سه مشکل اساسی در جهان وجود دارد که توسط آقای کندی وزیر بهداشت آمریکا مطرح شد که از ۵۰ سال پیش بوده، زمان آقای نیکسون تاکنون، یکی مشکل اعتیاد، سرطان و چاقی. بشر از نظر توصیفی خیلی خوب پیشرفت کرده و تمام بیماریها و مریضیها را با جزئیات، تقسیمبندی کرده از درمان در مهندسی، فضا خبری نیست؛ ولی در طب و شناخت انسان نه، گرچه دستگاهها و تجهیزات خیلی زیادی بوده و علوم پزشکی از مرگهای زیادی جلوگیری کرده؛ ولی در کشف حقایق موفق نبوده است در صورتی که ما به راحتی اعتیاد را ۲۷، ۲۸ سال پیش حل کردیم چاقی هم به نحو احسنت بدون پاره کردن شکم و معده را جلو میرود و لژیونهای جونز دارند کارشان را خوب و بدون هزینه انجام میدهند. وقتی وزن کم میشود خیلی از مریضیها برطرف میشود؛ همچنین برای سرطان هم راه حل پیدا کردیم. منظور از جهانبینی، درست زندگی کردن است ما باید کاری کنیم به آن آسایش و آرامش برسیم.
بیش از ۲۰۰ تا مریضی داریم که تحت عنوان سایکوسوماتیک یا بیماری روانتنی مطرح است و این بیماریها بر اثر افکار پریشان، مریضیهای متعددی بوجود میآورد، یعنی همان افکار و اندیشه. فکر روی ساختار جسم و فیزیولوژی اثر میگذارد و آن را به تباهی میکشد؛ چون بدن بر مبنای شیمیایی کار میکند، وقتی کورتیزول بالا میرود خیلی چیزها تخریب میشود یا خیلی مواد بیوشیمی و هورمونها، تغییر میکند و باعث تخریب در کل جسم میشود. مسئله بعدی که مطرح میشود این است که ما به جهان پس از مرگ اعتقاد داریم و برای من مثل روز روشن است و معتقد هستم انسان پس از مرگ، دو مرتبه به حیات خودش ادامه میدهد. ما باید در مسیری قرار بگیریم که بتوانیم در زندگی حلقههای حیات را پشت سر بگذاریم، هر دورانی یک مفهوم را دارد از جمله دوران کودکی، جوانی، بعد از جوانی نیز جا افتادگی است.
استاد میگوید: راه و شرط جنت یا آرامش، پرهیزکاری و درست زندگی کردن است در حیات انسانها باید آدمها و انسانهای مقرب پروردگار مشخص شوند عدول از این قوانین، انسان را به قالب حیوانی سوق میدهد و راه مستقیم آنها را به نور نزدیک میگرداند. جنت از جن میآید چیزی که رؤیت نباشد به آن جن میگویند. جنین؛ چون در شکم مادر است دیده نمیشود و پنهان است. جنت هم چیز، پنهان است که دیده نمیشود که به صورت تمثیل همان باغ است و در عمل همان آرامش و آسایشی است که انسان در آن قرار میگیرد. شرط آن پرهیزکاری یعنی دوری از ضدارزشها است. استاد به شاگرد میگوید؛ کارهایت را مستقیم زیر نظر داشتیم خوشحال هستیم که کارهایت را خوب انجام میدهی، باید به گذشتههای دور و نزدیک برگردی، امتحان دهی و خیلی چیزها را تحمل کنی.
انسان تا یکسری سختیها را تحمل نکند به هیچ چیز نمیرسد، تا بگردی کلید و چراغ را پیدا کنی و یا در زمان عمل جواب را بگیری. رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است پیدا کردن راه و آنچه برداشت مینماید. رمز اینجا چراغ و کلید راز میشود. راهنما به رمز و راز رسیده بخاطر اینکه آن سختیها و مرارتها را کشیده است. زمان یک چیز بسیار با ارزش است که در اختیار شما قرار داده شده است. ما با تکرار چندان موافق نیستیم؛ ولی گاهی اوقات تکرارها لازم است و با تکرارها انسانها چیزهایی را یاد میگیرند در جهان زمین حلقههایی طبق قوانین الهی از نظر زمان برقرار است هر زمان حلقهای طلب میشود تا به وادی دیگر برسد و این در اندیشه و فکر ایجاد تکامل و تعقل عالی مینماید. شما در این حیات تا جدایی روح از کالبد به این حلقهها توجهی ندارید؛ زیرا عدهای از این حلقهها با کلمه کودکی و طفولیت میگذرند.
تأکید ما بر این است که حلقهها را بها دهید؛ همچنین به حلقه سومی که برسیم تحول شروع میشود. ممکن است حلقه سوم یکی در ۳۵ سالگی وارد شود و یکی هم ممکن است ۴۰ سالگی و دیگری ۵۰ سالگی وارد آن شود که مرحله سازندگی است در حلقههای سوم تازه میفهمد که چی به چی است و آن غرور و جهل و نادانی را عبور کرده و به یک مرحله پختگی میرسد و از مرحله حلقه سوم تا جدایی شما از کالبد، مهمترین بخش حیات شما شروع میشود تا زمان مرگ که میبایست کاملاً تزکیه شوید و به اهداف عالیه خود دست یابید و این بنیان و ریشه، آغاز اولین دوره حلقهها به جهان بعدی میباشد. ممکن است این سخن در انجام بنیان کاملاً جدی تلقی شود تا شما از نیروی خفته یا ناخودآگاه درون خود بهره عملی ببرید تا چراغی برای ادامه راه باشید. انسان در تمام مشکلات زندگی باید قدرتمند وارد شود و احساس ضعف نکند.
انرژی درونی ما بینهایت است و حد ندارد؛ اما آغاز مرحله چهارم که دشوارترین مرحله هم محسوب میشود به این مرحله، مرحله امتحان نیز گفتهاند در این مرحله زیاد به هستیات میچسبند منظور این است که در این مرحله جذب ماده و مادیات و جمعآوری آن میشوند و همه چیز را فدای آن میکنند، مثلاً ۸۰ سال سن دارد هنوز در فکر جمعآوری مال است بجای اینکه سازندگی انجام دهد. استاد میگوید: آنانی که سرشار از هستیات عالم اشباع میشوند و به فکر اشتباه، اعمال نیک و بد خود نیستند و نمیاندیشند و در بدو ورود مورد غضب و از دایره امتحان خارج میشوند و کم هم نیستند و از این مقوله انسانهایی که به وادی حیوانی روی میآورند؛ زیرا عین را «عین الیقین» میپندارند با چشمهایشان قضاوت میکنند بجای اینکه با مغزشان کار کنند.
اما برای شما که این مراحل را با تمام آگاهی فعلی پشت سر میگذارید قدری سخت است. منظور این است که وقتی میخواهید در صراط مستقیم حرکت کنید و سازندگی کنی، کار سختی است؛ ولی سختی سرمای خیلی شدیدی نیست که قابل تحمل نباشد و یا آنقدر گرم نیست که نتوانی نفس بکشی؛ ولی خوب باید تحمل کنی این هم یک مرحلهای است یا باید به آن تسلیم باشید و یا هر چه در توان دارید به کار بندید تا از خشم طبیعت نجات پیدا کنید؛ چون سیستم خودش اینطوری است که انسان هر کاری که میکند باید جواب دهد. راه جنت یا آرامش، خیلی به این نکته توجه کنید که آرامش مترادف با خود بهشت است اگر ما قوانین را رعایت کردیم که کردیم و اگر رعایت نکردیم عواقب آن به خودمان برمیگردد.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر محیا (لژیون سوم)
رابط خبری و ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
92