جلسه دوم از دوره سیام کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی نیمایوشیج بهشهر با استادی همسفر هدیسادات، نگهبانی همسفر ملیحه و دبیری همسفر نارا با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه ۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
از آقای مهندس و خانواده عزیزشان ممنون هستم که این بستر را فراهم کردند که به اینجا بیایم و به آرامش برسم. از راهنما همسفر الهام بسیار سپاسگذارم که استادی این جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز وادی دوم است: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتّی اگر خود به هیچ فکر کنیم. این وادی میخواهد من را بیدار کند و این قسمت که میگوید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، جای تفکر دارد؛ وقتی پیش خودم فکر میکنم که کلمه مخلوق را میآورد من هم یکی از مخلوقین خداوند هستم؛ پس من بیهوده نیستم و ارزشمند هستم، اگر تا به امروز خودم را بیارزش میدانستم؛ ولی امروز متوجّه شدم، ارزشمند هستم. وقتی کلمه هیچ را میآورد با خودم فکر میکنم؛ یعنی تمام مخلوقات از باد، خاک، آب، جانوران، گیاهان و تمام انسانها همه و همه پی یک رسالت خلق شدهاند؛ پس همه ارزشمند و قابل احترام هستند. این وادی امید را در دلها زنده میکند. یک قسمت از آوای کنگره میگوید: برپاخیز ای انسان، شهرت گشته ویران، بیرون کن این شیطان، تا انسان پر گیرد، از هستی برخیزد، فردا را روشن کن، گلباران میهن کن. این قسمت این پیام را میدهد که همان وادی دوّم است، یک تلنگر به من میزند؛ میگوید ای کسی که تا به امروز توی تاریکی بودی و خودت را اذیّت کردی، برپاخیز و بلند شو تاریکیها را از خودت بیرون کن، شیطان درونت را بیرون کن، پرواز کن و فردایی روشن برای خودت بساز؛ حالا من میخواهم فردایی روشن برای خودم بسازم، چطور بسازم؟ من باید راه و مسیر را پیدا کنم. آیا همین طور راه و مسیر پیدا میشود؟ خیر من باید در راه و مسیر درست حرکت کنم.
باید به سمت صراطمستقیم و ارزشها حرکت کنم و از ضدارزشها دوری کنم. از کینه، دزدی، دروغ، حسادت، غیبت و از همه کارهای ضدارزشی دوری کنم تا راه درست و راه صراطمستقیم برای من باز شود. یک وقتهایی میبینی مسیر درست را حرکت میکنید و هدف هم درست است؛ ولی یک دفعه چالشهایی برای ما در طول مسیر به وجود میآید و باعث میشود که از آن هدف دور شویم و دیرتر به هدف برسید. اینها همه بازی هستند؛ بازی که تو را از هدف دور کند. همانطور که نیروهای مثبت تلاش میکند که تو به هدف برسی، مطمئناً نیروهای منفی بیکار نمینشینند، آنها هم همچنان کارشان را انجام میدهند. اینجا من شاید قبل از کنگره آگاهی و دانایی نداشتم؛ ولی الان با وجود آموزشهایی که گرفتم به آگاهی و دانایی رسیدم، حالا اگر زیرک و آگاه باشم آنها را پیدا میکنم. آن چالشهایی که سر راه من قرار میگیرند آنها را شناسایی میکنم و حل میکنم. آقای مهندس در صحبتهایشان میفرمایند: درختان ایستاده میمیرند. این حرف خیلی جای تعمق دارد؛ میگوید اگر مشکلی برای من پیش آمد، زود جا نزنم و فکر نکنم که زندگی به پایان رسید؛ مثل مورچه که آب رفت توی لانهاش گفت: دنیا را آب برد. نه اینجور نیست این مثل حکایت ما آدمهاست؛ وقتی مشکلی برای ما پیش میآید فکر میکنیم دیگر به آخر دنیا رسیدهایم. چند وقت پیش برای خودم مشکلی پیش آمد و فکر کردم آخر دنیا است. درست است در مسیر آموزش قرار دادیم؛ ولی گاهیاوقات از مسیر دور میشویم. برای من وقتی این مشکل پیش آمد مثل همان مورچه انگار آخر دنیا شده بود. چند روزی توی فکر بودم با خودم میگفتم چرا من؟ تازه داشت زندگی من روبراه میشد. چرا من به این نقطه رسیدم؟ باز به خودم آمدم، گفتم این همه رفتی کنگره آمدی؛ این رفت و آمدها چی شد؟ پس عمل کردن چه میشود؟ به خودم گفتم یک سیدی بنویسم و گوش بدهم. سیدی عبور از استاد امین بود؛گوش دادم واقعاً انگار یک نفر من را به شارژ زد و امروز این وادی دوم قسمت من شد که دو مرتبه گوش دهم و عمیقاً بهش توجّه کنم و امید را دوباره در دلم زنده کرد. زندگی در حرکت است. پس به گذشته فکر نکنیم در حال زندگی کنیم و آینده را هم نگران نباشیم. یک جمله در آخر بگویم؛ چون امروز لژیون تغذیه سالم خدمتگزار هستند اگر میخواهید یک روزی دارو را مثل غذا نخورید؛ غذا را مثل دارو مصرف کنید.

تایید سی سیدی همسفران طاهره و لیلا رهجویان راهنما همسفر زینب:

مرزبانان کشیک: همسفر اکرم، مسافر رحمان
نویسنده همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
ارسال: همسفر عطیه (دبیر سایت)
نمایندگی همسفران نیمایوشیج بهشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
222