جلسه دوم از دوره یکم کارگاههای آموزشی کنگره۶۰؛ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی شهرضا؛ با استادی دیدهبان محترم مسافر اصغر منصوری، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه "هفته دیدهبان" پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر. همواره سپاسگزار خداوند هستیم. هفته دیدهبان رابه همه در رأس به آقای مهندس تبریک میگویم.
بسیاری از ما برای لذت بردن از مواد مخدر یا تغییر دادن وسایل خانه و امثال آن جستجو میکردیم. اما خداوند میفرماید که با یاد او، دلها آرامش مییابد و این یاد خدا در دل هر یک از ما وجود دارد. کمک کردن به یکدیگر، امری ضروری است. امیدوارم همانگونه که خداوند لطف خود را شامل حال ما کرده است، ما نیز بتوانیم در این مسیر، به دیگران یاری رسانیم.
همه اینها را بیان کردم تا بگویم فردی که روزی چهل گرم مواد مصرف میکرد و قادر به راه رفتن نبود، اکنون به شخصی تبدیل شده است که در هفته چهار هزار کیلومتر مسافت را طی میکند.و این همه لطف خداوند و روش درماني صحیح است انسانها از بدو آفرینش یکسان هستند و هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. این مسیرها هستند که باعث تمایز آنها میشوند. همه شما که در اینجا حضور دارید، برای این به کنگره60 میآیید که یازده ماه سفر کنید. خب، کسی که در لژیون حضور دارد و به سخنان راهنما به درستی گوش میدهد و آنها را اجرا میکند، موفق خواهد بود. اما فردی که سیدیها را به درستی نمینویسد، شربت را به درستی مصرف نمیکند، قوانین و حرمتهای کنگره را رعایت نمیکند، در نهایت به خداوند گله میکند که چرا از قافله عقب مانده است. این افراد در مسیر درست قرار ندارند.

مسیر مشخص است و همه چیز تابلوگذاری شده است؛ شانزده پله، یازده ماهه. چرا من عقب ماندهام؟ چون نخواستهام و تلاش نکردهام. پس من الان میگویم من این کار را کردم، آن کار را کردم، به یاد این بودم، هیچکس مرا قبول نداشت. فردی بودم که دیگر به آخرخط رسيده بودم. اما اکنون از خداوند عمری طولانیتر میخواهم، اکنون دلم میخواهد زنده باشم و کار کنم.
از بزرگی پرسیدند که چه چیزی ازخدا بخواهیم ایشان فرمودند: که صبح زود، هنگامی که از خانه بیرون میروید، اینگونه بگویید که “خدای من امروزبرای خودم مفید باشم.” وقتی این دعا را برای خودتان کردید که مفید باشید، مطمئن باشید برای دیگران هم مفید خواهید بود. اگر من تمام این صحبتها را کردم که من دیدهبان هستم، برای چه کسی کار میکنم؟ من برای خودم کار میکنم. جناب مهندس هم برای خودشان کار میکنند. همه آمدهاند تا آموزش ببینند و برای خودشان کار کنند. همه آمدهاند تا ارتقا یابند و به جایگاه اصلی خود بازگردند. اما چرا به وسط آمدهام؟ به خاطر قوانینی است که شما باید به وسط بیایید و به دیگران کمک کنید تا بتوانید به خودتان یاری برسانید. شرط تکامل همین است.
حالا در این جمع، به اندازه توانتان، ناراحت نباشید. هر کسی که جلوی در ایستاده و خودروها را هدایت میکند، به اندازه وسع خود، اما به درستی این کار را انجام میدهد. کسی که چای تعارف میکند، خودروها را تنظیم میکند، ، باید کارش را به درستی انجام دهد. اگر امروز کارش را درست انجام ندهد، آیا پیروز شده است؟ اگر دیدهبان کارش را به درستی انجام ندهد، آیا موفق بوده است؟ پس نباید فکر کنیم که جایگاه ما از بین میرود. عمل ما کار ما را مضاعف میکند. اگر من که دیدهبان هستم باید وظیفه خودم رابه درستی انجام بدهد.
انشاءالله همیشه در چرخه کنگره باشیم، دعا کنیم که همیشه در دایره آموزش باشیم و آموزشها را به کار بگیریم. آن چیزی که میآموزیم با آن چیزی که یاد میگیریم تفاوت دارد. من در جایگاه دیدهبانی چیزی را یاد گرفتهام و خداوند هم همان را از من میخواهد. حرکت ما در هر جایگاهی که هستیم، به اندازه وسعمان مورد انتظار است.
عزیزانی که تمکن مالی دارند، مطمئن باشند پولی که برای کنگره اهدا میکنند، از بین نمیرود. کنگره به اندازه کافی تمکن مالی دارد و شخص دیگری این کار را انجام خواهد داد. خداوند شما را به اینجا آورده و این انتظار را از شما دارد. من در این پانزده سالی که در کنگره هستم، این مسائل را به چشم دیدهام. من دیدهام که شخصی آمد و رفت. اگر خداوند امروز جایگاهی به من داده، به دنبال آن مسئولیت نیز هست.
خداوند از من چه میخواهد؟ حالا فکر میکنیم اول کار به شما گفتم، به محض اینکه چیزی به تو داد، خداوند سریعالحساب است. تا زمانی که خداوند چیزی به تو نداده، از تو چیزی نمیخواهد. یک سفر اولی به محض اینکه وارد کنگره60 میشود، از همان روز اول خداوند به او میدهد، حتی پول هم میدهد. من بارها اینجا گفتهام، فرد هروئینی که روزی پانصد هزار تومان هزینه مصرفش بود، دست کم در ماه پانزده میلیون تومان خرج داشت، اما همان روز اول مصرفش قطع میشود. خیلی مصرف کند، روزی پانزده سیسی مصرف میکند که هر سیسی ده هزار تومان است، یعنی روزی صد هزار تومان میشود و در ماه سه میلیون تومان. هی کم میشود، یعنی دوازده میلیون به شمابرمی گردد و همیشه دعامیکردیم که خدایا به ما کمک کن و راهی پیش پایمان بگذار. راهی پیدا شد که بیاییم و حال دلمان خوب شود. من بارها گفتهام و همیشه خواهم گفت که حال دل خوب قیمت ندارد. به هیچ وجه قیمت ندارد. نمیخواهم ناراحتتان کنم، امروز روز جشن است، اما در راه که میآمدم، با خود گفتم خدایا ده سال پیش کجا بودیم و الان کجا هستیم؟
اینجا یک مهد است و میگذرد. در CD آفرینش، آقای مهندس میگویند که عدهای در زمین چیزهایی را غول کردند و فکر میکنند که دیگر تمام است. اما بابا، میگذرد. ناامید نباشید. بعضی مواقع آدم باید با مشکلات کنار بیاید. همه مشکل دارند، بیعیب کیست؟ خداست. بیمشکل کیست؟ خداست. همه اینها را باید در نظر داشته باشیم که مبدأ و هدفمان را بدانیم. ما در زمین هستیم و زمین را پست آفریدند، زمین را در سختی آفریدند. اگر اینها را بدانیم، راحتتر با مشکلات کنار میآییم و در کل مشکلی وجود ندارد.
یک روزی ازاعتیاد بدمان می امد، اما الان بعضی از خانمها، مخصوصاً آنها که راهنما هستند، داد میزنند و خدا را شکر میکنند که شوهرشان معتاد بوده و هروئین مصرف میکرده است. اگر این حرف را بیرون از کنگره بزنی، میگویند طرف دیوانه است. من روزی که آمده بودم، خانم شریفیان این حرف را در شعبه زد که خدا را شکر که شوهر من معتاد شد و کنگره را پیدا کردیم. بزرگترین مشکل هستی وقتی که میگذرد، میگوییم خدایا شکرت. صبر کنیم، در صبرمان بیصبری نکنیم. وقت باران برای همه محفوظ است. همه به آنچه که میخواهند، میرسند. مهم این است که در مسیر باشیم و قدردان باشیم، قدردان مهندس باشیم. هشت تا سرطان و شاید بیشتر (البته من از هشت تای آن خبر دارم) با روش DST درمان شده است.
پس همه با هم در کنار هم هستیم و تا زمانی که حرمتها و قوانین کنگره را همه انجام دهند، هستیم. به راهنمایان همسفران هم گفتم که نباید برایمان مهم باشد که کجا هستیم، مهم این است که باشیم و قدر همدیگر را بدانیم. هفته دیدهبان را تبریک میگویم، انشاءالله در کنار هم باشیم. این جشنها ادامه دارد، مطمئن باشید کنگره راه خودش را خواهد رفت و هر روز خبرهای خوب خواهد رسید. خداوند در قرآن میفرماید: در راه من به شما هیچ آسیبی نمیرسد. بدترین شرایط هستی در 200 سال اخیر، دوران کرونا بود. همه دیدیم، خیلیها هم عزیزانشان را از دست دادند.
حدود 3 الی 4 هزار NGO در دنیا داشتیم که تمامشان یا جمع شدند، یا مسکوت ماندند و یا ضرر کردند و تاوان دادند. تنها NGO که جلو رفت، کنگره 60 بود. در دوره کرونا، تنها NGO که مقاله در مورد سرطان چاپ کرد، کنگره 60 بود. چرا؟ چون وعده خداوند است. خداوند میگوید به من ایمان داشته باشید و نگران نباشید خیلی ممنون که به صحبت های من گوش کردید.
رهایی مسافر مولا رهجو راهنما محترم مسافر محمد:

تایپ: مسافر فرید لژیون پنجم، مسافر صادق لژیون پنجم، مسافر محمود لژیون دوم
ویرایش و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
476