همسفر مینا:
هر کس در این دنیا قدم به حیات میگذارد هدفی دارد همانطور که در وادی اول با تفکر ساختارها آغاز میشود. پله بعدی هرچه که در هستی هستیم نباید ناامید باشیم. هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد در این مطلب که گفته شده آیا شما وارد این جهان هستی شدی که همیشه به سمت ضدارزشها بروی؟ یا همین مسافران وارد هستی شدهاند که همیشه مصرفکننده باشند؟ خیر، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. در کتاب وادی نوشته شده فقط مربوط به مصرفکننده موادمخدر نیست بلکه به همه مربوط میشود زیرا ما همسفران هم یک جورایی با اعتیاد دست و پنجه نرم کردهایم؛ وادی دوم میتواند زندگی فردی را که حتی یک سیگار را هم از نزدیک لمس نکرده است روی آن هم تاثیر داشته باشد. خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهیم، منظور از این جمله این است که جنگی که در افکار و ذهن ما است در اثر انجام کارهای ضدارزشی، تخریبی بر روی جسم ما ایجاد مینماید و این جنگ هیچ وقت تمام شدنی نیست فقط با تغییر لباس و شخصیت دوباره به سراغ ما میآید و تنها راه پیروزی در جنگ نرم شناخت روح و جسم میباشد. دنیای درون ما اگر خوب باشد همه چی خوب است و اگر هم خوب نباشد هیچی خوب نیست اگر دنیای درون خوب باشد زیر هر فشاری با هر مشکلاتی کنار میآییم وقتی اینطور باشد در مشکلی که قرار بگیریم آن را حکمت میبینیم یا از آن آموزش میبینیم و لعنت خدا نمیبینیم. همه ما به دلیل اینکه خود هم شاید ندانیم جهت را سالها گم کرده بودیم. تصاویر تولید و ظهور مییابد یعنی به هرچه فکر کنیم چه خوب و چه بد برایمان اتفاق میافتد اگر بخواهیم در سوی موفقیت قدم برداریم خواسته در جهت ارزشها یا راه مستقیم حتماً به نتیجه میرسد برای مثال اگر بخواهیم راهنما شویم باید تصویرسازی کنیم البته تلاش هم لازم است. اصولاً انسانها تاریکیها را تجربه میکنند برای پی بردن به عظمت روشناییها، فردی قدر سلامتی را میداند که بیمار است. ما گاهیاوقات باید تاریکیها را تجربه کنیم تا قدر روشناییها را بدانیم برای رفتن به روشناییها بایستی از گذرگاههای بسیار سخت عبور کنیم و انسان کار آزمودهای بشویم.
همسفر ربابه:
وادی دوم به ما میآموزد که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. گاهی انسان بر اثر فشار مشکلات و سختیها یا مصیبتها احساس پوچی، یأس و ناامیدی میکند. گاهی اعتماد به نفس خود را از دست میدهد، گاهی اعتماد به قدرت مطلق و خالق خویش را و این باعث میشود که در مسیر ضدارزشها قدم نهاده و مسیر درست را گم کند. با درک این موضوع که مسیر تاریکی، روشنایی، خیر و شر قسمتی از حیات است، خواهیم یافت که ما انسانها با تفکر درست به فلسفه وجودی خویش پی خواهیم برد و با یافتن تواناییهایی که قدرت مطلق در وجودمان قرار داده برای خود ارزش قائل خواهیم شد. نیروهایی وجود دارد که مانند قلههای بلند آتشفشان هستند و ما باید آنها را شناسایی و از قوه به فعل درآوریم البته در جهت ارزشها و راه مستقیم با امید، تلاش و پشتکار تصاویر زیبای ذهنی را به واقعیت تبدیل کنیم.
همسفر مریم:
هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم و حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. من همسفر قبل از اینکه وارد کنگره بشوم حس بیهودگی و پوچی داشتم و همیشه از خداوند شاکی بودم که چرا مرا آفریده است و در برابر خداوند ناسپاسی میکردم. ناسپاسی من باعث شده بود که از خود ناامید شوم و اعتماد به نفس خود را از دست بدهم. ناامیدی یکی از محکمترین ابزارهای شیطان است. زمانیکه به کنگره۶۰ آمدم کتاب ۱۴ وادی را خواندم و با خواندن کتاب از وادی اول که همان قدرت تفکر است عبور کردم و در وادی دوم به امیدواری رسیدم. در وادی دوم فهمیدم که من جهت بیهودگی پا به هستی نگذاشتهام و خداوند برای آفریدن من حکمتی داشته است و برای هدف و رسالتی آفریده شدهام. حال میدانم که دیگر من موجود اضافی نیستم و با این افکار بیهودهای که در ذهن من ورق میخورد باعث شده بود که روی جسم خودم اثرات منفی بگذارم. انسان زمانیکه از تاریکیها بیرون میآید و به روشناییها میرسد برایش خیلی جذابتر و امیدوارکنندهتر میشود زیرا عظمت روشنایی را بهتر درک میکند. من سعی میکنم با تلاش، کوشش و یاری از خداوند بزرگ آموزشهایی را که یاد گرفتهام کاربردی کنم تا بتوانم به هدف خود نزدیکتر شوم و همچنین بتوانم به دیگران کمک کنم.
همسفر زهره:
هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. خب برای این حرف کلی صحبت در این وادی شده است در این وادی میگوید: ما انسانها بیهوده به این دنیا نیامدهایم اگر ما در زندگی احساس پوچی و ناامیدی داشته باشیم افکار منفی به سراغ ما میآیند؛ اما اگر اعتماد به نفس خودمان را تغییر بدهیم مسلماً احساس خوب و پر از انرژی مثبت داریم. احساس پوچی در ما به دلیل تفکرات غلط است که در مسیر ضدارزشها و تفکرات غلطی که داشتهایم دچار بیماریهای جسمی و روانی شدهایم و مدام میگوییم خدایا چرا ما را آفریدهای ما که به درد هیچی نمیخوریم و این دنیا بیمفهوم است. من همسفر همیشه همین فکر را میکردم، چه در جمع خانوادگی و چه در جمع دوستانه میگفتم چه دنیای زشت و نامفهومی است، ما به چه امیدی زندگی میکنیم و زمانی به جواب این سوأل ناامیدکننده رسیدم که خداوند مسیر کنگره۶۰ را برای من باز کرد و با این وادیها آشنا شدم. خداوند را شاکرم که امروز در جمعی هستم که من همسفر را از تاریکی نجات داده است. خب زندگی کردن تا جایی ارزشمند است که تفکرمان را درست و نگاهمان را نسبت به زندگی درست کنیم. آقای مهندس میفرماید: معجزه حیات خود حیات است پس قطعا اگر باور داشته باشیم ما بیهوده خلق نشدهایم و در پی یک زندگی آرام، لذتبخش و ارزشمند باشیم برای سازندگی تلاش میکنیم. در آخر از جناب مهندس دژاکام، استاد امین، خانواده محترمشان و راهنمایم تشکر و قدردانی میکنم برای مسیر زیبایی که برای ما فراهم نمودند.
رابط خبری: همسفر بتول (عضو لژیون سردار)
ویراستاری و ارسال: همسفر گلناز (عضو لژیون سردار)
همسفران نمایندگی کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
118