English Version
This Site Is Available In English

از ذرات جرقه به روشنایی وسیع می‌رسیم

از ذرات جرقه به روشنایی وسیع می‌رسیم

جلسه هفتم از دوره سوم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی زال‌پارس با استادی راهنما همسفر فائزه، نگهبانی راهنمای تازه‌واردین همسفر الهه و دبیری همسفر راضیه با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من» روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:٠٠ آغاز به‌کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان فائزه هستم یک همسفر

با تشکر از ایجنت و نگهبان جلسه، بسیار خوشحالم که امروز توفیق دیدار دوستان قدیمی را پیدا کردم. سپاسگزارم که شرایطی فراهم شد تا من که مدتی از کنگره فاصله گرفته بودم، دوباره بازگردم. دستور جلسه، وادی دوم و تأثیر آن روی من است؛ اما به‌سبب برگزاری لژیون سردار، لازم است از منظر مالی نیز به آن بپردازیم.

برای بررسی پیامی که وادی دوم در حوزه مسائل مالی دارد، آن را ورق زدم و به جمله‌ای کلیدی برخوردم: «از ذرات جرقه به روشنایی وسیع می‌رسیم». حال باید دید ذرات جرقه در زندگی من چه بوده‌اند و چگونه به روشنایی وسیع دست یافته‌ام؟

در تمام این سال‌ها، با وجود تنگناهای مالی، همواره عضو لژیون سردار بوده‌ام و در این جایگاه باقی مانده‌ام. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی، دنور شدم؛ اما سؤال اینجاست: چگونه می‌توان به روشنایی وسیع رسید؟

اگر به زندگی‌نامه آقای مهندس دقت کنیم، متوجه می‌شویم ایشان نیز شرایط بسیار دشواری را پشت سر گذاشته‌اند. حتی 7 سال پس از تأسیس کنگره، هنوز چک برگشتی داشتند، چرخه مالی منظمی وجود نداشت و خانواده‌شان پراکنده بودند؛ اما اکنون، پس از 28 سال، تنها چرخه مالی مربوط به فروش سی‌دی‌ها، ماهانه 8 میلیارد تومان است که صرف ساخت دانشگاه بزرگی در قشم می‌شود.

باید به این چرخه‌ها دقت کنیم و ببینیم چه فرکانسی را به هستی می‌فرستیم. آقای مهندس زمانی در فقر بودند و اکنون در ثروت؛ اما تفاوت در نوع تفکر است. چه آن زمان که در فقر بودند و چه حالا که در ثروت‌اند، تفکرشان همواره بر سازندگی متمرکز بوده است.

در حقیقت، نوع تفکر ما است که تعیین می‌کند چه می‌خواهیم انجام دهیم. نه شغل، نه درآمد و نه حمایت دیگران؛ هیچ‌کدام عامل تعیین‌کننده نیستند. تفکر، انسان را به رشد و تغییر می‌رساند. این تفکر من است که آثارم را در جهان هستی به‌جا می‌گذارد و تعیین کننده مسیر است. من با چه تفکری زندگی می‌کنم؟ آیا تفکر من فقیرانه است یا ثروت‌آفرین؟ آیا من سوار بر مادیات هستم یا اسیر آن‌ها؟

با تفکر، ساختارها آغاز می‌شود. ساختارهای زندگی من بر پایه تولید ثروت است یا تولید فقر؟ البته، ثروت فقط به معنای پول نیست؛ ثروت می‌تواند خوش‌قولی، ارزش‌ها، خانواده‌ غنی از محبت و عاطفه باشد. با این حال، بخشی از ثروت نیز به پول مربوط می‌شود.

باید از خود بپرسیم: آیا توانسته‌ام چرخه مالی زندگی‌ام را در مدتی که به کنگره آمده‌ام، اصلاح کنم؟ تا چه اندازه توانسته‌ام از ضدارزش‌های مالی فاصله بگیرم؟ این‌ها سؤالاتی هستند که باید با دقت به آن‌ها فکر کنیم.

نخستین روزی که وارد کنگره شدم، تفکرم، تفکر خدمت بود. با خود گفتم: «اینجا کدام جایگاه بیشترین تأثیر را دارد و من در کدام خدمت می‌توانم مفیدتر باشم؟» پاسخ برایم روشن بود؛ راهنماها بیشترین خدمت را انجام می‌دهند، مدام آموزش می‌گیرند و همان آموزش‌ها را منتقل می‌کنند. این همان چرخه تولید و خرج کردن آن‌چه تولید می‌کنیم است؛ باید مدام مطالعه کنند، خود را غنی سازند، سپس آن غنا را به دیگران ببخشند و دوباره از نو بیاموزند. همین روند باعث می‌شود چرخه‌ای عمیق و پُربار شکل بگیرد.


وقتی وارد کنگره شدم، در نهایت افسردگی، پریشانی و فروپاشی بودم؛ زندگی‌ای کاملاً آشفته، حاصل 30 سال زندگی در کنار اعتیاد. این‌طور نبود که حال خوبی داشته باشم و از سر دل‌خوشی به دنبال خدمت بگردم؛ بلکه با تمام وجودم به دنبال راهی بودم تا مفید باشم و انسان سالمی شوم.

به خودم گفتم: یا در این شرایط می‌میری یا ادامه می‌دهی و همین باعث شد که من پیوسته تفکر سازنده داشته باشم.

امروز که در لژیون سردار نشسته‌ایم، خوب است به این سؤال فکر کنیم: در جنبه‌های مختلف زندگی‌ام، چقدر تفکر سازنده دارم؟ از کنگره تا خانه، چقدر از آموزش‌ها استفاده می‌کنم؟ من، به‌عنوان یک زن، ستون خانواده هستم. همان‌طور که چادر یک ستون اصلی دارد، زن نیز ستون اصلی خانواده است.

درست است که همه‌ ما نیازمند تکیه‌گاه هستیم؛ اما بهترین تکیه‌گاه، خداوند است. نباید به هیچ انسانی امید داشته باشیم. من در زندگی‌ام تکیه‌گاهی نداشتم، همیشه تنها بودم؛ اما چون به خودم متکی بودم، همواره حمایت الهی را دریافت کردم.

وقتی به کنگره آمدم، نگفتم که باید راهنمای خوبی بیابم تا مرا بسازد؛ گفتم: «من چه خدمتی می‌توانم بکنم؟» هنوز هم لحظه‌ ورودم به کنگره را به‌خوبی به یاد دارم. 6 سال Nar-Anon (برنامه 12 قدمی برای خانواده و بستگان معتادان گمنام) بودم و از جنگیدن خسته شده بودم. وقتی به مشهد آمدم، 3 ماه هیچ کاری نکردم و ناامید بودم. در نهایت، مسافرم را به کنگره آوردم با این امید که شاید درمان شود؛ اما با تمام وجودم از خود پرسیدم: «چه خدمتی از من برمی‌آید؟»

مهم نبود چقدر خسته‌ام یا چقدر فرسوده‌ام؛ فقط به این فکر کردم که آیا هنوز هم می‌توانم خدمت کنم یا نه. با همین نیت وارد کنگره شدم.

من نخستین بار بود که در لژیون سردار شرکت می‌کردم و نخستین خانمی بودم که وارد این جمع شدم؛ با وجود ترس از فضای مردانه و باورهای سنتی، حاضر شدم. آن زمان دو وام 5 میلیونی ثبت‌نام کرده بودم که به نامم درآمد و آن را به کنگره هدیه کردم. با آن پول نمی‌توانستم هیچ‌یک از مشکلاتم را حل کنم.

دخترم گفت: «مامان، این پول مشکلی را حل نمی‌کند، به کنگره بده تا خیالت راحت شود». همین‌طور هم شد و 5 میلیون را به لژیون مالی کنگره دادم. دل کندن از آن پول، در نهایت ناامیدی، نشانه توکل بود. در ناامیدی، بسی امید است؛ کسی که در اوج ناامیدی تلاش می‌کند، ارزشمند است.

من همیشه می‌خواستم بدهی‌ام به کنگره را با خدمت و سرداری جبران کنم؛ اما هرگز نتوانستم در مسابقه با کنگره برنده شوم. کنگره همیشه جلوتر بود؛ در بخشش، در گشایش.

امسال، من و دخترم هر دو دنور شدیم و معجزه بزرگتر آن بود که دخترم نیز به کنگره وصل شد و راهنما شد؛ حتی کسی که سال‌ها پیش از من پولی قرض گرفته بود، آن را با عشق بازگرداند و تمام مسائل مالی‌ام حل شد.

کنگره جایگاه عشق است؛ هنگامی که اتصال قلبی‌مان به خداوند برقرار باشد، کمک از جایی می‌رسد که گمانش را نمی‌بریم. قدر این موهبت را هزاران برابر بدانید؛ کنگره فقط درباره اعتیاد نیست، موضوع، درک خویشتن خویش است.

سختی و فشار وجود دارد؛ اما اگر به ماهیت کنگره وصل باشی، خواهی دید، خواهی شنید و خواهی ماند. امیدوارم مطالبم مفید واقع شده باشد.

عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
تایپ: همسفر دل‌آرام رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زال‌پارس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .