بنام قدرت مطلق الله
با سلام و احترام، از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار دادید از شما متشکریم؛ خواهش میکنم به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید:
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک، مدت سفر اول: نزدیک 10ماه، روش دی اس تی، داروی درمان اپیوم، راهنمای محترم جناب مهندس دژاکام، ورزش در کنگره تیر اندازی با کمان، آزادی بیشتر از بیست و سه سال.
1.طی سالهایی که در کنار جناب مهندس دژاکام بوده اید، مهم ترین آموزشی که از ایشان گرفته اید چه بوده است؟
جناب مهندس به عنوان راهنما، یک الگوی بی نقص و راستین هستند. من توفیق و افتخار همکاری نزدیک با جناب مهندس را داشته ام و عملکرد ایشان برای من همیشه مثال زدنی بوده است، رفتار، گفتار، کردار، احترامی که به انسانها میگذارند و اینکه بدون تکبر با انسان ها صحبت میکنند؛ ویژگی هایی که میبایست در یک انسان سالم و صالح وجود داشته باشد، در آقای مهندس وجود دارد و همه ما باید قدردان خداوند باشیم که همچنین الگویی داریم.
2. چگونه میتوان بین کار، خانواده و کنگره تعادل برقرار کرد؟
شرایط برای انسان ها کاملا متفاوت است، اما برای شخص من به این شکل بود که وقتی وارد کنگره شدم، کارم را به حداقل رساندم تا زمانم را صرف درمان و کنگره بکنم. چون درمان برایم خیلی مهم بود، فشارها را تحمل میکردم و با قناعت که در وادی پنجم به آن اشاره شده است، موفق شدم وارد سفر دوم بشوم. در سفر دوم هم پیشنهادات کاری خیلی خوبی داشتم، اما احساس کردم که برای این کار فعلا زود است و به خدمت کردنم ادامه دادم. در این بین روند کاری ام را با برنامه ریزی مقداری گسترش دادم. پس اگر میخواهیم بعد از سفر اول وارد وادی خدمتگذاری بشویم، حتما میبایست برنامه ریزی را مد نظر داشته باشیم. ما نمیتوانیم به صورت همزمان هم خواسته های مادی و هم خواسته های معنوی زیادی را داشته باشیم. ما باید برای همه چیز اندازه ها را بدانیم، یعنی کارکرد من به چه اندازه باشد؟ مخارج من باید به چه اندازه باشد؟ مخارج من باید هم اندازه درآمدم باشد و همه اینها آگاهی میخواهد. ولی کسی که از کار و درآمدش صرف نظر میکند، در عوض در حال آموزش گرفتن است. و این عمل از روی کاهلی نیست، بلکه برای این است که به پایه ای برسد که بتواند به انسان دیگری کمک بکند وعلاوه بر این به خودش نیز کمک میکند، چون تمام مشکلات زندگی ما از ندانستن است. خب وقتی ما آگاه باشیم، کمتر اشتباه میکنیم، کمتر از دست میدهیم و کمتر تخریب ایجاد میکنیم. من هم این مسیر را طی کرده و هنوز هم در حال ادامه دادن هستم. انسان با گرفتن آموزش، توانایی ای به دست می آورد که این هماهنگی را بین کار، خانواده و کنگره به وجود بیاورد.
.jpg)
3.لطفا حس و حال خودتان را درباره نمایندگی بوئین زهرا، بیان بفرمایید؟
در حال حاضر تمام نمایندگی های کنگره 60 تحت یک استاندارد راه اندازی میشوند، افرادی هم که برای راه اندازی شعبه اقدام میکنند، آموزش دیده هستند و با حساسیت فراوان انتخاب میشوند. در کنگره یک فرد فقط از سمت راهنما مورد آموزش نیست؛ بلکه از طرف اعضاء ، کارگاه آموزشی، لژیون، نوشتن سی دی و .... تحت آموزش است. ما در اجرا کردن شاید درصدی کوتاهی داشته باشیم ولی آموزش ها کامل و جامع است. من فکر میکنم شعبه شما در آینده جزء شعبات قوی و نیرومند بشود.
4. از نظر شما یک شعبه قوی میبایست چه ویژگی هایی داشته باشد؟
ابتدا باید ساختمان ازآن خودش باشد، تعداد راهنماها و خدمتگذران زیادی داشته باشد، موقع انتخابات، مرزبانی، نگهبانی یا دبیری، کاندیدهای زیادی داشته باشیم. اینها نشانه های رشد و توسعه است.
5.چگونه در زندگی رسالت خود را بیابیم و بتوانیم در مسیر آن ثابت قدم بمانیم؟
رسالت برای هر انسانی میتواند متفاوت باشد، در نوشتارهای کنگره داریم، کسانی که مسیر خودشان را پیدا میکنند و در صراط مستقیم حرکت میکنند، حالشان خوب است. نه اینکه حال دیگران را خراب کند تا حال خودش خوب بشود؛ نه بلکه انسانیست که دیگران از دیدنش، حضورش و صحبت هایش لذت میبرند، از دیگر خصوصیات این که مثمر ثمر است، به دیگران یاری و کمک میرساند، سوال کننده را از خودش نمیراند، به خردسالان احترام میگذارد. خود ما وقتی وارد کنگره شدیم چه وضعیتی داشتیم و الان چگونه هستیم؟ وقتی میبنیم که یک انسان اینقدر میتواند تغییر کند، پس چرا من در این تغییر نقشی نداشته باشم؟ پس اگر من هم نقشی میخواهم باید مثمر ثمر باشم. با اعلام سفر، مشارکت، خدمت و وقتی سایر انسان ها نوع عملکرد من را میبینند، برای ادامه مسیر امیدوار میشوند. این یعنی انسان مفید و مؤثر؛ غالبا تصور میکنیم که ما میبایست جامعه ای داشته باشیم که هر اتفاقی در آن بیفتد، اما شخص من آرامش داشته باشم، این اتفاق نمی افتد؛ بلکه من باید در راستای آرامش جامعه ام حرکت و یاری رسانی کنم. و این چرخه باز به زندگی خود من بازمیگردد.
6. کلام آخر:
امیدوارم قدر داشته هایمان را بدانیم، ما خیلی چیزها داریم، اما به آنها توجه نمیکنیم. همه ما انسان های ثروتمندی هستیم. ثروت ما یک قلب سالم، ریه سالم، کلیه سالم و... است و اینها همه گنج های ارزشمندی هستند که ما در اختیار داریم و میبایست قدرشان را بدانیم. اگر قدردان نعمت هایمان باشیم، هیچوقت حسرت نداشته هایمان را نمیخوریم و ناامید نمی شویم؛ اما برای رشد و توسعه در صراط مستقیم دست از تلاش برنمیداریم. وظیفه همه ما تلاش در مسیر صراط مستقیم است تا به نقطه ای که میخواهیم برسیم.
تهیه و تنظیم: مسافر حامد
با تشکر از همراهی و توجه شما
سایت نمایندگی بوئین زهرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
204