ما انسانها بیهوده و بیجهت پا به این حیات نگذاشتهایم، بیهوده خلق نشدهایم، هرکدام از ما رسالتی داریم و برای انجام یکسری مسئولیتها قدم به این جهان گذاشتهایم. ما هنوز به فلسفه وجودی یک سلول از میلیاردها سلول جسم خود پی نبردهایم و هنوز به تمامی جسم و وجودمان نیز نرسیدهایم. قدرت مطلق هیچ موجودی را بیهوده و بیهدف خلق نکرده؛ حتی یک کرم که کارش زیر و رو کردن خاک است؛ پس من انسان باید به خود و خالق خودم افتخار کنم و سپاسگزارش باشم. من شاهد هستم که با دستهایم، با تفکرم، چشمهایم، گوشهایم چه کارهایی میتوانم انجام دهم؛ پس من انسان بیهوده آفریده نشدم.
همه ما در کنار هم کامل میشویم. قبلاً با تفکرات غلط تخریبهایی در جسم و روان خود بهوجود آوردهایم که حالا باید درصدد جبران آن باشیم، از ضدارزشها فاصله بگیریم و به سوی روشناییها حرکت کنیم. به قول شاعر معروف که میگوید:
در ناامیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
انسان آگاه هیچموقع از درگاه خداوند ناامید و خسته نمیشود، ایمان و توکل خود را از دست نمیدهد.
من همسفر در گذشته همیشه ناامید و درگیر نیروهای منفی و ضدارزشی بودم در حالی که الان با خواست قدرت مطلق و تمایل خودم، امیدوار به زندگی و جهان هستی شدهام، نیروهای درون خود را خیلی بیشتر شناختهام، قدر خود را بیشتر میدانم، دید بهتری به زندگی دارم و با پرداختن به ارزشها و افکار مثبت روزبهروز حالم را بهتر میکنم که برای آن شاکر خداوند و آقای مهندس دژاکام هستم. ناامیدی و ایمان نداشتن به خداوند به خودی خود یک نوع ضدارزش به حساب میآید. من باید کمکم از ضدارزشها فاصله بگیرم و همواره در جهت ارزشها در حرکت باشم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
22