English Version
This Site Is Available In English

کنگره جریانی پراز نور، عشق و دانایی

کنگره جریانی پراز نور، عشق و دانایی

کنگره ۶۰ تنها یک مکان نیست؛ جریانی‌ است از نور، دانایی و عشق. اینجا خانه‌ای‌ است برای دل‌های شکسته، جان‌های خسته و نگاه‌هایی که روزی امید را گم‌کرده بودند. درکنگره ۶۰، درمان فقط پایان اعتیاد نیست، آغاز تولدی دوباره است؛ تولدی از جنس فهم، محبت و مسئولیت. اینجا یاد می‌گیریم که درد را بفهمیم، رنج را معنا کنیم و از تاریکی‌ها، پلی بسازیم به‌سوی روشنایی. در پناه آموزش‌های بی‌نظیر بنیان‌گذار کنگره ۶۰، آقای مهندس حسین دژاکام و با همراهی راهنماهایی که چراغ راه هستند، ما نه‌تنها درمان می‌شویم؛ بلکه انسان می‌شویم؛ انسانی که می‌فهمد، می‌بخشد و خدمت می‌کند. کنگره ۶۰، قصه‌ نجات است، قصه‌ عشق… و چه زیباست که ما هم جزئی از این قصه‌ایم. گفتگویی انجام داده‌ایم با یکی از راهنمایان پرتلاش و صبور کنگره ۶۰؛ که با عشق، تعهد و درایت، مسیر خدمت را طی نمود و اکنون با پایان دوره‌ ایجنت، برگ زرینی دیگر بر دفتر پرافتخار کنگره افزوده است. فرصتی فراهم‌شده تا در این گفت‌وگو، از تجربیات ارزشمند، لحظات به‌یادماندنی و نگاهی از دل خدمت بشنویم؛ سخنانی که می‌تواند چراغ راهی باشد؛ برای نسل‌های بعدی خدمت‌گزاران این مسیر مقدس.

همسفر زهرا و مسافرشان با انواع آنتی‌ایکس  وارد کنگره شدند. به مدت ۱۲ ماه با متد DST و داروی OT باراهنمایی مسافر مجید و همسفر اعظم سفر کردند. هم‌اکنون ۸ سال و ۱۰ ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس از بند اعتیاد آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر زهرا دارت و مسافرشان ورزش باستانی است. همسفر زهرابه لطف خداوند و آموزش‌های کنگره ۶۰ تقریباً بیشتر جایگاه‌های خدمتی را پله‌پله تجربه کرده‌اند. در ابتدا مسئول نشریات نمایندگی شیخ بهائی اصفهان، دو دوره در جایگاه مرزبانی، چهار سال راهنما و به لطف آقای مهندس و خانم آنی، دو دوره ایجنت شعبه یحیی زارع میبد و در حال حاضر هم در جایگاه راهنما در شعبه میبد در حال خدمت هستند.

بهترین خاطره شما در طول دو دوره جایگاه ایجنت در شعبه یحیی زارع چه بوده است؟

دیدن برق چشمان همسفران کوچک و شادی آن‌ها در زمان اعلام رهایی و تولد پدرهایشان؛ زیباترین تصاویری بود که می‌دیدم.

با توجه به سی‌دی «گره قدرت» استاد امین دژاکام؛  وقتی با نیروهای منفی روبه‌رو می‌شدید چگونه برخورد می‌کردید که موفق شدید به نحو احسنت از پس مسئولیت خود برآیید؟

به قول استاد امین ۵۰ درصد هر قضیه‌ای تشخیص درست و به‌موقع است و این امکان‌پذیر نیست؛ مگر با حس سالم. خدمت ایجنتی یک مسئولیت انفرادی یا صرفاً مدیریتی تنها نیست؛ بلکه ایجاد هماهنگی و یک کار گروهی است که با همکاری مرزبان‌ها و راهنماها به انجام می‌رسد؛ در این گروه همه برای رسیدن به اهداف بلندمدت کنگره؛ مثل ید واحده عمل می‌کنند؛ بنابراین اگر عملکرد مطلوبی ارائه می‌شود؛ نتیجه تلاش همه این عزیزان است و من از همه خدمتگزارانی که طی این دوره همکاری لازم را داشتند بی‌نهایت سپاسگزارم.

خدمت درکنگره چه اثراتی در زندگی شخصی شما داشته و آیا باعث بروز چالش شده است؟

ازآنجایی‌که علم کنگره، علم زندگی کردن است و قوانین صحیح زندگی را به ما یاد می‌دهد؛ آموزش‌ها و تجربیاتی که درکنگره کسب می‌کنیم روی همه ابعاد زندگی‌مان تأثیرات قابل‌توجهی دارد. وادی سوم می‌گوید: ما به این حیات آمده‌ایم تا روش حل مشکلات را بیاموزیم. مسیر کسب تجربه و خدمت هم چالش‌های خاص خودش را دارد؛ اما روبه‌رو شدن با این چالش‌ها لذت‌بخش است؛ چون در این مسیر آموزش‌های زیادی می‌گیرم.

دست‌هایی که کمک می‌کنند، مقدس تراز لب‌های هستند که دعا می‌کنند؛ لطفاً در مورد این جمله زیبا و مرتبط بودن آن با خدمت‌های عاشقانه‌ای که درکنگره انجام می‌دهید را بیان کنید؟

همیشه مسئولیت‌ها دوطرفه هستند؛ وقتی خداوند خواسته‌های ما را اجابت کرد و کمک کرد تا از گذرگاه سختی؛ مثل اعتیاد به‌سلامت عبور کنیم؛ این را وظیفه خودم دیدم که به شکرانه این نعمت در حد توانم پیام کنگره را به همسفرهای هم درد خودم برسانم. از طرفی کنگره به من یاد داد در مسائل حیاتی مسئولیت‌های خودم را به خداوند نسپارم. به نظر من آموزش دادن و کمک کردن به خانواده‌های مصرف‌کننده یک مسئله حیاتی است که باید با تمام توان انجام شود تا از درد و رنج بشر کاسته شود.

چه حس و حالی دارید از این‌که دوره خدمت عاشقانه و پرافتخار جایگاه ایجنتی شما به پایان رسیده است؟

واقعیتش حس و حال خیلی خوبی دارم؛ چون همیشه سعی می‌کردم عشق به انجام خدمت را داشته باشم، نه آرزوی داشتن جایگاه. در طول دوره خدمتم این شعر را همیشه با خودم زمزمه می‌کردم که:

ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمده‌ایم
رهرو منزل عشقیم و زسر حد عدم
تا به اقلیم وجود، این‌همه راه آمده‌ایم

من طی این دو دوره؛ از خانم آنی، اسیستانت‌ها، راهنماها و مرزبان‌های عزیز آموزش‌های زیادی گرفتم که بسیار ارزشمند هستند و همیشه سپاسگزارشان هستم. خیلی خوش‌حالم که به‌واسطه این خدمت توانستم هجرت کنم و سفرهای زیادی را تجربه کنم. خدا را شکر امروز همه همسفرهای خوب نمایندگی یحیی زارع دوستان من هستند و پیوند محبت بسیار خوبی باهم داریم. سی دی «گره مسئولیت و گره قدرت» آقای امین دو چراغ پرنور برای مسیر خدمتم بودند که مرتب مطالب آن‌ها را می‌خواندم و سعی کردم عمل کنم تا موقع تحویل خدمت احساس خوبی داشته باشم. امیدوارم خداوند خدمت مرا بپذیرد.

کلام پایانی:

اگر هر نفسم هزار شود و در هر هزار نفس شکر خداوند را بگویم؛ مطمئنم بازهم نتوانستم شکر لحظه‌ای از این فرصت‌های آموزش و خدمت را به‌جا بیاورم. از آقای مهندس و خانواده عزیزشان بی‌نهایت سپاسگزارم که شرایط حضور ما همسفرها را درکنگره فراهم کردند تا در این سفر نور همسفر مسافرهایمان شویم و در ادامه اجازه آموزش گرفتن در این جایگاه‌های ارزشمند خدمتی را به ما دادند. خدمت شما خدمتگزاران خوب سایت همسفران هم خدا قوت عرض می‌کنم و متشکرم که این فرصت را در اختیار من قراردادید.

عکاس: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون سوم)
مصاحبه‌کننده، تایپ و ویرایش: راهنما تازه واردین همسفر اعظم
ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبدید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .