سلام دوستان مریم هستم راهنما یک همسفر
زمانی که انسان احساس کرد هیچ ارزشی ندارد آنگاه با قدرت بسیار زیاد، ناامیدی او را احاطه میکند. ناامیدی غم باری است که انسان آن را به دوش میکشد و زمانی که انسان خواستهای دارد، با تمام وجود برای رسیدن به آن از هر راهی که به فکرش میرسد تلاش میکند؛ اما زمانی که آن خواسته به انجام نمیرسد دچار ناامیدی میشود. در وادی دوم میفرمایند: «تمام هستی در هستی ما است»، یعنی همانطور که در طبیعت نیروهای زیادی وجود دارند، در درون انسان هم، نیروهای مشابه بیرون وجود دارند؛ اما در اثر فرورفتن در تاریکی، بیشتر نیروها از کنترل انسان خارج میشوند. برای خروج از ناامیدی کافی است انسان به عظمت و فلسفه وجودی خود واقف شود، بداند خداوند از خلقت او هدفی عظیم دارد، آنگاه سعی نماید برای جسم و روان خود فرمانده لایقی باشد و با حرکت درست به سمت ارزشها حرکت کند.
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
همیشه در افکار خود را مرور میکردم که من برای چه به دنیا آمدهام به چه دردی میخورم؟ آنقدر خود را پوچ، بیهوده و بیمصرف میدیدم، ناامید میشدم و احساس پوچی میکردم که دیگر قدرت انجام کارهای روزمرهام را نداشتم و در ناامیدی بیشتر فرومیرفتم. آقای مهندس در وادی دوم میفرمایند: «حتی کرم، مگس، ویروس و میکروبها نیز برای بقاء هستی به این دنیا آمدهاند و هیچ چیزی بیدلیل به این دنیا نیامده است.»؛ پس من که اشرف مخلوقات هستم، حتماً مأموریت بزرگی دارم که باید آن را به اتمام برسانم؛ باید با قدرت پیش بروم وقتی اتفاقی در زندگی ما مدام رخ میدهد و تکرار میشود، یعنی این کار را درست به انجام نرساندهایم و برای اصلاح آن باید تلاش کنیم.
سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر
وادی دوم نقش بسیار مهمی در خنثی کردن تدبیر نیروهای منفی در ایجاد حس ناامیدی دارد، وقتی مفهوم وادی دوم را درک کنیم تا حد زیادی حس ناامیدی در ما از بین میرود، تنها نیرویی که میتواند ما را متوقف یا نابود کند، درون خود ما است. وقتی انسان ناامید شود نمیتواند هیچ حرکتی انجام دهد، مانند انسانی که داخل چاه میافتد نه طاقت ماندن و نه توان بالا آمدن دارد. وقتی تفکر درست انجام گیرد یک نور درون تاریکی روشن میشود و تا زمانی که حیات داریم؛ باید فرد یا فرمانده لایق برای کشور وجودی خود باشیم، سازندگی را در جسم، روان و جهانبینی خود به وجود بیاوریم و بدانیم که هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
سلام دوستان سمانه هستم یک همسفر
وادی دوم با این پیام زیبا شروع میشود: «هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» این جمله آغازی برای بیداری من از خوابی عمیق به نام بیارزشی، ناامیدی و بیهویتی بود. این وادی به من فهماند که وجود من بیهدف و بیارزش نیست و اگر خودم به فکر نباشم هیچ کس نمیتواند من را نجات دهد. تأثیر این وادی روی من، همانند دمیدن روحی تازه در کالبدی خسته بود. با درک این وادی فهمیدم، آغاز هر تغییر از درون خود من یا اندیشهای نو نسبت به خویشتن است و امروز هر بار که به این وادی فکر میکنم، با خود میگویم: من هنوز هستم، چون قرار است به چیز بزرگتری برسم و این خود من هستم که باید مسیر را آغاز کنم.
سلام دوستان اکرم هستم یک همسفر
همه ما دارای خصوصیات، تفکرات خاص و منحصر به فردی هستیم که نظیر آن وجود ندارد، اگر بخواهیم میتوانیم خود را از پایینترین نقطه به بالاترین نقطه و جایگاه برسانیم. قبل از ورود به کنگره و پس از گذراندن سالهای طولانی و دست، پنجه نرم کردن با ضد ارزشها تقریباً تمام حسهای من یخزده بود، فقط درون دایرهای که خود را ترسیم کرده بودم میچرخیدم؛ اما با شروع آموزشهای کنگره، کمکم در معرض نور قرار گرفتم، یخهای من ذرهذره آب شد و توان راه رفتن پیدا کردم، الآن به گونهای دیگر به موضوعات نگاه میکنم، با تفکر برای هر کدام چاره میاندیشم، میدانم هر مشکل کلیدی دارد و به عنوان یکی از مخلوقات خداوند به خودم احترام میگذارم.
ویرایش: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویراستار: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم) دبیر سایت
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
565