دومین جلسه از دوره ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز به استادی دیده‌بان محترم مسافر اصغر، نگهبانی مسافر رستم و دبیری مسافر کرمعلی با دستور جلسه "وادی دوم و تأثیر آن روی من " و بستن پیمان مرزبانان دوره جدید، یکشنبه ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر.
خداوند را سپاسگزارم که دست ما را گرفت و ما را از نعمت آموزش‌های آقای مهندس بهره‌مند کرد. خیلی تبریک می‌گویم در رأس خدمت آقای مهندس و شما همسفران و مسافران شهر الیگودرز، خدا را باید خیلی سپاسگزار باشیم که بستری فراهم شده که بتوانیم آموزش بگیریم
هیچ سازمان مردم نهادی در دنیا نیست که مثل کنگره ۶۰ با اینکه ۳۰ سال شروع شده این همه از نظر مالی و از نظر دانش و آموزش غنی باشد.
هیچ کجای دنیا سراغ نداریم علی الخصوص در قضیه کرونا که خیلی از سازمان‌ها جمع کردند اما در دوران کرونا، کنگره ۶۰ دانشگاه ساخت شد۲۰ الی ۳۰ شعبه اضافه کردیم. این همه پیشرفت از چیست؟ از آن آیه‌ای که بالای سرمان است « الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور » خدا ولی کسانی است که ایمان می‌آورند، ما خدا را اینجا ولی قرار داده‌ایم و در صراط مستقیم قدم می‌زنیم و خودش در قرآن کریم می‌فرماید: که هیچ خوفی به دل نداشته باشید ۰
این حرکت‌هایی که انجام می‌دهیم و این معجزاتی که دارد در کنگره ۶۰ اتفاق می‌افتد همه‌اش درست است مثل روش dst، اما در صراط مستقیم بودن اهمیت دارد، ot به تنهایی جواب نمی‌دهد. جهان‌بینی سالم می‌خواهد. در روش تغذیه سالم درست است که میگوید غذای سالم بخور، اما به روحت هم غذای سالم بده به گوش و چشمت هم غذای سالم بدهیم چقدر داریم آن غذاها را می‌خوریم.
در کنگره ۶۰ روش dst، جسم، روان و تفکر، باید با هم جلو برود. اگر الان اینجا نشسته‌ایم، شربت می‌خوریم و پله کم میکنیم، اگر یک پله جهان‌بینی ما بالا نرود اصلأ فایده ندارد.
من به عینه دیده‌ام که یک نفر آمده کنگره شربت خورده، اما حالش از روزی که مواد مصرف می‌کرده، بدتر هم شده است. چرا؟
چون یک علمی را اینجا می‌آموزد و بعد حاضر نیست عمل کند. این علم تبدیل به عکس می‌شود. آیا آنان که می‌دانند با آنان که نمی‌دانند برابر هستند؟ هیچ وقت برابر نیستند.
ما گذرگاه درمان را رد میکنیم آموزش می‌گیریم برای بهتر زندگی کردن، درست است که در زندگی خطر وجود دارد، اما ما ابزار داریم، مسلحیم. اول کتاب ۶۰ درجه میگوید: تو مسلح بیا، مسلح به چی؟ به تیربار؟ نه، مسلح به دانایی. من ۵ صبح استخر بودم الان اینجا هستم امشب به تهران می‌روم فردا برمی‌گردم پس فردا قم هستم هر روز هم حالم خوب است. نه تنها من، بلکه تمام کسانی که با روش dst درمان شده‌اند. این‌ها همه درون خود ما است و ما دنبالش می‌گشتیم. یار در خانه و ما گرد جهان می‌گشتیم. این‌ها همه به دستور جلسه این هفته وادی دوم ربط دارد.
«هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمی‌دهد هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم»
سرخط وادی را همه ما مشکل داشتیم. ما همه می‌گفتیم خدایا چرا ما را آفریدی؟ چرا ما به دنیا آمدیم؟ ناامید می‌شدیم. من یک تصادف کردم بعد که برگشتم، فقط تریاک می‌کشیدم صبح تا شب مصرف می‌کردم و خیلی از ما این‌گونه هستیم.
وقتی من ندانم کجا هستم و می‌خواهم به اصفهان بروم چطور می‌توانم راه را پیدا کنم؟ ما به دنیا آمدیم اما نمی‌دانستیم برای چه آمده‌ایم. مدام می‌گفتیم خدایا چرا فلانی وضع مالی خوبی دارد؟ چرا ؟ این سوالاتی بود که ما را مجبور می‌کرد ناامید بشویم و ناامیدی، ما را به ضدارزش‌ها می‌کشاند.
وقتی به آمدیم کنگره گفتند: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی نیامده، تو یک مسئولیتی را قبول کرده‌ای، تو انسانی و جانشین خدا هستی، تو خلیفة‌الله هستی. آن‌جا بود که فهمیدم من خودمم و فهمیدیم ما برای چه به دنیا آمده‌ایم. داستانش هم در کتاب داریم که حضرت موسی رفت پیش خداوند داشت بر‌می‌گشت در راه یک کرم را دید و گفت خدایا این کرم را برای چه آفریدی؟ گفت موسی ۵ دقیقه پیش کرم گفت تو را چرا آفریدم. همه چی در هستی لازم است و هیچ چیز در هستی نیست که به درد نخورد.
همین تریاک را در نظر بگیریم. مگر تریاک را خدا آفرید که ما را بدبخت کند؟ تریاک کارش چیز دیگری است، این من بودم که طور دیگری استفاده کردم. پس هیچ مخلوقی جهت بیهودگی به حیات نمی‌آید. هیچ کدام از ما هیچ نیستیم، حتی اگر به هیچ فکر کنیم.چرا میگوید چون ماان چیزی هستيم که فکر می کنیم است ؛ زیرا یک ذره تریاک می‌تواند تو را از پای درآورد؛ تو می‌توانی خلق کنی. چه می‌توانیم خلق کنیم؟ سرنوشت خودمان را، ما این‌قدر قدرتمند هستیم.
آقای مهندس در سی‌دی سختی‌ها فرمودند: که این‌قدر انسان قدرت دارد که فقط کافیست ابتدا خودش را بشناسد و سپس راه را پیدا کند و بیدار بشود و از نیروهای خفته درونش استفاده کند. نیروهای خفته درون چیست؟ عقل. . وقتی طرف عقل برویم در همه زمینه‌ها می‌توانیم به شو شود دست پیدا میکنیم. همه انسان‌ها این قدرت را دارند. از روز الست همه ما در آفرینش یکسان بودیم، تفاوتی بین من و شما نیست. چرا تفاوت پیدا کردیم؟ این یک مسئله خیلی ساده است. شما ببینید الان ۵۰ نفر اینجا نشسته‌اید من دارم صحبت می‌کنم آیا در گوش بعضی از شما رو ما گرفته‌ایم؟ نه،
این ۵۰ نفر هر کسی به اندازه خودش برمی‌دارد حالا یکی گوش می‌کند و عمل می‌کند و یکی میگوید نه چرت و پرت است.
ما همه ۵۰ نفر می‌خواهیم به اصفهان برویم. مسافت صفهان چقدر است؟ حدود ۲۵۰ کیلومتر، سرعت باید ۱۰۰ کیلومتر در ساعت باشد، یک نفر با ۱۲۰ کیلومتر سرعت می‌رود، یک نفر ۶۰ کیلومتر، عده‌ای درست می‌روند و عده‌ای غلط، مسیر حرکتی ما هم روز الست شروع شد، ما از روز الست با خداوند پیمان بستیم در زمین بیاییم و زندگی کنیم و برگردیم، «انا لله و انا الیه راجعون» در این مسیر ما باید چه کنیم؟ یک قوه را به ما داد و گفت این را به فعل برسانید. همه با هم راه افتادیم، اما درمسیر اصفهان که آمدیم، یکی می‌گفت اینجا کباب خوبی دارد، بزنیم کنار، در ادامه می‌گفتند همه رفتند بهتره چند پک تریاک بکشیم. این تفاوت بین انسان‌ها است.
دست خودمان است، هیچ وقت خدا را مقصر ندانیم و نگوییم خدا خواسته، این چون در قرآن در سوره بقره میگوید: ای انسان اگر مصیبتی به شما وارد بشود من نیستم. از من به شما مصیبتی نمی‌رسد، هر چه خوبی است از من است، پس چه کسی این کار را کرد؟ نگاه می‌کنم می‌بینم در مسیری که آمده‌ام خودم هستم. چه کسی من را معتاد کرد؟ ما به زمین و زمان فحش می‌دادیم و ناسزا می‌گفتیم که می‌خواهند ما معتاد بشویم. پس چرا الان من را نمی‌توانند معتاد کنند؟ چرا آقای مهندس دژاکام را نمی‌توانند معتاد کنند؟
اولین چیزی که باید بدانیم ما برای چه به دنیا آمده‌ایم؟ ما بیخودی نیامده‌ایم، ما یک مسئولیتی را قبول کردیم چه مسئولیتی؟ مسئولیت بر سرنوشت خویش، ما فقط می‌توانیم خودمان را تغییر بدهیم اما در مسیری که حرکت میکنیم و سرنوشت خودمان را تغییر می‌دهیم مطمئن باشیم که آن‌هایی که کنار ما هستند هم، آرام‌آرام از من یاد می‌گیرند. وقتی من ساعت ۳ شب به خانه بروم وقتی که به همسرم به بچه‌ام دروغ بگویم ناخودآگاه این اتفاق می‌افتد و همسر و بچه من هم دروغ می‌گویند. فیلم آب را ببینید، این فیلم قدرت انسان را نشان می‌دهد تحقیق کرده‌اند که آب را وقتی سلامش کنی عوض می‌شود، . این‌ها دارد به ما ثابت می‌کند که ای انسان تو اشرف مخلوقاتی تو با حست خلق می‌کنی .
وسایلی که ما باید ازش استفاده کنیم در اختیار ما است تفاوتی بین ما نیست. بدون دست و پا سر بر سجده حق گذاشتن آسان‌تر است. بعضی‌ها فکر می‌کنند ابزار می‌خواهد، میگوید ، ما ابزار داریم مهمترین ابزاری که همه ما داریم عقل است، ما به او خوراک نمی‌دهیم، ما به جن‌مان خوراک می‌دهیم اگر به عقل خوراک بدهیم هیچ وقت اشتباه نمی‌کند. ما این اختیار را داریم در کتاب ادموند و هلیا عقل میگوید: این کار را نکن، اما جن میگوید، این کار را بکن. عقل کنار می‌رود. چون دستور خداوند است. خداوند میگوید: هر چه انسان خواست بگذار انجام دهد، چون اختیار دارد.ا. پس بدانیم بیخودی نیامده‌ایم، بدانیم که آمده‌ایم کاری انجام بدهیم.
. انسان هم تغییر می‌کند و برای تغییر نیاز به راهنما است، نیاز به راه درست است و نیاز به بها دادن است. بله باید بهای آن را بپردازیم. چندین سال مواد مصرف کردیم حالا باید ۱۱ ماه در کنگره سی‌دی بنویسیم.
مسافر و همسفر باید در کنار رشد کنند و جالب اینجا است که وقتی همسرت و مادرت و خواهرت کنگره آمدند مادر می‌تواند این آموزش‌ها را برای بچه شما پیاده کند، انشاالله که خداوند کمک‌مان کند که در کنگره ۶۰ بمانیم خیلی خوشحال شدم که سالن به این خوبی پیدا کردید که همسفران هم همزمان با مسافران بیایند. وظیفه ما این است که اول خودمان آموزش بگیریم بعد الگو بشویم، در الیگودرز خیلی‌ها می‌دانند که ما کجا می‌رویم و منتظرند که ببینند کنگره ۶۰ جواب می‌دهد یا نه، ما الگو هستیم، خیلی‌ها شب جا برای خواب ندارند، خیلی مادران و همسران از ترس اینکه مصرف کننده شیشه در خانه دارند می‌ترسند شب بخوابند. ما با عمل‌کردمان می‌توانیم کمک‌شان کنیم، پس مراقب باشیم از علمی که خداوند به رایگان در اختیارمان گذاشته به درستی استفاده کنیم.
این را هم بگویم کنگره، سفید مطلق نیست بعضی وقت ها یک عده فکر می‌کنند که راهنما مثل الان من، از قرآن حرف می‌زند بی‌عیب است. نه، بی عیب خداست. همه ما به کارگاه آموزشی آمده‌ایم و در حال دریافت آموزش هستیم. آمده‌ایم در کنار هم از علم کنگره استفاده کنیم و بگذاریم دیگران هم استفاده کنند، پس اینجا خدایی نکرده کسانی که دنبال حال خوب نیستند دنبال عیب‌جویی هستند، باید بگویم اینجا هم عیب وجود دارد. بله، هر کدام از ما روز برای ویرانی یک شهر کافی بودیم، حالا آمده‌ایم آموزش بگیریم. دنبال تجسس و عیب‌جویی هم نباشیم. دنبال مطالب خوب و حال خوب باشیم. یک چراغی روشن شده که حال دلمان خوب بشود این چراغ را خود شما می‌توانید افزایش بدهید، خودتان هم می‌توانید خاموش کنید. دیگر نمی‌توانید فردا به خدا بگویید، خدایا، چرا من؟
از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید، متشکرم.
تایپ: مسافر همت
ویرایش: مسافر حجت
عکس: مسافر اکبر
ویراستاری و ارسال: مسافر احمد
مسافران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
189