مشکل اصلی و اساسی انسانها از ذهن آنها شروع میشود. چون ذهن مدام در حال صحبت کردن و حرف زدن است. اگر بخواهیم ذهن را به چیزی تشبیه کنیم مثل یک انسان دیوانه و مجنون که آرامپذیر نیست، پس منبع ناآرامی هر انسانی ذهن شلوغ است.
ذهن میخواهد انسان را کنترل کند و مدام نگران این است که نکند اتفاقی برخلاف میل خودش بیافتد، برای همین انسان دچار استرس و خشم میشود و پیشاپیش در مورد هر چیزی قضاوت میکند، باید یاد بگیریم که هر چیزی را همانطوری که هست بپذیریم و بدانیم که قضاوت منبع اصلی به همریختگی انسان است.
قضاوت کردن یعنی حکم کردن و نیاز به علم وآگاهی دارد. با قضاوت کردن دیگران وارد دروازه تاریکی که از روی جهل و نادانی است میشویم که خود باعث میشود فرصت دوست داشتن را از یکدیگر بگیریم اگر صفت یا ویژگی بدی را در کسی مشاهده کردیم و در ما احساس نفرت و بدبینی به وجود آمد نتیجه میگیریم که آن صفت نیز در ما به صورت آشکار یا پنهان وجود دارد.
مشکل ما انسانها از ذهن و افکار ما شروع شده و مدام نگران و پریشان و همیشه منتظر اتفاق است تا پیش داوری و قضاوت کند، باید به سمت آموزش و دانایی برویم تا قضاوت نکنیم و مورد قضاوت دیگران قرار بگیریم و اگر بخواهیم به آرامش برسیم نباید قضاوت کنیم.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
38