هفتمین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی - خصوصی کنگره ۶۰، ویژه خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی نسترن اصفهان، با استادی مسافر فاطمه، نگهبانی مسافر اعظم و دبیری مسافر عفت، با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من» روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان فاطمه هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم بهخاطر این که امروز در راستای خدمت قرار گرفتهام. از راهنمای گرامیام خانم فاطمه، قدردانی میکنم که به بنده اجازه خدمت دادند. دستور جلسه امروز؛ «وادی دوم و تأثیر آن روی من» است.
سرفصل این وادی میگوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمینهد. هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. قبل از ورود به کنگره، من فردی بودم با افکار بسیار پریشان و مخرب و در مسیر ضدارزشها حرکت میکردم. از لحاظ جسمی، روحی، روانی کاملاً بههمریخته بودم و حتی از وضعیت ظاهری مناسبی نیز برخوردار نبودم و بارها دست به خودکشی زده بودم، سؤالات و چراهای زیادی در ذهنم بود و پاسخ هیچکدام را نمیدانستم.
مثلاً میگفتم: خدایا چرا من به این دنیا آمدهام؟ چرا من زنده هستم؟ چرا زندگی میکنم؟ و... همیشه ناامید و طلبکار بودم، هیچ امیدی به زندگی نداشتم تا زمانی که وارد کنگره شدم و وادیها را کار کردم، سیدیها را نوشتم و قوانین و حرمتها را رعایت کردم و سفر کردم، پس از گذراندن این مراحل، جسم و تا حدود زیادی روان من به تعادل رسید. خدا را شکر میکنم بابت همه این نعمتها.
من تازه فهمیدهام که برای هدفی به این دنیا آمدهام، وظیفه و رسالتی دارم و با اختیار خودم به این دنیا آمدهام. این اطلاعات و آگاهی را از کنگره ۶۰ آموختم، و تازه متوجه شدم کجای کار هستم و سعی کردم چراها را، به چگونه تبدیل کنم، به درمان برسم، هدفگذاری کنم، به تعادل نسبی و به یک حال خوش برسم.در کنگره یاد گرفتم که؛ ضدارزشها را شناسایی و از آنها دوری نمایم و سعی کنم در مسیر ارزشها قرار بگیرم. وقتی من در مسیر ارزشها باشم و در صراط مستقیم حرکت کنم، راه برایم باز میشود. آقای مهندس میفرمایند: وقتی جسم به تعادل برسد، روان هم به تعادل خواهد رسید.
واقعاً بهخاطر ابزارهایی که آقای مهندس توسط آموزشها در اختیار ما قرار دادند، سپاسگزارم و خدا را شکر میکنم. همیشه به همه چیز شک داشتم.استاد امین و جناب مهندس، همیشه تأکید میکنند که؛ از طبیعت درس بگیرید، خیلی وقتها به طبیعت نگاه میکنم میبینم یک درختی که خم شده، برای اینکه دیگران بتوانند از سایه آن بهرهمند و از محصولاتش استفاده کنند. دیاکسیدکربن هوا را بگیرند و اکسیژن تولید کنند و یا یک گل که بوی خوش خود را در هوا پراکنده و طبیعت را بسیار زیبا میکند.
پس گیاهان، حیوانات و انسانها ،جهت بیهودگی پا به هستی نگذاشتهاند. یک وظیفه، هدف و یک رسالتی دارند . انسان باید برای کسب آگاهی بیشتر، تلاش کند تا به تکامل برسد. من سعی کردم به نوبه خودم خدمتگزار کنگره باشم، فرمانبرداری کنم، قوانین و حرمتها را رعایت کنم تا بتوانم به همنوعان خودم خدمت نمایم، همه انسانها خصوصیات منحصربهفرد خود را دارند و این نشان میدهد قدرت مطلق، چهقدر دانا و تواناست.
انسان با دیدن مخلوقات و شگفتیهای جهان هستی، به بزرگی و عظمت خداوند بیشتر پی میبرد و میتواند خداوند را احساس کند. قبل از کنگره به طبیعت توجه نمیکردم، الان به کوه، درختان، حیوانات و طبیعت، بیشتر توجه میکنم، از آنها درس میگیرم و به حال خوش میرسم و هر چه بیشتر به طبیعت توجه میکنم، بیشتر به بزرگی خداوند پی میبرم و میبینم طبیعت چقدر برای ما مفید است یا حیوانات برای چه خلق شدهاند.
حیوانات تولیداتی در اختیار ما قرار میدهند، از گوشت و شیر آنها گرفته تا پوست و بقیه فوایدی که برای انسان دارند. بابت خَلق تمامی موجودات، طبیعت و هستی، از خداوند سپاسگزارم و از بنیان کنگره ۶۰، آقای مهندس و خدمتگزاران تشکر و قدردانی میکنم.امیدوارم خداوند به همه ما توفیق خدمت عنایت بفرماید تا بتوانیم قطرهای از اقیانوس بیکران رحمتش باشیم، متشکرم که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ: مسافر خاطره، لژیون هفتم، نمایندگی نسترن اصفهان.
ویرایش: مسافر کبری، لژیون یکم نمایندگی نسترن اصفهان.
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
35