همسفر زهره به همراه مسافر خود با بیش از ۷ سال سقوط آزاد وارد کنگره شدند به راهنمایی راهنما مسافر حسین و راهنما همسفر نرگس به روش DST با داروی OT به مدت ۱۲ ماه و ۱ روز سفر کردند در حال حاضر یک سال و پنج ماه و بیست و شش روز است که با دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند.
اینک در باب دستورجلسه "وادی دوم و تأثیر آن روی من" مصاحبهای ترتیب دادهایم که تقدیم نگاه شما مهربانان همیشه همراه مینماییم.
انسان تاریکیها را تجربه میکند برای رسیدن به عظمت روشناییها، به نظر شما چرا بدون تجربه تاریکیها به روشنایی نخواهیم رسید؟
انسانی که ابتدا در روشنایی بوده است قدر آن روشنایی را نداشته و کافر بوده و همیشه نیمه خالی لیوان را میدیده به همین خاطر به سمت تاریکیها کشیده میشود که نقطه تحملش بالاتر رود و به سمت روشناییها حرکت کند باید قدردان آن روشنایی باشد و برای حفظ ارزش آن روشناییها تلاش کند زیرا انسان برای رسیدن به این روشناییها از سختیها و فراز و نشیبها و مسیرهای صعبالعبوری عبور کرده و اینجا عظمت و ارزش روشناییها را درک میکند و اگر از تاریکیها عبور نکند وقتی به روشنایی میرسد چون برای بدست آوردن آن روشنایی تلاشی نکرده است ارزشی برای آن قائل نیست و آن روشنایی را از دست خواهد داد.
منظور از جنگ نرم چیست و چگونه میتوانیم با استفاده از آن درون خود را به یک شهر آباد تبدیل کنیم؟
منظور از جنگ نرم جنگی است که آرام آرام انجام میگیرد یعنی اینکه ما ضدارزشها را یکجا و یکمرتبه کنار نمیگذاریم بلکه به صورت تدریجی کم میکنیم و از انجام ضد ارزشیهای جدید خودداری میکنیم زیرا شهر وجودی در اثر اعمال ضدارزش بهم ریخته شده است وقتی اندک اندک کنار گذاشته میشود شهر وجودی کمکم ساخته میشود و به تعادل میرسد اما؛ اینکه بخواهیم به صورت یکمرتبه کنار بگذاریم جسم به تعادل نمیرسد بلکه کاملا بهم میریزد و نمیتوانیم به شهر آباد دست پیدا کنیم اما با خودداری کردن، شهر وجودی جسم را تبدیل به یک شهر آباد میکنیم.
لطفاً توضیح دهید برای جلب حمایت نیروهای مافوق چه باید کرد؟
برای اینکه بخواهیم نیروهای مافوق را جلب کنیم باید بدانیم که این نیرو از ازل همیشه پشتیبان ما بوده و اگر ما اکنون آن را در خود و اطراف خود حس نمیکنیم بخاطر این است که خود نخواستیم وقتی در راه ضد ارزشها قرار گرفتیم کمکم این نیرو از ما دور شده است حالا اگر بخواهیم این نیروها را به سمت خود جلب کنیم وقتیکه از انجام تعدادی از ضدارزشها خودداری کنیم و جایگزین آن اعمال خوب قرار دهیم این نیروها به صورت خودکار به یاری ما میآیند و هنگامیکه آن کمک و یاری را درک کردیم ایمان و اعتقاد ما چندین برابر و مستحکمتر میشود فقط باید تشخیص دهیم که اعمال ضدارزش کدام هستند و میخواهند از چه طریقی ما را از مسیر درست خارج کنند تا بتوانیم در مقابل آنها بایستیم مقاومت کنیم آن موقع میتوانیم حمایت نیروی مطلق را جلب کنیم
یک همسفر با وجود افکار منفی و ناامیدی در شهر وجودی خود تخریب بهوجود آورده، در این وادی بیان میکند که باید سازندگی را در قسمت جسم، روان و جهانبینی بهوجود آوریم، این امر چگونه امکانپذیر است؟
همانطور که آموزش گرفتهایم میدانیم فقط موادمخدر به ما آسیب نمیرسانند بلکه افکار منفی هم میتواند به جسم و روان و جهانبینی ما تخریب وارد کند یک همسفر هم بخاطر ناامیدیها و افکار منفی شهر وجودی خود را تخریب کرده وقتی افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کند و در راهی که قدم گذاشته است ایمان داشته باشد قطعاً روان او هم به تعادل میرسد و چه بسا که جسمش نیز به تعادل میرسد و این سه مؤلفه وقتی در همسفر و مسافر به تعادل میرسد پذیرای آنچه که در وجود خود هست میشوند و میتوانند به درمان برسند و تا زمانیکه همسفر به تعادل نرسد نمیتواند بال پرواز مسافرش باشد تا مسافر هم بتواند به تعادل برسد.
تمام مطالب، در درون و برون ماست كه مانند قلههای بلند آتشفشان هستند؛ اما آرام و بیصدا، چگونه به آنها توان حركت دهیم تا اندیشه ما از قوه به فعل در آید؟
هنگامیکه در کنگره سفر میکنیم و به آگاهی و دانش میرسیم سعی میکنیم عمل ما بر مبنای عمل سالم قرار بگیرد و کمکم به نیروی عقل خود نزدیک میشویم و تمام فرمانها از نیروی عقل صحیح صادر میشوند و اینجاست که میتوانیم فکر و اندیشهی خود را از قوه به فعل در بیاوریم چون حسهای آلوده ما و ناامیدی از بین رفته و حسهای مثبت و امید جایگزین شده، ترس و حقارت جای خود را به شجاعت داده و همه اینها کمک میکند اندیشه ما به پرواز درآید و فرمان عقل فرمانی میشود که بتوانیم آن را اجرا کنیم و آن موقع میپذیریم که از حرکتهای کوچک میتوانیم شروع کنیم و آرام و بیصدا توان حرکت به جسم خود دهیم و در مسیر آرامش قرار بگیریم.
کلام پایانی:
اگر منِ زهره در مسیر ضدارزشها قرار گرفتم حتماً صلاح من این بوده که در این تاریکیها قوی و محکم شوم و زمانیکه از آن خارج میشوم باید ببینم تکلیف من با خودم چیست؟ یک هدف دیگر هم که پشت آن بوده من باید الگوی دیگران قرار میگرفتم زمانیکه در تاریکیها بودم دیگران ببینند که اعتقاد و ایمان خود را از نیروی مافوق از دست ندادم و هنگام خروج از تاریکیها باز الگو میشوم برای کسانیکه فکر میکنند هیچ امیدی نیست و تغییری امکانپذیر نمیباشد زمانیکه من را ابتدا در تاریکی و پس از آن در روشنایی و به تبع تغییراتم را ببینند حتماً ایمان آنها هم قوی میشود و میگویند همانگونه که او توانست تغییر کند پس در ما هم اتفاق میافتد و اگر همیشه در تاریکی هستیم یک حکمتی است که خود ما از آن غافل هستیم و آن تاریکی را لعنت میپنداریم درحالیکه آن رحمت است و هنگام ورود در روشنایی هم مصلحت خداوند برای ماست باید خود را با زمانیکه در تاریکی بودیم قیاس کنیم پی میبریم همانگونه که خود را توانستیم تغییر دهیم میتوانیم در این مسیر الهی قدم برداریم و موجب تغییرات دیگران هم شویم از عمل خود شاد میشویم اعتماد به نفس و ایمان ما قویتر میشود و نیروی الهی ما را در این راه بیشتر حمایت میکند
خداوند را شاکر هستم که اجازه داد در کنگره آموزش بگیرم و در جایگاه خدمتی قرار بگیرم از آقای مهندس و خانواده سراسر عشق و محبت ایشان هم تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند و اجازه دادند همسفران در کنار مسافران خود سفر کنند تا به تعادل آرامش و حس و حال خوب برسند.
تنظیم و ویرایش: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون شانزدهم)
عکس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر راحله (نگهبان سایت)
نمایندگی همسفران سلمانفارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
218