دومین جلسه از دوره نودمین کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی آکادمی با استادی مسافر ویلیام، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه " وادی دوم و تاثیر آن روی من " چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ویلیام هستم یک مسافر. هر وقت به موضوع وادی دوم میرسم، برمیگردم به دوره مصرف و بهتره بگویم زندگی قبل از کنگره. مصرف من تریاک به روش خوراکی و آن هم شدید به طوری که هر وقت از جلوی جاساز موادم رد میشدم بدون نیاز باید مقداری مواد مخدر مصرف میکردم. این مسئله بسیار عجیبی بود. بعدها روشهای مختلف ترک را اجرا کردم مثل سقوط آزاد که به قول آقای مهندس واقعاً قدرت یک یابو را میخواهد، هیچکدام در طولانی مدت دوامی نداشت چون بعد از مدت زمان کوتاهی دوباره به مصرف مواد منتهی میشد، چون میخواستم و نیاز به مصرف در من وجود داشت. همیشه با کلانتری محل در چالش بودم. تا اینکه راه برایم باز شد و وارد کنگره شدم در کنگره هم راهنما به من نگفت که بیا وادی دو را کار کن و تو دیگه ناامید نیستی و تمام شد رفت! نه اصلا اینطوری نبود. معجزهای که در کنگره برایم رخداد این بود که راهنما میداند که در چه قسمتهایی بیشتر تخریب دارم و کم کم روی همان قسمتها کار میکند و کم کم شروع کرد به مسؤلیت دادن به من حالا هر مسؤلیتی که به نوعی خدمت محسوب میشود تا اینکه روزی از طرف راهنما فرمان صادر شد که باید و حتما یک رشته ورزشی داشته باشی، که من رشته تیراندازی با کمان را انتخاب کردم که هنوز هم در همین رشته فعالیت میکنم. خواستم بگویم که خدمت، حضور در جلسه و ورزش کردن کمک بسیار زیادی به من کرد. در سفر اول بخاطر مشغول بودن در خدمت و ورزش گاهی اوقات یادم میرفت برای چی به کنگره آمده بودم؟ کلا مواد یادم رفته بود. در زمان مصرف نگاه اطرافیان من دو حالت داشت، یا از سر دلسوزی و ترحم بود یا از سر نفرت بود که هر دو حالت برایم آزار و اذیت به همراه داشت. ولی بعد از ورود به کنگره دیگه خبری از آن نگاهها نبود و در کنگره به جز عشق و محبت متاع دیگری نبود و در همین جا متوجه شدم که به هیچ نیستم و به دنبال این گشتم که برای چه پا به حیات گذاشتهام. از اینکه به صحبتهایم توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
تایپ: مسافر حمید لژیون دوم
عکس: مسافر جلال لژیون هجدهم
تنظیم: مسافر محمدحسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
56