English Version
This Site Is Available In English

وادی دوم از پیام‌های امید‌بخش برای همه انسان‌ها است

وادی دوم از پیام‌های امید‌بخش برای همه انسان‌ها است

طبق وادی دوم هیچ کدام از ما انسان‌ها بیهوده آفریده نشده‌ایم. آقای مهندس دژاکام فرمودند که انسان دارای 40 میلیارد سلول و 60 برابر آن ویروس و باکتری است؛ وقتی که انسان به لحاظ فیزیولوژی جسم و صور پنهان این‌قدر پیچیده است؛ پس قطعاً برای انجام یک رسالتی به این دنیا پا گذاشته است. انسان اگر به آن مرحله از امید و توکل به خداوند برسد و در مسیر دانایی قرار بگیرد می‌تواند رسالت خود را در این جهان به خوبی انجام دهد؛ حتی یک کرم هم در این جهان وظیفه‌ای به عهده‌ دارد. انسان با تفکر می‌تواند به فلسفه وجودی خود پی ببرد، با امید بسیار به زندگی ادامه دهد و به آن چیزی که می‌خواهد برسد؛ پس به قول استاد امین صراط مستقیم هموار نیست و در همین پستی و بلندی‌ها انسان به دانایی می‌رسد، تجربیاتی را کسب می‌کند و در ادامه امیدوارانه به هدفش می‌رسد.

همسفر‌ پری و مسافرشان محمد حسین با آخرین آنتی‌ایکس مصرفی هروئین، شیشه و قرص وارد کنگره شدند. به مدت 18 ماه و 5 روز با متد DST و دارویOT به راهنمایی مسافر‌ کامبیز و همسفر مرضیه سفر کردند. در حال حاضر 4 ماه و 20 روز است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر والیبال و تنیس روی میز و رشته ورزشی همسفر دارت در کنگره‌ است. در این رابطه گفتگویی با همسفر پری ترتیب دادیم که شما را به خواندن این گفتگو دعوت‌ می‌کنیم.

وادی دوم بر مبنای امید قرار داده شده، این موضوع چه تاثیری بر زندگی شخصی شما گذاشته است؟

وادی دوم یکی از وادی‌های مهم کنگره محسوب می‌شود و می‌تواند تاثیر عمیقی روی هر فرد بگذارد. همان‌طور که گفتید این وادی بر مبنای امید و پایه‌گذار روشنی در زندگی انسان‌ها است و به ما آموزش می‌دهد که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی به دنیا نیامده است. در واقع این وادی به ما یادآوری می‌کند که همه ما هدفی داریم و باید به سمت آن هدف حرکت کنیم. تاثیر این وادی در زندگی من در واقع ایجاد امید در دل ناامیدی‌ها است. این وادی به من آموخت که تغییر هیچ‌وقت دیر نیست؛ حتی در سخت‌ترین شرایط و بحران‌ها؛ اما تغییر باید هدفمند و به سمت صراط مستقیم باشد. با داشتن امید، اعتماد به نفس، شجاعت و قدرت در برابر مشکلات می‌توانیم به راحتی از آن‌ها عبور کنیم و به این باور برسیم که پایان شب سیاه سفید است.

چه مسائلی باعث می‌شود که یک فرد تا عمق تاریکی و ناامیدی پیش رود و به مسئله اعتیاد روی بیاورد و زندگی خود و خانواده خود را به نابودی بکشاند؟

وقتی ساختارهای فکری، جهان‌بینی و جسمی یک انسان دچار آسیب می‌شود، آن فرد مستعد سقوط به تاریکی است و یکی از اصلی‌ترین عواملی که انسان را به سمت اعتیاد می‌کشاند جهل و نادانی است و همیشه آقای مهندس در ابتدای صحبت‌های خودشان برای رهایی از جهل و ناآگاهی انسان‌ها دعا می‌کنند و به خداوند پناه می‌برند. کسی که جسم و فکرش در ناآگاهی فرو رود دیگر زندگی را نمی‌شناسد و در مواجه با دردها و مشکلات زندگی به دنبال مسکن و فرار می‌گردد نه راه حل. اعتیاد گاهی ظاهرش راه حل نشان می‌دهد؛ ولی در واقع چاه بی‌انتها است که متاسفانه خیلی از انسان‌ها به آن پناه می‌برند.

همان‌طور که در کنگره آموزش گرفتیم انسان‌ها باید تاریکی را تجربه کنند تا به روشنایی برسند. به نظر شما با در نظر گرفتن این پارامتر آیا باز هم می‌توانیگ بدون روشنایی از تاریکی خلاص شویم و به جهت رسیدن به آن نور و آرامش باید چه راهکارهایی را پیش ببریم؟

این سوال فوق‌العاده عمیق است و برمی‌گردد به آموزش‌های کنگره، درمان و راه رهایی. ما در کنگره‌60 یاد می‌گیریم که تاریکی بخشی از مسیر  تکامل انسان است نه انتهای راه. رهایی واقعی  فقط زمانی اتفاق می‌افتد که ما از تاریکی به سمت روشنایی حرکت کنیم. خروج از تاریکی؛ یعنی حرکت از ضدارزش‌ها به سمت ارزش‌ها، شناخت خود، خودسازی، مسئولیت‌پذیری، بازسازی ساختارها و پذیرش آموزش و تا روشنایی نباشد آن حرکت انجام نمی‌شود مثل این‌ است‌ که اتاقی تاریک باشد تا چراغ روشن نشود ما هیچ کاری در آن اتاق نمی‌توانیم انجام دهیم. راهکارهای رسیدن به آن نور این است که در ابتدا باید کسی که در تاریکی قرار گرفت، پذیرش داشته باشد و تا زمانی که انسان در تاریکی قرار گرفته باشد نمی‌تواند کاری انجام دهد باید بپذیرد که بیمار و یا مصرف‌کننده است تا بتواند به سمت نور حرکت کند. در درجه دوم حرکت باید در مسیر آموزش باشد؛ یعنی باید نوشتارها، سی‌دی‌ها و مشارکت‌ها را انجام دهد و عمل کند و در آخر هم باید صبر داشته باشد؛ چون صبر میوه شیرینی دارد و انسان را به نور و رهایی می‌رساند.

با توجه به تیتر وادی دوم که می‌گوید: "هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم." مفهوم این تیتر چه چیزی را می‌خواهد به ما آموزش دهد؟

این وادی یکی از پیام‌های امید‌بخش برای همه انسان‌ها است که می‌گوید هیچ انسانی بی‌هدف، بی‌ارزش، بی‌فایده و بی‌دلیل خلق نشده است؛ اگر کسی اشتباه می‌کند و در تاریکی قرار می‌گیرد باید باور داشته باشد که می‌تواند با دیدن جرقه‌ای از نور به سمت روشنایی برود. این وادی به خودباوری، امیدواری، آفرینش الهی و دوری از ناامیدی، اشاره می‌کند و در نتیجه مثل یک دست گرم روی شانه‌های ما است و در روزهای سخت به ما می‌گوید ای انسان تو مهم و ارزشمند هستی و خلق شدی برای رشد و آموزش نه برای نیستی و تباهی.

آیا حس پوچی، بیهودگی و بی‌فایده بودن فقط برای یک فرد مصرف‌کننده است؟

نه مسلماً فقط مخصوص فرد مصرف‌کننده نیست. این اتفاق برای من هم افتاده است قبل از این‌که وارد کنگره شوم، روز و شب برای من فرقی نداشت و بی‌انگیزه شده بودم. تلاش می‌کردم که خودم را از آن فضا خارج کنم؛ ولی قدرت نیروهای بازدارنده خیلی زیادتر از تصمیم من بود و راه فرار از آن‌ها را بلد نبودم. بعد از ورود به کنگره‌60 و دیدن این همه انرژی و آموزش‌، سعی کردم که بهترین خودم باشم و تلاش کنم در مسیر زندگی رشد کنم و به بهترین‌ها برسم.

با توجه به چه پارامترهایی می‌توانیم صراط مستقیم را از غیرمستقیم تشخیص دهیم و به ما کمک شود تا همیشه در زندگی، در تمام بحران‌ها امیدوار باشیم و به زندگی خود به نحو احسنت ادامه دهیم؟

ما در کنگره می‌آموزیم که صراط مستقیم و غیرمستقیم فقط به مسیر فیزیکی زندگی مربوط نمی‌شود؛ بلکه به جهت‌گیری‌های فکری، ذهنی و رفتارهای ما هم مربوط می‌شود. برای این تشخیص باید به چند پارامتر توجه کنیم که عبارتند از: آموزش، تفکر و تجربه که مثلث دانایی را تشکیل می‌دهند و بهتر از همه دانایی موثر است؛ اگر کسی بتواند دانایی موثر داشته باشد؛ یعنی آموزش، تفکر و تجربه را درست استفاده کند می‌تواند جهان‌بینی متعادل داشته باشد و بهترین زندگی را داشته باشد و می‌تواند به نحو احسنت به زندگی خود ادامه دهد.

با توجه به سی‌دی امید و ناامیدی آقای مهندس گفته شد که ناامیدی جلوی کانال‌های انرژی را مسدود می‌کند. برای این‌که این کار اتفاق نیفتد و انرژی‌های خود را آزاد کنیم چه کارهایی باید انجام شود؟

اولین قدم پذیرش وضعیت و واقعیت‌ها است. وقتی مشکل  یا بحران پیش می‌آید به جای آن‌که خودمان را فریب دهیم و در خودمان فرو رویم؛ یعنی ناامید شویم باید پذیرش و عمل را جایگزین کنیم مثلا باید گفته شود که الان در شرایط سختی قرار دارم؛ ولی می‌توانم از آن عبور کنم و دومین قدم تمرکز روی افکار مثبت و شکرگزاری است. یکی از بهترین روش‌ها برای آزاد کردن انرژی‌های مثبت شکرگزاری برای هر آن‌چه که داریم حتی چیزهای کوچک است. در کنگره به ما آموزش داده می‌شود که به گام‌های کوچک ایمان داشته باشیم؛ زیرا برای هدف‌های بزرگ اولین قدم باید بسیار کوچک و عملی باشد. دیگر این‌که در زمان حال زندگی کنیم؛ زیرا که گذشته باعث افسردگی و آینده باعث اضطراب می‌شود و در آخر در زمان حال زندگی کردن، شاد بودن و امیدواری به نیروی قدرت مطلق در هر زمان و هر مکان انرژی‌های مثبت را در ما به‌وجود آورده و ما را در جهت صراط مستقیم یاری می‌رساند.

در آخر سپاسگزار هستیم از همسفر پری برای وقتی که در اختیار ما گذاشتند.

طراح سوال و مصاحبه‌کننده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .