چهارمین جلسه از دوره هشتاد و دوم کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا نمایندگی شادآباد به استادی مسافر محمد و نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» چهارشنبه 10 اوردبیهشت ماه سال ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کارکرد.
سلام دوستان محمد هستم مسافر
در ابتدا خدا را شکر میکنم از این بابت که در کنگره ۶۰ و در بین شما هستم و این امکان و این اجازه به من دادهشده که بتوانم باشم و آموزش بگیرم تا بهتر زندگی کنم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان خیلی ممنونم و همیشه قدردان و مدیون ایشان هستم که این بستر را فراهم نمودند که بتوانیم کنار همدیگر باشیم. از ایجنت و مرزبانهای نمایندگیمان و همچنین از نگهبان عزیزم تشکر میکنم، امیدوارم که بتوانیم جلسه خوبی را داشته باشیم، خیلی خوشحالم که دیده بان محترم تحقیقات آقای خدامی هم در جمع ما حضور دارند خیلی به ایشان خوشآمد میگویم. دستور جلسه امروز وادی دوم و تأثیر آن روی من می-باشد. زمانی که به دستور جلسههای وادی میرسیم در کنگره این جمله به ذهن من میرسد که وادیهای کنگره شخصیت ساز و شخصیت عوض کن هستند و شخصیت یک انسان بهشرط آنکه خودش خواستهاش را داشته باشد تغییر میدهند. یک فرد مصرفکننده مواد مخدر با تمام تخریبهایی که به خود و شخصیتش وارد کرده وارد کنگره میشود و با اولین چیزی که برخورد میکند وادی اول است. توی وادی اول میگویند حالا باید شروع کنی به تفکر کردن، باید سفر، درمان و مسیر را ببینی و انتخاب کنی و سپس حرکت کنی و الگوها رو ببینی تا به درمان برسی. شخص حرکت میکند یک مقداری که حالش بهتر شد به وادی دوم میرسد، تازه متوجه میشود که چه تخریبهایی را ایجاد کرده ولی زمانی به عمق فاجعه پی میبرد که تفکر میکند. در کتاب آسمانی هم خیلی از این قضیه یادشده است که نیروهای شیطانی آخرین حربه خودشان را به کار میبرند تا مانتوانیم به وادیهای بعدی برسیم.
نیروهای شیطانی میگویند اینهمه سال تخریب ایجاد کرده ای و دیگر امکان ایجاد تغییر نیست؛ و اگر دیگران تغییر کرده اند بخار اینکه مواد مصرفیشان با تو متفاوت است. اینها چیزهایی بود که در سفر اول به سراغ خود من میآمد. من سر لژیون بارها گفته ام شرایطی که در سفر اول داشته ام الآن که به آن فکر میکنم میبینم که فقط خداوند به من کمک کرده که با آن شرایط بیام و سفر کنم. الآن که به آن فکر میکنم می بینم که اگر شرایط بهتر بود من اصلاً نمیتوانستم سفر کن مو قبلهام را گم میکردم.
این نظر شخصی من هست که فردی میتواند از وادی دوم، از ناامیدی، از تاریکی، از این بند بزرگ رها بشود که دستش در دست راهنما باشد. اساتید آقای مهندس میگویند درمان اعتیاد مثل این است که شما از بزرگترین اقیانوس طوفانی رد میشوید بدون اینکه پاهایتان خیس شود، وقتی از این اقیانوس گذشتید دیگر بقیه مسائل هرچقدر که بزرگ باشد مثل یک رودخانه است حالا این رودخانه هرچقدر هم که طوفانی باشد می توانید از آن عبور کنید.
- تعداد بازدید از این مطلب :
81