English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_ هدف از خلقت

گروه خانواده_ هدف از خلقت

جلسه هشتم از دوره دوم جلسات لژیون سردار به استادی همسفر فرزانه،نگهبانی همسفر سمیرا و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه،وادی دوم <<هیچ‌ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد،هیچکدام ازما به‌هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکرکنیم>> در روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ماه سال۱۴۰۴راس ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان فرزانه هستم یک همسفر

خداوند را بسیار سپاسگزار هستم که امروز در جمع شما حضور دارم.

در مورد وادی دوم بخواهم صحبت کنم، مسلماً هر وادی یک چراغ راه هست برای من و هر کدام از ما می‌توانیم برای خودمان این مشعل را روشن کنیم.

وادی دوم همان‌طور که از اسمش پیدا هست؛ به ما امید و امیدواری می‌دهد. یادم نمی رود خودم و مسافرم چه حالی داشتیم، یک فرد کاملا ناامید و یک فردی که فکر می‌کردم هیچ وقت به درد هیچ کاری نمی‌خورم. یک وقت‌هایی از خودم سوال می‌کردم که خدایا هدفت از خلقت من چه بوده است. هدفت فقط این بوده که من رنج ببینم من از اعتیاد بدم می‌آمد چرا سر راهمان قرار گرفت . خدا را هزاران مرتبه شکر که به مرحله‌ای رسیدم و به آگاهی و دانایی رسیدم، وقتی امیدی وجود داشته باشد، میتوانی همه چیز را از صفر شروع کنی، و دوباره بسازی، من خیلی برایم جالب بود، که می‌توانم همه چیز را تصویرسازی کنم حتی آینده را، خدایا منی که یک روز حتی امید این را نداشته‌ام که به زندگیم ادامه دهم. قرار است امیدی باشم برای دیگران، آرزویم این هست انشالله که این اتفاق بیفتد، 

یک فردی الگو باشم برای دیگران چون برای خودم این اتفاق افتاده است. و همه این اتفاقات در مسیر کنگره برایم اتفاق افتاده است، اصل و اساس ما در کنگره است و لژیون سردار پر از درس هست. من یادم می‌آید که هی دل دل می‌کردم هی امروز و فردا می‌کردم می‌گفتم: خدایا من با وجود این همه مشکل که دارم چه طور قدم بردارم یا به کنگره بروم. عهد کردم که این کار را انجام بدهم. و وارد کنگره بشوم. الان که درموردش حرف می‌زنم باورتان نمی‌شود که احساساتی میشوم. و تصمیم گرفتم خواسته ام را انجام بدهم و انجام دادنش خیلی برایم مهم هست وقتی که من حتی تصمیم انجام دادنش را گرفتم هیچ اقدامی نکردم و به طرز معجزه آسا روزبعدش فکر کنید 80درصد از مشکلات من حل شد خیلی ذهنم درگیرش بود فکر میکردم اصلأ درست نمیشود و برای یک برگ چک صدنفر را دیده بودم.

طوری این قضیه قفل شده بود، چون گره درکارم بود و در ضد ارزش‌ها بودم.گره کار در درون خودم بود چون خشم داشتم ،نفرت داشتم ، این همان ضد ارزش‌هایی است که در وادی دوم به ما می‌گوید؛ وقتی که درگیر این ضد ارزش‌ها  باشید، مطمئنا گره‌ای از مشکلات ما باز نخواهد شد.

ببخش تا بخشیده شوی ، من درس بزرگی از لژیون سردار گرفته‌ام. همان روزبا تمام وجود تصمیم گرفته‌ام که چه جانی و چه مالی هرچه که در توانم باشد واقعاً ببخشم. واقعاً خوشحالم بابت لژیون سردار ، که وارد این لژیون شده‌ام. واز برکاتش بهره برده‌ام.

در وادی دوم مسلماََ یک رسالتی داشته‌ایم ک به دنیا آمده‌ایم و فقط خوردن و خوابیدن و آشامیدن و یا کارهای روزمره نیست و نباید باشد. و هر کدام از ما یک رسالتی داریم. واقعاً همه ی مسائل برای من راحت شده و از هیچ مشکلی خداروشکر نمی‌ترسم چون واقعاً همه چیز ریز به ریز به من آموزش داده شده است و راه برایم روشن شده و هر کدام از اینها چراغ راه هست برای من که بتوانم ادامه بدهم و دراین راه باشم و خداوند این فرصت را بدهد تا بتوانم این مشعل را به دست بگیرم.

تایپیست: همسفر ام البنین.ش رهجوی راهنماهمسفرمهدیه (لژیون یکم)
عکاس و ارسال: همسفرسمیه رهجوی راهنماهمسفرمهدیه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی زاهدان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .