختار باعث ناامیدی میشود؛ زیرا دامنهٔ انتخابهای انسان را پایین میآورد. استاد امین هم اشاره نمودند: تاریکی یکسری از انتخابهای انسان را میگیرد. اینگونه مثال میزنم: من به کنگره میآیم گرهام باز میشود. اکنون بعد از آن چگونه است؟ برم به دنبال زنگی خودم و پشت سرم را هم نگاهی نیندازم؟ این به معنی قدرنشناسی است. آقای مهندس میگویند: کنگره رایگان هست؛ ولی مفتی نیست! زمانی که راهنما از من گرهای باز میکند، حتماً باید قدردان باشم، بمانم و خدمت کنم.
این یک انتخاب است. استاد امین میگوید: انسان باید سی درصد زندگی خود را به قدردانی اختصاص بدهد. قدردانی از کسانی که برای شما زحمت کشیدهاند. اگر انسان به دنبال خواستههای خویش برود و قدردانی را فراموش کند و آن سی درصد را به قدردانی اختصاص ندهد (سی درصد زندگی به معنی: انرژی، مالی، وقت و...) در نهایت در مسیر رسیدن به خواستههایش برگشت میخورد و دچار ناامیدی میشود.
اما اگر انسان در زندگی خود قدردان باشد به قول استاد امین: زندگی خود را بیمه میکند. برای خود من به تازگی پررنگ شده است. خیلی از انسانها مسیری را در زندگی خود رفتند؛ ولی در نهایت برگشت خوردند. وقتی در زندگی آنها نگاهی میاندازم میبینم انسانهایی دچار این مشکل شدند که قدرنشناس بودند؛ پس مهم است. در زندگی انتخابهایی به واسطه انسانهایی که به من خدمت کردهاند انجام میشود. اکنون من در مقابل آنها چه کاری انجام میدهم و چه تصمیمی میگیرم؟ یک روزی من با حال خراب به اینجا آمدم. به محض آنکه این فشارها از روی گردن من برداشته شدند، در پی زندگی خودم بروم؟ حداقل چیزی که آموزش گرفتم را باید انتقال بدهم. طبق این وادی اگر من چیزی را میآموزم، در مقابل آن موضوع کاملاً مسئول هستم؛ یعنی باید یک گوشهای از این هستی را به دست بگیرم.
آقای مهندس میگویند: سیستم نیروهای خود را دور نمیریزد. مگر میشود به یک معلم کارآزموده بگویند به سلامت، خوش آمدید. تک به تک ما در این زندگی مانند دانشجوهایی هستیم که اگر واحدهای خود را به خوبی پاس نماییم، تبدیل به یک استاد میشویم. باید یک گوشه از هستی را بگیرید و مسئولیتی که تنها مختص به شما است باید انجام شود؛ زیرا تنها تو میتوانی آن را انجام بدهی. در غیر این صورت و یک انتخاب اشتباه دوباره ساختاری به وجود میآید که بهای آن را باید بپردازم؛ اما اگر در جهت درستش حرکت نمایم هم بیشتر آموزش میگیرم و هم بیشتر به آرامش میرسم.
.jpg)
تایپ و ویراستاری: همسفر یوسف (لژیون چهارم)
تصویربردار: همسفر یوسف (لژیون چهارم)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
257