جلسه دوم از دوره پنجاه و نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سمنان، با استادی راهنمای محترم مسافر امیر، نگهبانی مسافر محمدعلی و دبیری مسافر عبدالملک، با دستورجلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» در روز پنجشنبه 11 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که فرصتی نصیبم شد که در این جایگاه قرار بگیرم از رب و مربی خودم جناب آقای مهندس تشکر میکنم که با ایجاد این مکان امن باعث شدند که در لحظههای زندگی بتوانیم آموزش پذیر باشیم. امروز جلسه را به دو بخش تقسیم میکنیم بخش اول در مورد وادی دوم و در بخش دوم تولد علیاصغر عزیز راداریم که یکی از خدمتگزاران خوب این شعبه میباشند. از راهنمای محترم آقا نادر بابت تربیت اینچنین رهجویی تشکر میکنم بااینکه الآن علیاصغر رهجوی من میباشد ولی دستپروردهی ایشان میباشد که با توجه به مشغلهی کاری که برایشان پیش آمد افتخار استادی این جلسه به من واگذار گردید. در مورد دستور جلسهی وادی دوم بخواهم بگویم که میگوید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد برمیگردد به مقوله ناامیدی. نیروهای ناامیدی نیرویی بسیار قوی و اهریمنی هستند که عمق ندارند و شخصی که درگیر این نیرو میشود به بیارزش بودن پوچ بودن و افسردگی میرسد 90 درصد مصرفکنندهها درگیر این افسردگی میشوند.
(2).JPG)
نیروی ناامیدی وقتی به وجود میآید برای شکست آن، راه واقعاً سادهای وجود دارد که مهندس عزیز در درس جهانبینی به آن اشاره میکند، خانهتکانی کنید مثلاً اگر دچار افسردگی شدهایم و خودمان را به کارهای بیهوده مشغول میکنیم حرکت یا تکانی به خودمان بدهیم و به سمت کارهای مثبت و پرانرژی برویم. با انجام این کارها نور امیدی در ما به وجود میآید که با تکرار این سیکل باعث قدرت گرفتن این نیرو در من میشود که به موفقیت ختم میگردد. وقتیکه بتوانیم نیروی ناامیدی را از بین ببریم یعنی ما به نیروی ایمان رسیدهایم، وقتیکه ناامیدی سراغ انسان بیاید تبعات بسیار سنگینی برایش دارد چون از درون انسان احساس پوچی و بیارزشی میکند و این احساس درونی باعث میشود که در بیرون واکنش منفی نشان دهد و با کوچکترین حرکتی که به میل او نباشد شدیدترین واکنش را نشان دهد و همیشه با منفیبافی، خود را از درون نابود کند. خدا را شاکرم که کنگره به وجود آمد تا ما بتوانیم با این نیروها مقابله کنیم که راهحل آن اقدام به عمل هست یعنی اگر میخواهم 6 صبح بیدار شوم در هر شرایطی این کار را انجام دهم، در پارک قدم بزنم، به موزیک موردعلاقهام گوش بدهم تا به نیروی مثبت درونم انرژی لازم را بدهم تا نیروی امید درونم رشد نماید.
(1).JPG)
همانطور که با اختیاری که داریم میتوانیم نیروی ناامیدی را رشد بدهیم و در عمق ناامیدیها فروبرویم، از شما دوستان عزیز میخواهم زندگی را بسیار آسان بگیرید و لذت آن را در لحظه ببرید خوشبختانه باوجود کنگره مکانی داریم که میتوانیم حالمان را خوب کنیم. امکان ندارد در ساختار منفی قرار بگیریم و حالمان خوب باشد برای رسیدن به حال خوب باید از خودمان شروع کنیم، افکارمان را درست کنیم، دیگران را قضاوت نکنیم، دروغ نگوییم. در بخش دوم به تولد یک سال رهایی علیاصغر عزیز میپردازیم، ایشان یکی از خدمتگزاران خوب و پرتلاش کنگره هست که بازی خدمت را بهخوبی یاد گرفته است و همیشه در انجام خدمتهای کنگره پیشقدم میباشد. ایشان از مسافرانی است که با تاریکیها مبارزه کرده و مسیر حال خوش را با تبدیل انرژی در خدمت کردن پیداکرده است و آن را در زندگی و محل کار خود پیداکرده است. در اوایلی که من لژیون خودم را تحویل گرفته بودم علیاصغر با توجه به جهانبینی خوبی که داشت بهعنوان ستون لژیون بود، از علیاصغر میتوان بهعنوان الگویی که با صبر و تلاش به خواستههایش رسیده نام برد.
(4).JPG)
آرزوی مسافر: کنگره 60 ب گونهای جهانی بشود که هیچ مصرفکنندهای در جهان نماند.
خلاصه سخنان مسافر: سلام دوستان علیاصغر هستم مسافر. از مهندس دژاکام عزیز تشکر میکنم که با ایجاد اینچنین مکان امنی توانستم به یک سال رهایی برسم و خودم را در این جایگاه ببینم بسیار خوشحالم، در ابتدا هفته معلم را به راهنمایان کنگره 60 تبریک میگویم، از راهنمای خوبم آقا نادر که در سفر اول بسیار به من کمک کردند تا بتوانم تاریکیها را کنار بزنم و روشناییها را وارد زندگیام کنم، از آقا امیر تشکر میکنم که در سفر دوم در مسیر روشنایی ها مرا همراهی مینماید و همواره از آموزشهای ایشان بسیار بهره میبرم، از خدمتگزاران کنگره مرزبانان و ایجنت محترم تشکر میکنم، از خانواده خودم، همسفرای عزیزم که در تمام این سختیهایی که در زندگی داشتیم باقدرت تحمل کردند بسیار سپاس گذارم. من خودم را لایق همچین تعریف و تمجید نمیدانستم، چون ما هر چه که داریم از کنگرهداریم و حال خوب الانم را مدیون کنگره میباشم و بهای آن را فقط میتوانم با خدمت کردن بپردازم.
.JPG)
خلاصه سخنان راهنمای همسفر: سلام دوستان لیلا هستم راهنمای یک همسفر. در ابتدا از مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم، از خدمتگزاران قسمت مسافران و همسفران تشکر میکنم، اولین سال رهایی علیاصغر عزیز را به خانواده و راهنمایشان تبریک میگویم، امیدوارم که بتوانید با خدمتهایی که در کنگره انجام میدهید به شال راهنمایی دستیابید که زیرا این خدمت بند اتصال محکمی به کنگره را در شما ایجاد میکند. از خداوند بهترین هارا برایشان آرزومندم.
خلاصه سخنان همسفر: سلام دوستان عالیه هستم همسفر علیاصغر. خوشحالم که در جمعتان حضور دارم، ابتدا از جناب مهندس متشکرم، از خدمتگزاران کنگره 60 سپاس گذارم. از راهنمای سفر اولم بسیار متشکرم که همراه من بودند و مرا راهنمایی کردند تا بتوانم از تاریکیهایی که در درون خود دارم عبور کنم، از راهنمای عزیزم خانم لیلا بسیار سپاسگزارم که در ادامه مسیر همراه من بودند. مسافرم در اوایل سفرش بسیار خواستار این بود که من به کنگره بیایم ولی من با ناآگاهی که در آن زمان داشتم بسیار سرکشی میکردم و بهانههای مختلفی میاوردم، اما خداراشاکرم که توانستم مسیر خود را پیدا کنم. از مسافر عزیزم از فرزندانم بسیار تشکر میکنم که با صبوری خود سختی هارا پلهپله پشت سر میگذاریم و به سمت مسیر روشنایی درحرکت هستیم.
(3).JPG)
خلاصه سخنان همسفر: از جناب مهندس سپاس گذارم که چنین بستری را فراهم کردند تا مصرفکنندگانی که در رنج و تاریکی قرار دارند بتوانند درمان شوند. از راهنمای محترم آقا نادر متشکرم، پدر درباره ایشان را بسیار تعریف میکند. از پدرم بسیار تشکر میکنم و اینم روز را به ایشان تبریک میگویم که توانستند این مسیر را بهخوبی عبور کنند.
عکاس : همسفر قادر لژیون ششم
نگارش متن: مسافر هاشم لژیون هشتم
ارسال مطلب : همسفر قادر لژیون ششم
مرزبان خبری : مسافر رامین
- تعداد بازدید از این مطلب :
262