English Version
This Site Is Available In English

هر فرد، تکه‌ای از پازل بزرگ هستی است

هر فرد، تکه‌ای از پازل بزرگ هستی است

مشارکت همسفر الهه:
وادی دوم، این شاه‌کلید از میان چهارده وادی، به ما می‌آموزد که هیچ موجودی بیهوده به عرصه حیات قدم نگذاشته است. این وادی تأکید دارد که نه فقط انسان، بلکه هر مخلوقی در این جهان خاکی، حتی کوچک‌ترین و نامحسوس‌ترین آن‌ها، دارای اهمیت و هدفی است.
در وادی اول آموختیم که برای حل هر مشکلی در زندگی، ابتدا باید تفکر کنیم و با یک راه‌حل یا نقشه‌ای مناسب و بدون بازگشت به عقب، به جلو حرکت کنیم. اهریمن همواره در تلاش است تا انسان‌ها را از مسیر درست منحرف کرده و به سوی تاریکی بکشاند. فردی که در تاریکی اعتیاد گرفتار شده و در جهنم خود دست و پا می‌زند، وقتی می‌خواهد خود را نجات داده و در مسیر درست قرار گیرد، اولین حسی که نیروی منفی به او القا می‌کند، یاس و ناامیدی است.
این نیروها مانند موریانه‌ها دائماً زمزمه می‌کنند که “تو نمی‌توانی، بیچاره‌ای، بدبختی، هیچ راهی وجود ندارد” و با این القائات منفی، راه را بر او می‌بندند. اما شخصی که در تاریکی‌ها گرفتار شده، با قرار گرفتن در کنگره و یافتن راه درست، به دانش و آگاهی و در نهایت به دانایی مؤثر می‌رسد و هر قدمی که برمی‌دارد، او را به منشأ نور نزدیک‌تر می‌کند.
این وادی به من می‌آموزد که من نیز بیهوده آفریده نشده‌ام و خداوند به من اختیار داده است تا با تفکر و آگاهی، در راه درست قدم بردارم. وادی دوم می‌گوید اگر به تمام هستی نگاه کنیم، هیچ چیز بیهوده‌ای نخواهیم یافت. اگر به چیزی رسیدیم که به نظرمان بیهوده می‌آید، باید مطمئن باشیم که این پندار نادرست ماست و نتوانسته‌ایم به فلسفه یا هسته اصلی آن پی ببریم.
انسان از همان ابتدا در دوراهی تاریکی و روشنایی قرار گرفت. یک مصرف‌کننده مواد مخدر ناخواسته تاریکی را انتخاب می‌کند و در این مسیر به نقطه‌ای می‌رسد که توانایی‌هایش زیر خروارها اعتیاد و تخریب مدفون شده و دیگر دیده نمی‌شود. در چنین حالتی، شخص احساس پوچی، ناامیدی و بی‌خاصیت بودن می‌کند. یکی از نتایج حرکت در مسیر ضد ارزش‌ها، همین احساس گناه و پوچی است.

مشارکت همسفر ترانه:
وادی دوم به ما یادآوری می‌کند که هیچ مخلوقی بیهوده پا به عرصه حیات نمی‌گذارد؛ هیچ‌کدام از ما “بی‌هیچ” نیستیم، حتی اگر خودمان چنین تصوری داشته باشیم.
این وادی به تفکر و اندیشه سالم اشاره دارد. اگر تفکر ما سالم باشد، دیدگاهمان نسبت به جهان هستی روشن خواهد شد. تفکر غلط می‌تواند جسم و روان انسان را بیمار کند؛ بنابراین، باید تلاش کنیم تا اندیشه‌هایی مثبت داشته باشیم و باور کنیم که ما تنها و بی‌هدف نیستیم.
برای یافتن خودمان باید فکر کنیم، تلاش کنیم و آموزش ببینیم. آموزش‌های کنگره۶۰ به ما کمک می‌کنند تا توانایی‌هایی را که در اثر ناامیدی از دست داده‌ایم، دوباره به دست آوریم. باید ناامیدی را، که مانند مهمانی ناخوانده در وجودمان شکل می‌گیرد، از خود دور کنیم و با امید به جهان هستی نگاه کنیم. ما می‌آموزیم که هیچ‌کدام از ما بیهوده به این جهان قدم نگذاشته‌ایم. وقتی امیدوارانه به هستی بنگریم، دیگر آن را برای خود تاریک نمی‌کنیم؛ بلکه جسم و روان خود را به سوی روشنایی هدایت می‌کنیم.
تصویرسازی ذهنی می‌تواند منفی یا مثبت باشد. تصاویر منفی ما را به نابودی می‌کشانند، در حالی که تصویرسازی مثبت ما را به سوی ارزش‌ها سوق می‌دهد و باعث می‌شود اثرات مثبت را در درون خود پرورش دهیم. باید بدانیم هیچ موجودی “بی‌هیچ” نیست. زندگی در این جهان برای ما ارزشمند می‌شود و دیگر آن را بی‌اهمیت تلقی نخواهیم کرد. بیاموزیم که هیچ مخلوقی، نه فقط انسان، بلکه تمام مخلوقات دیگر، بیهوده به هستی نیامده‌اند و خداوند در آفرینش هر موجودی، حکمت و فلسفه‌ای عظیم نهفته است.
خدا را شاکرم که مرا در این مسیر قرار داد تا بدانم بعد از هر تاریکی، روشنایی در انتظار همه ما همسفران و مسافران است. به امید آگاهی روزافزون.

مشارکت همسفر فرشته:
وادی دوم، از مهم‌ترین وادی‌ها در آموزش‌های جهان‌بینی کنگره۶۰، به ما یادآوری می‌کند که هیچ‌چیز در هستی بیهوده و بی‌هدف خلق نشده است. هر موجودی، از کوچک‌ترین ذره تا بزرگ‌ترین کهکشان، نقشی در این جهان ایفا می‌کند و برای هدفی خاص به وجود آمده است.
مهم‌ترین نکته‌ای که این وادی به ما می‌آموزد، این است که “هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.” این جمله به این معناست که هر انسانی، با هر شرایط و وضعیتی، ارزشمند است و توانایی‌هایی دارد. حتی اگر فردی به دلیل مشکلات و سختی‌های زندگی، احساس پوچی و بی‌ارزشی کند، باز هم این حقیقت پابرجاست که او موجودی ارزشمند است و نقشی در این هستی دارد.
درک این موضوع به ما کمک می‌کند:
احساس بهتری نسبت به خودمان داشته باشیم: وقتی بدانیم که بی‌هدف به دنیا نیامده‌ایم و نقشی در این جهان داریم، احساس ارزشمندی بیشتری خواهیم کرد.
به توانایی‌های خود ایمان بیاوریم: شناخت توانایی‌ها و استعدادهایمان به ما کمک می‌کند تا برای رسیدن به اهدافمان تلاش کنیم.
امیدوار باشیم: دانستن اینکه هیچ‌چیز بیهوده نیست، به ما امید می‌دهد که می‌توانیم بر مشکلات غلبه کنیم و زندگی بهتری داشته باشیم.
مسئولیت‌پذیر باشیم: وقتی بدانیم که در این جهان نقشی داریم، مسئولیت بیشتری نسبت به خودمان، دیگران و محیط اطرافمان احساس خواهیم کرد.
در واقع، وادی دوم به ما یادآوری می‌کند که هر کدام از ما قطعه‌ای از پازل بزرگ هستی هستیم و بدون حضور ما، این پازل کامل نخواهد شد. پس باید قدر خودمان را بدانیم و برای ایفای نقش خود در این جهان تلاش کنیم.
برای درک بهتر این وادی، می‌توانیم به مثال‌های زیر توجه کنیم:
دانه‌ها: یک دانه کوچک در ظاهر بی‌ارزش به نظر می‌رسد، اما وقتی در خاک کاشته می‌شود، به یک درخت بزرگ و پربار تبدیل می‌شود.
زنبورها: زنبورها حشراتی کوچک هستند، اما نقشی مهم در گرده‌افشانی گیاهان و تولید عسل ایفا می‌کنند.
انسان‌ها: هر انسانی، با هر شغل و میزان تحصیلات، می‌تواند نقشی در بهبود زندگی دیگران و پیشرفت جامعه داشته باشد.
نتیجه می‌گیریم حتی اگر خودمان به هیچ فکر کنیم، باز هم این حقیقت وجود دارد که ما بی‌هدف به دنیا نیامده‌ایم. این احساس پوچی و بی‌هدفی معمولاً ناشی از عدم شناخت خود و توانایی‌هایمان است. برای رهایی از این احساس، باید تلاش کنیم تا خودمان را بهتر بشناسیم، استعدادهایمان را کشف کنیم و برای رسیدن به اهدافمان تلاش کنیم.

مشارکت همسفر عاطفه:
از لحظه‌ای که بند ناف ما از مادر بریده می‌شود (یا روز ازل) تا آخرین نفسی که از ریه‌هایمان بیرون می‌دهیم، دلیلی وجود دارد. وقتی خداوند از روح خود در ما دمیده و ما را اشرف مخلوقات نامیده است، همین کافی است تا منِ عاطفه، به وجود خود در این دنیا شک نکنم و درک کنم که برای چه به جهان هستی قدم گذاشته‌ام. همان‌طور که آقای مهندس در مورد وجود کرم مثال زدند، ما انسان هستیم و عظیم‌تر از یک کرم.
هیچ گلی نمی‌تواند از عطر خود لذت ببرد، هیچ کتابی نمی‌تواند مطالب خود را بخواند. ما نیز نمی‌توانیم درون خود را ببینیم که چقدر زیباست و باور کنیم که «به هیچ» نیستیم. در این جهان هیچ چیز «به هیچ» نیست؛ پس بهتر است دست از گله و شکایت برداریم که چرا به این دنیا آمده‌ایم یا چرا پدر و مادرمان ما را به دنیا آورده‌اند. چه خوب است که به شناخت کامل خویش پی ببریم؛ زیرا اگر انسانی به شناخت خود نرسد، بی‌سواد حقیقی است.
ویراستاری و ارسال: همسفر مهناز رهجو راهنما همسفر اعظم (لژیون هشتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی دنا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .