اولین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران به نمایندگی اردبیل، به استادی مسافر هادی، نگهبانی مسافر حامد و دبیری مسافر تورج با دستور جلسه "وادی دوم و تاثیر آن روی من" یکشنبه 7 اردیبهشت ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدای خود را شکر میکنم که بار دیگر توفیق حضور در کنگره ۶۰ نصیبم شد؛ جایی که میتوانم آموزش ببینم و خدمت کنم. جا دارد از نگهبان محترم، آقا حامد، صمیمانه تشکر کنم و به نگهبان و دبیر دوره قبلی که ۱۴ جلسهی پربار و گرمی را برگزار نمودند، خدا قوت و تبریک بگویم. امیدوارم که همیشه در مسیر خدمت در کنگره حضور داشته باشند.
از بودن در جمع شما عزیزان بسیار خوشحالم. باید قدر این نعمت بزرگ را بدانیم؛ نعمت حضور در جمعی که به ما هنر و علم زندگی کردن را میآموزد، همان مفهومی که مهندس محترم همواره بر آن تأکید دارند؛ اینکه اگر کسی هنر زندگی را بیاموزد، راه بهشت را یافته است.
تشکر ویژهای نیز دارم از تیم فوتبال کنگره ۶۰ شعبه خودمان؛ نگهبانان، سرپرست تیم و تمامی عزیزانی که چه در ظاهر و چه در باطن حضور داشتند و به این فضا حس و حال خاصی بخشیدند. اگرچه من خود فوتبالی نیستم، اما تنها به خاطر نام اردبیل در این جمع حاضر شدم و چه آموزشهای ارزشمندی در این مسیر دریافت کردم.
هدف اصلی، آموزش بود؛ اما شور و اشتیاق طبیعی بازی هم در کنار آن وجود داشت. شرکت در این برنامه به ما نشان داد که کنگره فقط به ظاهر نیست؛ بلکه روح و جان انسان را درگیر میکند و همین موضوع بسیار ارزشمند است.
وادی دوم، که دستور جلسه امروز ماست، میگوید: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پای به حیات نمیگذارد.» و اینکه «هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» این کلام پرمعناست و اگر بخواهیم دقیق در آن تأمل کنیم، میتواند موضوع چندین جلد کتاب شود.
وادی دوم به ما امید میدهد. به ما میگوید که حتی اگر سالها در تاریکی و ضد ارزشها زندگی کرده باشیم، باز هم میتوانیم مسیر جدیدی با تفکر صحیح آغاز کنیم. ما در کنگره میآموزیم که بدون تفکر نمیتوانیم راهی برویم. اینجا همه چیز بر اساس تجربه است و زور و اجبار در کار نیست.
من خود از جمله کسانی بودم که زمانی دچار ناامیدی شدید بودم. با خود میگفتم کاش به دنیا نمیآمدم، چرا در خانوادهای ثروتمند به دنیا نیامدم و چرا زندگیام چنین است. اما زمانی که با وادی دوم آشنا شدم و سخنان مهندس را مطالعه کردم، به این درک رسیدم که حتی اگر در پیشرفتهترین کشورهای دنیا متولد میشدم، با همان تفکر، همان وضعیت را داشتم.
تفکر ماست که سرنوشت ما را رقم میزند. بسیاری از همکلاسیهای ما به درجات علمی بالایی رسیدند و بسیاری هم به ورطههای تلخ کشیده شدند. شکر خدا که ما با لطف کنگره و راهنمایان دلسوز، امروز فرصت تغییر مسیر داریم.
تمامی نقشههای حرکت به سوی آرامش و حال خوش در کنگره طراحی شده و توسط راهنمایان عزیز به ما نشان داده میشود. کافیست که این مسیر را با ایمان و تفکر طی کنیم.
از اینکه به صحبتهایم گوش سپردید سپاسگزارم و امیدوارم همهی ما بتوانیم از آموزشهای وادی دوم بهرهمند شویم و در عمل پیاده کنیم.
تهیه و ارسال گزارش:مسافر تورج (لژیون سوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
76