در خدمت راهنمای تازهواردین، همسفر زهرا هستیم؛ ایشان به همراه مسافرشان با بیش از چندسال تخریب و آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند؛ مدت ۱1ماه و چندروز به روشDST، همراه با دارویOT به راهنمایی آقای کامران و خانم فاطمه سفر کردند، اکنون 9سال و یکماه است که به لطف خداوند، با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی در کنگره بدمینتون.
به نظر شما چه چیزی باعث میشود که انسان احساس بیهودگی کند؟
از دیدگاه من گاهی انسان در برهه و شرایطی قرار میگیرد که بر اثر سختی، شرایط یا ناتوانی در انجام کاری، نیروهایمنفی بر او اثر میگذارند و فرد احساس ناامیدی و افسردگی میکند؛ اینجاست که فرد هرچه تلاش میکند، تغییری در زندگی و شرایطش اتفاق نمیافتد و با خود به این نتیجه میرسد که بیهوده آفریده شده و هیچ ارزشی ندارد؛ اما وادی دوم به من نهیب میزند که ای انسان، تو بیهوده آفریده نشدی؛ در آیهای از قرآن خداوند میفرماید: و ما تو را از سختیها و هر اندوهی نجات میدهیم؛ پس اگر من در شرایط سخت و اندوه قرار گرفتم، خداوند قطعا راه را به من نشان خواهد داد و نباید ناامید شوم؛ باید بدانم کوچکترین موجود در هستی، مسئولیتی به عهده دارد و من نیز رسالتی هرچند کوچک، اما لازم برعهده دارم.
من به عنوان عضوی از هستی، نقشی دارم و قرار است در مسیر، ذرهذره حرکت کنم تا شاید بتوانم دستگیر و یاریگر کسی باشم. این نشانه و بیانگر این است که انسان بیهوده آفریده نشده؛ پس کافیست در مسیر قدم بردارد، عمل سالم انجام دهد، تلاشکند و باور داشته باشد؛ خداوند که جهان را به این عظمت و نظم خلق کرده، پس وجود انسانی بیهوده ممکن نیست.
درخصوص وادی دوم، همه ما دارای خصوصیات و تواناییهای خاص خودمان هستیم که نظیر آن وجود ندارد، چگونه ارزش خودمان را بدانیم؟
کافیست به فرموده آقای مهندس به طبیعت نگاه کنیم و ببینیم هر مخلوقی درجای خود در حال تلاش است؛ تمامی گیاهان و موجودات درحال خدمت به من هستند و هیچ چیزی برای خود ندارند؛ من هم تلاش خودم را داشته باشم و در جهت ارزشها حرکت کنم؛ در ادامه تواناییهای خودم را بشناسم و در جهت رشد آنها قدمهایی هرچند کوچک بردارم، بدانم من میتوانم و به فرموده جناب مهندس، حتی با قدمهای کوچک هم خودم را تشویق کنم؛ آنموقع است که ذرهذره باور به خود، در وجودم شکل میگیرد، بهمرور حس لذت و خوشی از توانایی انجام کار باعث میشود که بدانم بیهوده نیستم و من هم میتوانم، آنموقع بیشتر قدر خود و تواناییهایم را میدانم و شاکر خداوند هستم.
در وادی دوم آمده است که همه چیز در درون و برون ماست. منظور از این مطلب چیست؟
جناب مهندس میفرمایند: «انسان و وجود انسان خود جهانی عظیم است که هنوز بسیاری از شگفتیهای آن کشف نشده است.» پس همین که انسان خود جهانی عظیم است؛ یعنی همه آنچه که در باور ما میگنجد یا نمیگنجد، در وجود ما قرار دارد؛ اما طبق متن وادی همه چیز آرام و بی صدا است.
اگر من در مسیر درست حرکت کنم؛ ذرهذره نشانههایی میبینم که به من نشان میدهد چه تواناییهایی درون من است؛ کافیست با تمام وجود در مسیر درست، قدم بردارم تا جرقهها، مطالب خفته درون من را روشن کند تا من بتوانم به آنچه سهم و ارزش حقیقی من است، دست پیدا کنم. علم آموختن، زندگی کردن، محبت، عشقورزیدن و بسیاری چیزهای دیگر در درونم با تلاش من شکوفا میشوند.

قبل از شروع خدمت در جایگاه تازهواردین شما چه دیدی نسبت به این خدمت داشتید؛ دیدگاه الان شما بعد از این خدمت چگونه است؟
راستش را بخواهید زمان ثبتنام در آزمون راهنمایی، اصلا تمایلی برای شرکت در بخش تازه واردین را نداشتم؛ همیشه این تفکر را داشتم که چرا باید با کسانی که تازه به کنگره وارد میشوند؛ حال خوب و متعادلی ندارند، ارتباط برقرار کنم؟ اما به لطفخدا در این جایگاه در آزمون پذیرفته شده و خدمتم را شروع کردم؛ به مرور وقتی لبخند رضایت تازه وارد را دیدم و در نگاهش متوجه این شدم او میفهمد که درک میشود، حس بسیار خوبی داشتم.
وقتی پس از مدتی میدیدم تازه وارد در کنگره حضور پیدا میکند، رهجو شده، تلاش میکند، خدمتگزار میشود و حس و حالش تغییر کرده؛ حس خوشحالی و امید داشتم؛ برای من یک فرد تازه وارد مصداق بارز وادی دوم است که از تاریکی و بیهودگی که درونش احساس میکند، نور امید ذرهذره او را به زندگی برمیگرداند؛ این خدمت بسیار برایم ارزشمند است و همچنان ارزشمندترین خدمتی است که در کنگره انجام میدهم. خوشحالم که توانستم عدهای را در کنگره ماندگار کنم؛ با حضور و تغییرحال آنها منهم خوشحال میشوم و بینهایت شاکر خداوند هستم که با قرار گرفتن در این جایگاه، در مقابل منیت خودم قرار گرفتم، سعی کردم آن را حل کنم و توانستم با تازه واردین با محبت برخورد کنم.
به عنوان کلام آخر چه چیزی برای ما میتوانید بگویید.
کلام آخر این که پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگریاست؛ امیدوارم بتوانم از جایگاه و شرایطی که در آن هستم، نهایت استفاده را ببرم و قدردان خداوند باشم. هیچ جایگاه و شرایطی ماندگار نیست؛ همیشه تلاش کنم که با مردم و بندگان خدا با محبت و احترام برخورد کنم و همیشه شاکر و قدردان باشم. از آقای مهندس و خانوادهشان تشکر میکنم، از پدر و مادرم ممنونم و قدردان وجودشان هستم؛ از راهنمای خودم تشکر میکنم، از شما و تکتک خدمتگزاران سایت ممنونم، درپناه الله باشید.
مصاحبه کننده: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون یازدهم)
طراح سوال و تایپ: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم) و همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم)
ویراستار و ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) دبیرسایت
همسفران نمایندگی عمانسامانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
191