ششمین جلسه از دوره دهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر عبدالله و دبیری مسافر حسین، با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من» یکشنبه ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر؛
دستور جلسه امروز وادی دوم است؛ «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد. هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» آدم ها در طول روز به موضوعات زیادی فکر میکنند و تقریباً اکثر اوقات در حال فکر کردن هستند، اما این افکار میتواند مثبت و سازنده باشد و باعث پیشرفت، حال خوب و رشد شخص بشود. از طرفی هم این افکار میتوانند به قدری تاریک و منفی باشند که زندگی شخص را کاملاً به طرف نابودی، یأس و ناامیدی سوق بدهد، طوری که شخص به طور کل دست از تلاش کردن برای داشتن زندگی بهتر بردارد و قید بدست آوردن آرامش و حال خوش را بزند، به عنوان مثال شخص دائماً به این موضوع فکر کند که من الکی به دنیا آمدهام، دیگر وقتی ندارم و از من گذشته است که بخواهم به وضعیت خود سر و سامان بدهم یا من دیگر حوصله و دل و دماغ و انگیزهای برای سازندگی ندارم و افکاری از این قبیل. آقای مهندس در سیدی وادی دوم به تصاویر ذهنی اشاره میکنند و میفرماید: ما نباید به افکار و تصاویر ذهنی که به هر طریق از ما انرژی میگیرد یا به هر طریقی باعث ناامیدی و حال بد ما میشود بها بدهیم و حتی المکان باید آنها را نادیده بگیریم و سعی کنیم این افکار به ذهن ما وارد نشود و از طرفی باید روی تصاویری متمرکز باشیم که باعث حال خوب و به وجود آمدن حس خوشایند در ما میشوند و باعث انرژی و انگیزه گرفتن ما برای رسیدن به اهداف و ادامه زندگی ما میشود. ما نباید به تاریکی های پشت سر گذاشته خود جوری نگاه کنیم که باعث یأس و ناامیدی و حال بد ما بشود. اتفاقاً دنیای تاریکیها، دنیای سراسر آموزش است و هر لحظه در تاریکی بودن میتواند برای شخص آموزشی به همراه داشته باشد، اما به شرطی که از آن تاریکیها درس گرفت و عبور کرد، اگر شخص بتواند آموزش خود را از تاریکی که در آن بوده و سختی که متحمل شده بگیرد، همان سختی های پشت سر گذشته میتواند بهترین ابزار باشد برای داشتن زندگی بهتر همراه با آرامش و آسایش نسبی.
در قسمتی از پیام وادی گفته میشود: خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهیم، تا این مشکلات به یک صورت خوبی از آزمایش در آید و دنیای درون تبدیل به شهری آباد گردد، در اینجا منظور از جنگ نرم؛ جنگ افکار، جنگ آگاهی و نبرد درون است و با وجود اینکه این جنگ فیزیکی نیست و در ذهن و اندیشه و باور شخص است، اما ضرباتی که به هر انسانی در این جنگ وارد میشود، کاملاً واقعی است و چه بسا هزار برابر مخربتر و ویرانگرتر از ضربات فیزیکی. بنابراین هیچ گاه نباید کوتاهی یا غفلت کرد و این را بدانیم؛ تنها سلاح انسان در این جنگ دانایی است، هر گاه کسب دانایی و دریافت آموزش متوقف بشود، حکم همان غفلت کردن یا کوتاهی کردن را دارد و نیروی اهریمن در همان نقطه ضربه خود را وارد میکند و گویی از لحظه توقف دانایی، سقوط شخص آغاز شده و گویی شخص هدف و مسیر و خود را فراموش میکند. آقای مهندس میفرماید: ما از گم گشتگانیم و برای یافتن خود راه بسیار مهمی در پیش داریم، باید فکر کنیم و در انجام آن کوشش بنماییم؛ اگر شخص ثابت قدم در مسیر صراط مستقیم حرکت کند، از زیر بار مسئولیت های خود شانه خالی نکند، در ادامه نتیجه تلاش و کوششی که کرده، او را به نقطه ای میرساند که خللی در توانایی ها حاصل نمیگردد و شخص زندگی با آرامش و حال خوش را میتواند تجربه کند.
بنده در خصوص دستور جلسه صحبتی ندارم فقط در خصوص مشارکت کردن در جلسه به این نکته اشاره کنم که مشارکت کردن برای هر کسی میتواند استرس زا باشد و اینکه هر شخصی برای در جمع صحبت کردن استرس داشته باشد، کاملاً طبیعی است، اما کنترل کردن استرس باعث میشود شخص به راحتی مشارکت کند، فردی که زیاد در جمع صحبت کرده یا مشارکت کند، توانایی کنترل استرس او بالا میرود. به طوری که با گذر زمان این کنترل استرس در ناخوآگاه او انجام میشود و شخص برای مشارکت کردن دیگر حس نمیکند که استرس دارد و حرف خود را راحت در جمع بیان میکند. بنابراین هر کسی باید از یک جایی شروع کند و مشارکت کردن را تمرین کند تا با گذر زمان بتواند راحت تر سخنان خود را در جمع به اشتراک بگذارد.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.
.jpg)
نگارنده: مسافر مهدی لژیون ۶
عکاس: مسافر امین لژیون ۱۸
تنظیم: مسافر بهزاد لژیون ۱۱
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
525