English Version
This Site Is Available In English

در لژیون سردار با قطره‌ای کوچک از توان مالی خود، می توانیم نور امیدی برای دیگران باشیم.

در لژیون سردار با قطره‌ای کوچک از توان مالی خود، می توانیم نور امیدی برای دیگران باشیم.

چهارمین جلسه از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی رضوی با استادی‌همسفربهجت،نگهبانی‌دنور همسفرفرزانه و دبیری‌‌همسفرفاطمه با دستورجلسه«وادی دوم و تأثیر آن روی من»روز یکشنبه ۷اردیبهشت‌ماه۱۴۰۴ ساعت۱۵:۴۵ آغازبه‌کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست ظروف تهی‌ست. خدا را شکر می‌کنم بابت این که امروز اینجا حضور دارم. از نگهبان لژیون سردار و ایجنت و گروه مرزبانی، راهنمای عزیزم خانم مرضیه که واقعا همیشه به من کمک کردند و به من انرژی و انگیزه دادند. تشکر می‌کنم از شما عزیزان که در جمع حضور دارید، بارها و بارها از شما انرژی گرفتم و آموختم. با دستور جلسه وادی دوم و تأثیر آن روی من در خدمت شما هستم. هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به این دنیا نگذاشته است، هیچ یک از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. با شعری از جناب سعدی شروع می‌کنم، ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند؛ تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری. همین یک بیت شعر من را بارها به تفکر وا می‌دارد که به این فکر کنم که نه تنها من، بلکه هیچ‌کدام از مخلوقات جهان هستی به تنهایی نمی‌توانند کاری را از پیش ببرند؛ هر کدام در این جهان برای هدفی آفریده شده‌اند و به مجموعه یا یک گروه تبدیل می‌شود و این گروه‌ها در کنار هم باعث می‌شود که به آن اهداف بزرگ هستی برسند.

"مخلوق" به معنای خلق شده و به معنای چیزی که به وجود آمده است و در جهان هستی، هر کدام از ما مخلوقات در جایگاه خود واجد شرایط و مسئولیت‌هایی هستیم که وظیفه داریم مسئولیت‌ها را به نحو احسن انجام بدهیم. "عبد" به معنای خدمت کردن و بنده بودن است؛ هر کدام از ما بندگان برای این آفریده شدیم که به یکدیگر خدمت کنیم؛ نه‌ تنها برای بهبود حال خود، بلکه برای رشد و پیشرفت دیگران به همنوعان و اطرافیان خود نیز کمک کنیم تا بتوانیم آن‌ها را به حال‌خوش برسانیم. همه موجودات در کائنات ارزشمند آفریده شده‌اند. هر کدام ارزش خاص خودشان را دارند. باید تلاش کنیم که به آن ارزش پی‌ببریم. در سی‌دی حلقه‌های آفرینش آقای مهندس فرمودند: همه انسان‌ها باید در زمین و آسمان تلاش کنند تا بتوانند خودشان را پیدا و تکمیل کنند. این جمله قشنگ، ما را به آن تفکر وامی‌دارد که فکر کنیم برای چه به وجود آمده‌ایم؟ چرا هستیم؟ در جهان هستی چه کاری از دستمان برمی‌آید؟

تقریبا حدود ده یا دوازده سال پیش در یک برهه از زمان، خیلی دچار یأس و ناامیدی و در واقع دچار بیهودگی شده بودم. فکر می‌کردم که من حدود چهل سال از خدا عمر گرفتم و به هیچ چیز نرسیدم. چیز زیادی دریافت نکردم. هنوز آن چیزهایی را که همیشه دوست داشتم به آن برسم و برای بعضی از آن‌ها تلاش کرده بودم؛ ولی هرگز نرسیده بودم. در واقع خودم را با افرادی که با هم شروع کرده بودیم، مقایسه می‌کردم که مثلاً فلان دوستم به مرحله‌ای که دوست داشته برسد، رسیده است. درس بخواند و به آن مقطعی که خواسته رسیده، مثلا لیسانس گرفته است. آن دوستم تا مرحله آشپزی پیش رفته، آن یکی شیرینی‌پز شده است؛ ولی من هیچ کار نکردم. یعنی حدود چهل سال از خدا عمر گرفتم؛ ولی همچنان همان‌جایی که بودم به‌عنوان یک مادر خانه‌دار زندگی می‌کنم.

بیشتر وقت‌ها خیلی اذیت می‌شدم تا این که در وجود خود کنکاش کردم و قیاس را کنار گذاشتم در واقع برعکس عمل کردم. نشستم فکر کردم که من چه چیزهایی دارم که آن‌ها ندارند و این خیلی به من کمک کرد. در این راه بود که پی بردم من بعنوان یک مادر و یک همسر، مثلاً این قسمت از زندگی خود را دوست دارم. من این زندگی را انتخاب کردم و همسرم را دوست دارم؛ در صورتی که فلانی که شاید از لحاظ موقعیت اجتماعی خیلی پیشرفت کرده بود، ولی از نظر من نسبت به همسر و فرزندان خود این حس قشنگ من را نداشت. و این‌ امیدواری و دلگرمی باعث شد که یواش‌یواش از آن بحران عبور کنم و به مرحله افسردگی نرسم؛ وقتی دید من عوض شد به این نکته رسیدم که من به عنوان یک مادر، همسر، و یا فرزند خانواده، یا یک دوست و یک شهروند موقعیت‌هایی را دارم که شاید آن‌ها ندارند. شاید خیلی جاها تلاش کردم و به خواسته‌ام نرسیدم، ولی از موقعیتی که الان دارم و تلاشی که کردم، راضی بودم و این‌ها انگیزه‌ای شد که من ناامید نشوم، تلاش خود را بیشتر کنم و خودم را بیشتر ببینم.

زمانی که متوجه شدم همسر من مصرف‌کننده است و هیچ امیدی به بهبود ایشان نداشتم، به قولی رها کرده بودم؛ ولی در ادامه وقتی متوجه شدم کنگره می‌رود و انرژی می‌گیرد و هر روز از روز قبل پرانرژی‌تر می‌شود، صبح زود اعلام سفر می‌کند و پارک می‌رود. این‌ها باعث شد حس من کم‌کم نسبت به کنگره که قبلاً هیچ شناختی نداشتم، یک مقدار قلیان پیدا کند که ببینم چه مکانی است؟ خدا را شکر روز جشن همسفر توفیق داشتم و اینجا حضور پیدا کردم‌ و با یک منبع فوق‌العاده انرژی، یک منبع بیکرانی از عشق، محبت، امید، هدف و انگیزه این‌جا مواجه شدم و همین امید، انگیزه و هدفی که توی تک‌تک افراد بوده همین‌طور همین عشقی که توی وجود تک‌تک عزیزان اینجا می‌دیدم، این باعث شد که من را در کنگره پابرجا کند. به قول معروف پاگیرم کند. خیلی خوشحال هستم که در کنگره ماندگار شدم. اینجا امیدوارانه پیش رفتم. این‌جا گونه دیگری آموزش گرفتم، امید را مدل دیگری دریافت کردم، انرژی جذب کردم و یاد گرفتم همان‌طور که دارم انرژی دریافت می‌کنم و آموزش می‌بینم، می‌توانم این آموزش‌ها را به دیگران انتقال بدهم.

بارها و بارها در این مسیر برای خودم، برای فرزندم پیش آمده که به مشکل برخوردیم. همین صحبت‌هایی که از وادی‌ها، لژیون، جلسات عمومی و مشارکت‌ها یاد گرفتم توانستم این آموزش‌ها را انتقال بدهم و حس کردم حالش خیلی بهتر شده است. مواقعی که فرزندم به مشکل می‌خورد یا کار خطایی انجام می‌دهد، خیلی صادقانه برای من تعریف می‌کند. با آرامش با او برخورد می‌کنم. این خیلی به من کمک می‌کند و باعث می‌شود که خیلی آرام شوم و این‌ بابت درس‌هایی است که از کنگره و از وادی‌ها گرفتم. از وادی دوم امیدواری را یاد گرفتم و آموزش دیدم. این که واقعا بیهوده نیستیم، هیچ کدام از ما که در اینجا قرار گرفتیم، بیهوده و پوچ نیستیم و به قول آقای مهندس مسئولیتی برگردن‌ ما است. من همیشه دوست داشتم یک معلم باشم و هرگز نتوانستم به آن برسم. ان‌شاءالله اینجا بتوانم به آن خواسته برسم و در پایان، در لژیون سردار با قطره‌ای کوچک از توان مالی خود، می‌توانیم انگیزه‌ و نور امیدی باشیم برای دیگران می‌توانیم کمک کنیم که سقفی بالا سر عده‌ای که در زندگی ناامید شدند، قرار بگیرد. صندلی زیر پای کسانی قرار بگیرد که بیایند، در لژیون بنشیند و از راهنمایی‌ راهنمایان بزرگوار، درس بگیرند و ان‌شاءالله به سمت امید و آرامش قدم بردارند.

تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون دوم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر معصومه(لژیون سوم)
ویراستار: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم) دبیر سایت

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .