English Version
This Site Is Available In English

سفر باارزش با وادی دوم

سفر باارزش با وادی دوم

وادی‌ها به نوعی الفبا کنگره هستند؛ با وادی اول تفکر را فرا می‌گیریم که همه چیز با تفکر شروع می‌شود و باید به تفکر خودم مسیر و جهت بدهم و بعد که جهت را پیدا کردم حرکت را شروع کنم، در واقع با تفکر که همچون چراغ راه است می‌توانم از قعر تاریکی‌ها الماس را به دست بیاورم.
وادی دوم، شاکر بودن و امیدوار بودن است؛ این وادی به من یادآوری می‌کند که امیدوارانه به زندگی نگاه کنم و بدانم که مشکلات در هر صورتی وجود دارند، مهم این است که به این درک و آگاهی برسم که چگونه با مشکلات مقابله کنم؛ امیدوار بودن به من گوشزد می‌کند که هر اشتباهی که قبلا انجام داده‌ام در اثر تفکرات غلط و اشتباه من بوده است، زیرا من همیشه به دنبال نداشته‌هایم بودم و این بذر ناامیدی را در وجود من می‌کاشت؛ داستانی را در سایت خواندم که فکر کنم خالی از لطف نباشد که بازگو کنم، روزی شیطان وسایل خود را به حراج گذاشت که شامل حسادت، نفرت، ترس، کینه و غیره بودند، در میان آن‌ها وسیله‌ای بسیار قدیمی و کهنه بود که قیمت بالایی داشت، شخصی از شیطان پرسید: این وسیله گرانبها چیست؟! شیطان گفت: زمانی که به هیچ روشی نتوانم انسان را گمراه کنم، از ناامیدی استفاده می‌کنم که بسیار کارساز است و استاد امین زیبا فرمودند: «ناامیدی تجلی فشار بار غم و اندوهی است که به دوش کشیدن این بار دشوار و زمین گذاشتن آن دشوارتر».
در واقع این وادی جنگ افکار و اندیشه است، این وادی به یک سفر اول می‌آموزد که او با‌ارزش است و برای درمان باید قدم‌هایش را محکم‌تر و استوارتر بردارد؛ این وادی می‌گوید هیچ چیز را خداوند در این جهان بدون علت خلق نکرده است از گیاهان، حیوانات و غیره همان‌طور که جناب آقای مهندس با اشاره به داستان کرم کوچک و حضرت موسی به من می‌آموزد که بیهوده به دنیا نیامده‌ام و مسلما هر کدام از ما ماموریت و رسالتی داریم که باید آن را به درستی انجام بدهیم؛ در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر آمده است که در ادامه سفر، او در می‌یابد که نه تنها جهت بیهودگی قدم به حیات ننهاده، بلکه برای هدفی بسیار والا، مقدس و ارزشمند پا به عرصه حیات نهاده است و در این حالت برای خود،‌ زندگی‌، خدمت و برای نقشی که ایفا می‌کند بسیار ارزش قائل است که این نقش ممکن است نقش مادر بودن، همسر، فرزند، خواهر و مهمتر از همه نقش انسان بودن است که باید این رسالت و این نقش را به بهترین شکل به انجام برساند.
همان‌طور که جناب آقای مهندس بارها می‌فرمایند: «معجزه حیات، خود حیات است» امیدوارم که از این معجزه بهترین استفاده را ببریم و تا زمانی که حیات داریم همچون فرمانروای لایق و با شهامتی باشیم که بر کشور وجودی خود حکمرانی می‌کند و همواره بهترین را انتخاب کنیم تا از ذرات جرقه به نور برسیم. در پایان  امیدوارم که قدردان موهبتی به نام کنگره ۶۰ باشم که به من آموخت که چگونه با جنگ نرم می‌توان مشکلات را حل کرد.
رابط خبری: همسفر منیژه مرزبان خبری پارک ایران دخت شهرکرد
نویسنده: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر فریبا، رشته ورزشی دارت
ویراستار، تنظیم و ارسال: راهنما همسفر ریحانه نمایندگی وکیلی یزد، دبیر سایت رشته ورزشی تنیس روی میز
گروه ورزش همسفران کنگره ۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .