جهانبینی، الفبای زبان را برای ما میشکافد. هدف از آموختن این است که من تصویر ذهنی درست را به وجود آورم، درست زندگی کنم تا به آرامش و آسایش برسم.
استاد امین میفرمایند: جهانبینی برای افراد مثل طناب و قرقره است؛ آنها را از تاریکی بهطرف روشنایی میبرد. بیشترین بار جهانبینی را کارگاههای آموزشی و لژیونها برعهده دارند؛ هر چقدر من از سیدیها و سخنان استادان آموزش بگیرم و کاربردی کنم آن زمان توانستهام جهانبینی خود را ارتقا بدهم، اگر قانون بازی یا روش زندگیکردن را یاد بگیرم، قطعاً به آن نقطه آرامش و آسایش میرسم! استاد امین بارها تأکید میکنند؛ جهانبینی متعلق به همه انساناست یعنی هر چقدر انسان دانا و آگاهتر باشد، دید او نسبت به مسائل و مشکلات باز و شفافتر میشود.
در این جزوات برای بهتر متوجهشدن و درک مطالب از مدل استفاده شده است؛ مدل اول، عقل که آن را به قلعهای در شهر وجودی تشبیه کرده است؛ تا هر چیزی در تفکر و اندیشه خلل ایجاد نکند که باعث تغییر ساختار و عملکرد مغز شود! هر چقدر داناییفرد بالا باشد، قدرت مقابله با تاریکی و نیروهای منفی بالاتر است.
اگر من ظرفیت برای خدمت یا آموزش نداشته باشم، مواد شبه افیونی در بدن ترشح نمیشوند. اولین قدم برای تغییر و پذیرش، تسلیمشدن است؛ شرط لازم این است که من مسئولیت خودم را بپذیرم بعد تسلیم شوم تا تغییرات شروع شوند. زمانی که خواسته تغییر نکند، تغییر هم ایجاد نمیشود مثل روش DST در درمان که با آغاز سفر، تیپر دارو مواد شبه افیونی فعال و شروع به تولید در بدن میکند.
اگر من نیاز خود را پیدا و آن را برطرف سازم، ساختار بد هم از من دور میشود. زمانی که دید من نسبت به جهان اطراف تغییر کرد؛ آن زمان میتوانم برای حل مشکلم راهحل پیدا کنم و گره کور زندگیام را آرامآرام باز کنم، از ضد ارزشها پرهیز و به دانایی خودم بیفزایم، در مقابل مشکلات صبور باشم و مثلث دانایی؛ تفکر، تجربه و آموزش را همسو با هم جلو ببرم، به وجود نیروهای منفی آگاه شده و بهطرف تاریکی سوق پیدا نکنم یا اگر وارد تاریکی شدم با آموزش و تجربهای که کسب نمودم از درون تاریکی بهطرف روشنایی حرکت کنم؛ در غیر این صورت نیروهای بازدارنده با ابزار ترس، ناامیدی و منیت باعث پدیدآمدن حسهای مخرب در وجود من میشوند.
همه خواستهها قبل از بهوجودآمدن، حس مخصوص به خود را پدید میآورند؛ این حس باعث جاذبه و دافعه بین ذرات نفس میشود. خواستهها مانند بذر یا دانه هستند که باید بستر و زمین مناسب برای پرورش داشته باشند؛ اگر بستر مناسب باشد، ذراتی که دارای خواسته و حسهای مشترکی هستند همدیگر را جذب و برای رسیدن به هدف و خواسته خود، ساختار تشکیل میدهند. ساختارهای بد یا مافیایی میتوانند درون انسان ترس ایجاد کرده و حس او را بد کنند تا سطح انرژی شخص کاهشیافته و تولید خشم، کینه، تنفر و حسادت کند؛ اما با مثلث دانایی که مؤلفه مهمی است، میتوانیم فرمانهای غلط را به درست تبدیل کنیم. استاد امین اشاره میکنند: چرا همه ما انسان دانایی نیستیم؟ علتش این است که نیروها و عواملی هستند که نمیگذارند دانایی ما پیشرفت کند؛ مانند خشم، نفرت، کینه، ناامیدی...
مدل دیگر جزوه، ظرفیت است آن را تشبیه به استخر انرژی کردهاند؛ این استخر میتواند آلوده و کثیف باشد یا تمیز و پاک. یک انسان مثل همین استخر است؛ هر آن چیزی که در بیرون میبینیم در درونش نیز وجود دارد و بالعکس؛ بنابراین اگر حسهایمان را پالایش کنیم، استخری با آب زلال و پاک داریم. ظرفیت هر چقدر بزرگ باشد، گنجایش ما هم برای آموزش و حسهای خوب زیاد میشود. بهترین کمک برای پرهیز از حسهای بد، خدمتکردن است. امیدوارم که بتوانیم از آموزشهایی که در کنگره میگیریم جهانبینی خودمان را افزایش دهیم و آن را کاربردی کنیم.
نویسنده: همسفر شکوفه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
عکس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آبیک
- تعداد بازدید از این مطلب :
107