متجلی شدن شادی، نور وزیبایی در زندگی من

برای من کنگره۶۰ بهترین مکان دنیا است لحظه‌هایی که درکنگره می‌باشم؛ بهترین لحظه‌های زندگی من و آموزش‌هایی که می‌گیرم بهترین آموزش‌های دنیا است‌؛ بعد از ورود به کنگره چشم‌ها بینا و گوش‌‌ها‌ی من شنوا شد و نور در وجودم تابیده شد تا متوجه تاریکی درون خود شوم. سال‌ها پیش کار می‌کردم دانشگاه می‌رفتم و سه فرزند کوچک هم داشتم‌. همه مسائل زندگی به عهده من بود با هر سختی و زحمتی بود کارها را انجام می‌دادم و پیش می‌بردم؛ اما به خود می‌گفتم من برای چه به دنیا آمده‌ام؛ اصلاً وجود من در این دنیا چه فایده‌ای دارد؟

اکنون‌که سه فرزند من بزرگ‌شده‌اند متعهد، خلف و موفق هم می‌باشند، خدا را هزاران بار شکر می‌کنم؛ هم‌چنین به خودم آفرین می‌گویم؛ برای پشتکار و استقامتی که، در برابر سختی‌ها و ادامه دادن راه تا رسیدن به هدف داشتم. با آموزش‌های کنگره دریافتم که، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. من به علت جهل و ناامیدی که در آن فرورفته بودم، فکر می‌کردم دیگر با یک همسر مصرف‌کننده همیشه یک زندگی سخت و تاریک خواهم داشت و خود را در سیاه‌چالی می‌دیدم که راه‌ نجات ندارم.

بیرون از کنگره نه نجات و درمانی برای یک مصرف‌کننده است و نه امیدی برای زندگی‌؛ اما حالا امید، شادی، نور و زیبایی در زندگی من متجلی شده و علاوه بر این درکنگره هم هدف‌دارم و خدمت کردن و آموزش گرفتن را تا همیشه از خدای مهربان خواستارم‌. خدا را هزاران هزار بار شکرگزارم؛ برای وجود آقای مهندس و خانواده محترم‌ ایشان و آموزش‌های ناب کنگره که راه نجات می‌باشند؛ برای من و امثال من. ما به‌ دلایلی که خود هم شاید متوجه نباشیم جهت را سال‌ها گم‌کرده بودیم؛ اکنون برای یافتن خود، راه بسیار مهمی در پیش داریم؛ باید فکر کنیم و در انجام آن کوشش نماییم.

نویسنده: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون هشتم)
ویرایش: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی اسلامشهر