English Version
This Site Is Available In English

وظیفه‌ خود را با تمام توان انجام دهیم

وظیفه‌ خود را با تمام توان انجام دهیم

جلسه پنجم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی صالحی با استادی اسیستانت لژیون سردار همسفر شیما، نگهبانی راهنما همسفر مریم و دبیری همسفر مرضیه با دستور‌ جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.) و تأثیر آن روی من» روز سه‌شنبه ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که این فرصت به من داده شد تا بتوانم امروز در خدمت شما عزیزان باشم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار ما همسفران قرار دادند تا آموزش بگیریم و همچنین سپاسگزارم که اجازه خدمت در ساختاری به نام کنگره‌۶۰ را به من دادند. خدا را شاکرم که امروز قسمت و تقدیر بر این شد تا جلسه‌ای را در کنار هم داشته باشیم.

دستور‌جلسه این هفته ما وادی دوم می‌باشد و به تبعیت از آن دستور‌جلسه لژیون سردار هم همین است. وادی دوم می‌گوید: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی‌‌نهد؛، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» وادی دوم وادی امید است. وادی‌های ما همه مهم و پر از درس هستند. در واقع  اساس جهان‌بینی بر روی این وادی‌ها بنا شده و در حقیقت هر چه که ما در کنگره می‌آموزیم وادی‌ها پایه و اساس آموزش‌ها هستند.

وادی اول از تفکر می‌گوید. زمانی که وادی اول را می‌خوانیم اگر دچار مشکل و مسئله‌ای هستیم و شرایطمان خوب نیست، به خاطر این است که تا آن لحظه نوع نگاه و تفکرمان اشتباه بوده؛ پس می‌توانیم با تفکر درست مسائل را حل کنیم. حال وادی دوم چه چیز را به من می‌گوید؟ می‌گوید: امید داشته باش. تو در هر شرایطی که هستی می‌توانی آن‌ را تغییر دهی. فکر نکن که به هیچ هستی؛ حتی اگر در بدترین شرایط نیز هستی، هم می‌توانی و هم باید بدانی که به عنوان یک انسان یا یکی از مخلوقین حتما رسالتی داری و باید کاری را انجام بدهی. در حقیقت ما زمانی که درگیر مسائلی می‌شویم این‌ها را فراموش می‌کنیم و می‌گوییم وجود ما بیخودی است.

حتی می‌گوییم چرا من هستم و زندگی می‌کنم. وادی دوم با تمام امید به من می‌گوید که تو نه تنها باید باشی و زندگی کنی؛ بلکه رسالتی هم داری. درست است که من به عنوان یک انسان، مادر یا یک همسر هستم و به عنوان کسی که زندگی می‌کند شغل یا کاری دارم؛ اما این وادی به من می‌گوید: به جز این‌ها تو به عنوان یک مخلوق رسالت و وظیفه دیگری داری، باید بیایی و آن را پیدا کنی و از خود بپرسی حال وظیفه من در این سیستم هستی چیست؟ زمانی که دقت می‌کنید می‌بینید تمام موجودات در حال انجام کاری هستند که مربوط به خودشان نمی‌شود و خودشان شاید آخرین مصرف‌کننده‌ای باشند که بهره آن کار را می‌بینند، مانند درخت سیب که سالم‌ترین میوه‌اش را به دیگران می‌بخشد و تمام محصول خوب خود را به دیگران می‌دهد؛ اما آخرین میوه‌ها و گندیده‌ترین‌ها که پای درخت می‌ریزد، از آن‌ها برای خود بهره می‌برد. موجودات و حیوانات تمام محصول خود را به دیگران می‌دهند و خودشان آخرین مصرف‌کننده آن محصول هستند. این خیلی جالب است در کل سیستم کائنات و هستی همه برای انسان‌ها کاری انجام می‌دهند. زمانی که  به این مسئله نگاه کنید می‌بینید من به عنوان یک انسان بدون در نظر گرفتن صور پنهان، ۴۰ هزار میلیارد سلول در بدن دارم و هر کدام هوشمند است. من در قبال آ‌ن‌ها چه وظیفه‌ و رسالتی دارم؟ چه کاری باید انجام دهم؟ و چگونه باید در خدمت  دیگران باشم؟

بسیار کم پیش میاد این سوال را از خودمان بپرسیم؛ اما وادی دوم این سوال را در ذهن‌ من به وجود می‌آورد. من به عنوان یک راهنما هر بار که وادی دوم را  آموزش می‌دهم یا می‌خوانم این سوال در ذهنم نقش می‌بندد که کار تو چیست؟ و می‌خواهی چه کاری انجام بدهی؟ در این مورد اگر کسی از من سوالی بپرسد من فکر می‌کنم پاسخی که که به ایشان می‌دهم بدون شک این است که احساس می‌کنم بجز کارهایی که انجام داده‌ام، به نظر من دوران خدمتم در کنگره۶۰ رسالت و وظیفه‌ام بود که در حال انجام آن هستم و تمام تلاشم را می‌کنم که آن را به بهترین شکل انجام دهم.

در بخش‌های مختلف کنگره خدمت‌های فراوانی وجود دارد که یک بخش آن لژیون سردار است. این ‌که من کاری انجام می‌دهم که مربوط به خودم می‌شود با خدمتی که می‌کنم متفاوت است، مثل همان درخت سیب که گفتم. در این مسئله ما یک برداشتی داشتیم؛ یعنی هر کدام از ما که امروز این‌جا حضور داریم یک دریافت و برداشتی داشته‌ایم. در حقیقت ما در کنگره حال خوش، رهایی و انرژی دریافت کرد‌ه‌ایم، حال حتی اگر در حال انجام کاری هستیم که فکر می‌کنیم رسالتمان است بسیار جلوتر دریافت و برداشت خودمان را داشته‌ایم. حال به شکرانه آن برداشتی که داشته‌ایم و به واسطه‌ای این که  فکر می‌کنیم به عنوان یک انسان‌ یا یک زن می‌توانیم در  هستی کاری انجام دهیم خدمت کنیم، چه جانی یا مالی، این دیگر به انتخاب من است. مطلبی که مهم است این است که رسالتمان را درست و با تمام توانمان انجام بدهیم.

عزیزان در کنگره هیچ‌ کس طلبی از دیگری ندارد. این‌ را همه شما بهتر می‌دانید؛ اما مسئله خود ما هستیم. مسئله این است که من اگر پیمانی می‌بندم، تعهدی می‌دهیم و دستم را به عنوان یک سردار، دنور یا پهلوان بالا می‌برم، دیگر این بازی من است. این من هستم که باید آن رسالت و وظیفه‌ام را نسبت به پیمانی که بسته‌ام درست انجام بدهم. امیدوارم که همه ما بتوانیم تعهداتمان را با صد‌در‌صد توانمان پرداخت کنیم و به این چرخه‌ای که امروز در آن حضور داریم کمک کنیم. شاید فکر کنیم این مبالغی که الان پرداخت می‌کنیم امروز هست و استفاده می‌شود؛ اما اصل این مبالغ، پول‌ها و اصل این اتفاق برای آیندگان ماست؛ چرا که ما با این کار در واقع از علم کنگره حمایت می‌کنیم و کمک می‌کنیم که صدای کنگره جهانی شود و  این متد که در واقع توسط آقای مهندس کشف شد به گوش جهانیان برسد تا آیندگان و فرزندان ما چه در این‌جا و چه در هر جای دنیا از این سیستم استفاده کنند. اگر این‌ کار را درست انجام دهیم مانند همان درخت میوه‌ای می‌شویم که رسالتش را درست انجام می‌دهد.

امروز شکر خداوند وضعیت کنگره خوب و کارها در حال انجام شدن است. این موضوع شاید سوالی را در ذهن من ایجاد کند که آقای مهندس می‌گویند: وضع کنگره خوب است، اگر من دنوری‌ام را پرداخت نکنم به جایی بر نمی‌خورد و اتفاقی نمی‌افتد، در حالی که این‌گونه نیست. اول این‌که این بازی خود من است. آقای امین در سی‌دی «تاریکی» به این موضوع اشاره می‌کنند. ایشان می‌گویند: مهم این است که شما کارتان را درست انجام دهید. اگر فیلمی بد است تو بتوانی آن را نبینی و شما به عنوان یک نفر کار خودت را درست انجام بدهی. ممکن است ما فکر کنیم که چه این فیلم را ببینیم یا نبینیم، تأثیری ندارد؛ اما مؤثر است. من یک عدد از این بستنی را بخرم یا نخرم که تأثیری ندارد، آن کارخانه کار خود را انجام می‌دهد؛ اما این صحبت‌های آقای امین دقیقا نشان‌دهنده این است که حضور و کار ما به عنوان یک فرد تأثیر زیادی دارد و شاید خودمان این طور فکر نکنیم. هنگامی که هر کدام از ما نگاه و تفکرمان این باشد که من به عنوان یک شخص کارم را درست انجام دهم و از این ساختار حمایت کنم و به پیمانی که بستم پایبندم و  می‌خواهم تعهدی را به انجام برسانم و کار درست را  انجام بدهم، اگر تفکر همه ما این گونه باشد آن زمان در کنار هم همان ید واحده که آقای مهندس بارها در موردش صحبت کردند می‌شویم و آن موقعی است که به این‌ اتفاق بزرگ کمک می‌کنیم تا با مقالاتی که ارائه می‌شود و در جهان سر و صدا می‌کند و این اتفاق زودتر به هدف می‌انجامد، چه بسا که خود ما بسیار سریع از آن برخوردار می‌شویم. فرزندانمان یا نزدیکان ما نیز از آن اتفاقی که دارد در زمینه بیماری‌ها می‌افتد می‌توانند برای بهبودی خودشان استفاده کنند؛ زیرا همان‌طور که می‌دانید یکی از رایج‌ترین بیماری‌ها در کل دنیا سرطان است و متد «DST» به خوبی بیماری‌ها را درمان می‌کند و چه کسی می‌داند فردا چه اتفاقی می‌افتد؟ شاید در آینده‌ای نزدیک، چند صباحی دیگر من یا یکی از نزدیکان من درگیر این مسئله شود. پس همه ما دست در دست هم کمک کنیم که این اتفاق به زودی ثبت و مراحل انجام شود که خود ما نیز اگر خدای نکرده درگیر شدیم بتوانیم از آن استفاده کنیم.‌

تایپیست: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر سوده رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .