English Version
This Site Is Available In English

جنگ نرم، جنگ بدون کشته و خونریزی

جنگ نرم، جنگ بدون کشته و خونریزی

امروز پنج شنبه ١١/٠٢/١۴٠۴ جلسه  چهاردهم از دوره دوم سری کارگاههای خصوصی مسافران کنگره ۶٠ زاهدان با استادی مسافر پرویز، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر صادق با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من» آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
تشکر می‌کنم از نگهبان و ایجنت محترم که به من اجازه خدمت دادند.
در مورد دستور جلسه وادی دوم «هیچ مخلوقی به بیهودگی قدم به حیات نگذاشته و هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم» در ابتدای وادی دوم جناب مهندس می‌گویند خوشحالیم که به جنگ نرم ادامه بدهیم جنگ نرم، جنگ افکار، جنگ اندیشه ،رفتار و کردار است نبردی که از قبل شروع شده و ادامه دارد.
در خود من این جنگ بسیار شدید بود مثل همان جنگی که استاد امین جنگ بدون کشته و خونریزی می نامند جنگ افکار، جنگ رفتارو کردار و صحبت کردن ، ترس و ناامیدی و توی جمع بودن. جنگی که در همه احوالات فرد هست. این جنگ شدیداً مرا آزار می‌داد تفکرات افیونی که همه زندگی مرا تحت شعاع قرار داده بود و همه تفکراتم در مواد فرو رفته بود و در ته تاریکی‌ها قرار داشتم . برای خرید مایحتاج زندگی خود چنان زمان را از دست می‌دادم که بدون ذره ای شرمندگی وقتی به بازار مراجعه می‌کردم که دیگر بازار و مغازه‌ای باز نبود.
تفکرات در بحث کار و خانواده و روابط خانوادگی کاملاً نابود شده بود عقل و جوهره وجود داشت ولی به کارگیری از آن اتفاق نمی‌افتاد توانایی در گرو مصرف بود.
با ورود به کنگره تفکرات عوض شد یواش یواش حس‌ها باز شد دوستان و رفاقت‌ها کاملاً عوض گردید ساختارهای ذهنی قبلی جای خود را به ساختارهای سالم و مناسب داد جنگ نرم هنوز هست ولی به نوع دیگری ادامه دارد.
جنگ نرم در موضوع اضافه وزن همان القائات و صحبت‌هایی است که دیگران مطرح می‌کنند که حالا مگر چند وقت زنده‌ایم باید از غذا و خوردن نهایت استفاده را برد ولی من با ایمان و باور به کنگره و متد آن، مسیر خود را در موضوع تغذیه سالم ادامه دادم سختی‌هایی که در شروع احساس می‌کردم دیگر از آنها ترس نداشتم ترسی که ریشه در تفکرات غلط داشت و خود را با انواع بیماری‌ها مثل دیسک کمر و تنگی نفس نشان می‌داد و همیشه می‌گفتم من همینم که هستم و هیچ تغییری را برای خودم تصور نمی‌کردم.
بر اساس افکار و اندیشه‌های غلط همیشه در دوراهی زندگیم مسیر نادرست و راهی که سریع‌تر مرا به مقصد برساند انتخاب می‌کردم و دنبال قرصی بودم که بخورم تا دردهای مرا تسکین دهد غافل از اینکه درد را تسکین می‌دادم چه کاری برای افکار و روح و نفسم می‌توانستم انجام بدهم.
خوشحالم که در کنگره هستم جایی که برای رفع هر مشکل و معضلی تفکر شده و برنامه‌ریزی شده راه حل و درمان وجود دارد دیگر در دوراهی زندگی انتخاب درست برایم اتفاق می‌افتد و می‌توانم نیروهای منفی و تخریبی را مدیریت کنم به قول جناب مهندس برای رهایی از افکار غلط، تزکیه و پالایش و پرهیزکاری نیاز است و باید در صراط مستقیم باشیم اعمال درست انجام بدهیم نتیجه آنها آرامش و تعادل می‌شود آرامشی که از من به خانواده‌ و اطرافیانم منتقل می‌شود.


نگارش : مسافر محمد.س (لژیون یکم راهنما آقای جواد)
عکس و ارسال : مسافر رامین (لژیون یکم راهنما آقای جواد)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .