English Version
This Site Is Available In English

وزن کلمات

وزن کلمات

سلام دوستان همایون هستم یک مسافر:

 

چنان واژه‌ها به وزن می‌رسند که از گزاردن هر یک در کنار هم دقت و تأمل مجال را تنگ می‌کند که آیا آنچه را مرتب کرده‌ای گویای آنچه نگارش شده هست یا خیر؟ این دقت را در ظرافتی بس عظیم و بی‌همتا در مکتبی چنان ارج می‌نهند که قدر کلمات و اصوات و حس را به غایتی بی‌مثال آموزش داده و عمل می‌نمایند. مکتب عشق و استادی عاشق، آری در مکتب کنگره ۶۰، فرزندان کنگره ۶۰ از استادی اندازه دان و دانشمندی بی‌نظیر، چنان آموخته‌اند که آنچه باور است است و آنچه محبت نیست ظروف تهی است. پس هر چه می‌کنی اگر آمیخته با عشق نباشد، ظرفی تُهی را به سرمنزل مقصود خواهی برد که شاید پُر باشد؛ اما تهی است. عشق را چنان می‌شکافد که هرگز و هرگز کسی توان و یارای قدم‌نهادن در این وادی را نداشته و نکرده، از عشق خالق، خالقی که عاشق است و معشوق، از مخلوق که عاشق است و معشوق، از هر چه می‌گوید عشق است و عشق چنان بر کل وجودت نقش می‌بندد که صوت استادت را به هزاران نغمه خوش‌الحان هستی نمی‌دهی، خنده‌هایش دلت را خالی و پُراز شعف می‌نماید و نگاهش صافت می‌کند که انگار نشسته در قایقی و هر حرکتی سبب سرنگونی‌ات خواهد شد. کاش می‌شد که مسافر شوی ای دوست، در این مکتب فرزانه تو باشی که بدانی، به چه حال است.

دلنوشته: مسافر همایون لژیون هفتم

ارسال: مسافر حمیدرضا لژیون اول

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .