جناب آقای مهندس در سیدی سختیها اینچنین بیان میفرمایند: از نظر توصیف علوم، بشر خیلی پیشرفت کرده است، تمام بیماریها را با جزئیاتشان تقسیمبندی کرده است ولی از درمان خبری نیست. انسان در مهندسی و رفتن به کره ماه پیشرفت کرده است ولی در طبسنتی خیر و در شناخت انسان نیز پیشرفت چندانی نداشته است. ۵۰ سال پیش آقای نیکسان اعلام کرد که سه مشکل اساسی در آمریکا و در جهان وجود دارد ۱: مشکل اعتیاد، ۲: مشکل سرطان و ۳: مشکل چاقی. در صورتی که کنگره۶۰ هر سه مشکل را حل کرده است اما در مشکل سرطان چون یک مسئله پزشکی است تحقیقات باید ادامه پیدا کند. مطالبی که گفته شد تقریبا مربوط به ۳۰ سال پیش است. منظور از جهانبینی، درست زندگی کردن است که ما به آرامش و آسایش لازم برسیم. ۲۰۰بیماری وجود دارد که در اثر افکار پریشان ایجاد میشوند. بالاترین هنر، هنر زندگی کردن است و از همه هنرها بالاتر است. من به شخصِ (آقای مهندس) به جهان بعد از مرگ اعتقاد و باور کامل دارم و در آن تردیدی ندارم. انسان موجودی است که دوباره پس از مرگ به زندگی خود ادامه میدهد. باید در مسیری قرار بگیریم که حلقههای زندگی را پشت سر بگذاریم، حلقههای زندگی عبارتند از: دوران کودکی، جوانی و بعد از جوانی، جا افتادگی یا پختگی است. راه بهشت یا آرامش چه راهی است؟! راه پرهیزکاری و درستکاری است. آرامش مترادف جنت است، جنت از جن می آید؛ یعنی پنهان، چیزی که قابل رویت و دیدن نباشد. پرهیزکاری یعنی دوری از ضدارزشها. قانونها چه هستند؟ دروغ نگفتن، خیانت نکردن، تهمت نزدن ،غیبت نکردن و غیره. به هر کدام از اینها عمل کنیم به خودمان بر میگردد مثل بومرنگ.
انسان تا زمانی که یکسری سختیها را متحمل نشود به یکسری چیزها نمیرسد. در پرتو سختیها است که انسان آزموده میشود و الان که راهنما به رمز و راز رسیده، چون سختیها را تحمل کرده و به آن آگاهی کامل رسیده است. یکی از حلقههای آفرینش که همراه با زمان است و در طفولیت میگذرد حلقه اول است، حلقه دوم وارد جوانی یا نوجوانی میشود که با غرور و جهالت همراه است، حلقه سوم یا پختگی حلقه تحول یا سازندگی است و نمیدانیم که از چه سنی شروع میشود و مهمترین بخش حیات ما بعد از مرحله سوم، شروع میشود و تا زمان مرگ، بسته به خود فرد و شرایط آن شخص ادامه دارد. شخص باید در مرحله سوم تزکیه شود تا به اهداف عالی خود برسد. حلقه سوم مثل پیشدانشگاهی است. در درون ما نیرویی خفته است که باید از آن استفاده کنیم. سختترین مرحله، مرحله سوم یا همان پختگی است، خیلیها در این مرحله حذف میشوند یعنی به مادیات و دنیا میچسبند یعنی همان (اشباح). وقتی به گذشته بر میگردیم متوجه میشویم همه چیز یک رویا بوده و به گذشته خود میخندیم. کسانی که به مادیات دل میبندند مورد غضب الهی قرار میگیرند و از دایره امتحان الهی خارج میشوند و این مثل بومرنگ است، این افراد کم نیستند و عین را عینالیقین میپندارند و با چشم، همهچیز را نگاه میکنند نه با عقل. وقتی میخواهی در صراطمستقیم حرکت کنی و جبران خسارت کنی سخت است ولی نه به سختی سرما و نه به سختی گرما و این خود یک مرحله است، یا باید تسلیم و تابع قوانین باشیم و یا تمام قدرت خود را به کار ببندیم تا از خشم طبیعت آسوده شویم.
خلاصه سیدی «سختیها»
نویسنده: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون هشتم)
ارسال و ویراستار: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی جهانبین شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
79