آقای مهندس صحبت خود را با سه مشکل عدیده که جهان را درگیر خود کرده است آغاز میکنند. ایشان میفرمایند: «در آمریکا با وجود پیشرفتهای قابل توجه در علوم مختلف به ویژه در حوزه پزشکی و علوم مرتبط، سه مشکل اعتیاد، سرطان و چاقی همچنان لاینحل و غیرقابل درمان باقی مانده است.» در حالیکه ۲۸ سال پیش، موفق شدیم اعتیاد را به راحتی درمان کنیم و بدون نیاز به جراحی، اضافه وزن را کنترل نماییم؛ همچنین در زمینه درمان سرطان نیز به نکات مثبت و کارآمدی دست یافتهایم؛ چون ما پزشک نیستیم و در مقام محقق قرار داریم، این موضوع را به پزشکان واگذار کردهایم.
آقای مهندس در این سیدی به چند مورد اشاره کردند، هدف انسان از زندگی، رسیدن به آرامش و آسایش است. این امر میسر نمیشود، مگر با فراگیری والاترین هنر، یعنی هنر زندگی کردن و جهانبینی.
مورد دوم که آقای مهندس به آن میپردازند، موضوع حلقههای حیات است. ایشان میفرمایند: «زندگی پس از مرگ وجود دارد پس باید در این زندگی، در اعمال و رفتار خود دقت کنیم. تنها کافی نیست که از ضد ارزشها دوری نماییم، بلکه باید پیوسته در حال تزکیه و پالایش نفس باشیم.» عمل نکردن به قوانین الهی، ما را در جهنم، یعنی در شرایط اضطراب، نگرانی و پریشانی قرار میدهد و انسان را به قالب حیوانی سوق میدهد. در مقابل، اطاعت از قوانین الهی و قرار گرفتن در راه مستقیم ما را به بهشت و نور نزدیک میکند.
ایشان اشاره کردند: «اعمال ما، چه خوب و چه بد، مانند بومرنگی است که به سمت خودمان بازمیگردد؛ پس باید نسبت به اعمال و رفتارمان نهایت دقت را داشته باشیم.» آقای مهندس میفرمایند: «وقتی در رنج و سختی هستیم، در دوزخ قرار داریم و زمانی که در آرامش و آسایش قرار بگیریم در جنت بهشت هستیم.»
کلمه جنت از ریشه جن، بهمعنای چیزی که پنهان است و دیده نمیشود آمده، مانند جنین در شکم مادر که ناپیدا است. در ادامه، آقای مهندس تأکید میکنند که سختیهای زندگی را لعنت یا شکنجه خداوند ندانید. تمام مشکلات و سختیهای مسیر زندگی، برای آزمودن انسان است. در پرتو همین سختیها به تجربههای ارزشمند دست مییابیم؛ همانطور که در فشار و سختی است که سنگ به لعل و گوهر بدل میشود.
در مواجهه با سختیها و مشکلات است که چراغ راه و کلید حل مسائل را پیدا میکنیم. کسی که از صبح تا شب یا در خواب است یا در حال خوردن و مصرف مواد مخدر، سرانجامش چیزی جز خودکشی و بیماریهای روانتنی (سایکوسوماتیک) نخواهد بود. در مقابل شخص دیگری که در کنار زندگی و کارش به کنگره میآید با مشکلات چاقی، سیگار و اعتیاد مبارزه میکند و در نتیجه این تلاشها، به جایگاه راهنمایی میرسد. این نتیجه تحمل و پشت سر گذاشتن مشکلات و بهره بردن از تجربیات گذشته است.
در این مسیر، به دروازههای بهشت و آرامش و آسایش دست مییابد و کلیدی که به دست میآورد، آگاهی و دانایی است که بسیار ارزشمند است. آقای مهندس در ادامه از حلقههای زندگی سخن میگویند: «حلقه اول، از بدو تولد تا پایان کودکی که در آن انسان زبانآموزی، راه رفتن و مهارتهای ابتدایی را میآموزد.»
حلقه دوم، ورود به دوران جوانی که همراه با غرور و جهل است. حلقه سوم، در افراد متفاوت است و از حدود ۳۰ تا ۵۰ سالگی آغاز میشود. هر چه انسان پختهتر و آگاهتر باشد، این حلقه زودتر آغاز میشود و مهمترین دوره زندگی به شمار میرود. بنیان و ریشه این حلقه به جهان پس از مرگ متصل است. در این مرحله، رفتارها و اعمال ما در سرنوشت بعدیمان تأثیرگذار است. بهترین شیوه عبور از این حلقه، اجرای قوانین الهی، تزکیه و پالایش مداوم نفس است تا با کولهباری پربار به جهان دیگر عروج کنیم.
متأسفانه، برخی افراد در این حلقه به دنبال مالاندوزی و بیتوجهی به اعمال و رفتار خود هستند و با رفتارهای غیر منطقی و ضد ارزشی وارد قالب حیوانی میشوند. گرچه ممکن است با ظلم و ستم به جایگاههای بالایی برسند؛ اما این اعمال دیر یا زود در زندگیشان منعکس خواهد شد.
بالاترین و برترین هنرها، هنر زندگی کردن است که باید به بهترین شکل آموخته شود. سرنوشت ما در بهشت یا دوزخ پس از مرگ، بسته به زندگی ما در مرحله سوم ۳۰ تا ۵۰ سالگی دارد. در این مقطع باید در صراط مستقیم حرکت کنیم و با تزکیه و پالایش نفس خود را آماده عروج به مرحله بعد نماییم.
ویرایش: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
نویسنده: همسفر پروین رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هجدهم) دبیر سایت
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر فریناز نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
314